ماهیت حقوقی قرارداد سواپ نفتی
تالیف:عبدالوحید قناعتی مورخه 9/2/1395
مقدمه :
نظربه این که سرزمین پهناورایران اسلامی در موقعیتی بسیار حساس ، ممتاز واستراتژیک در منطقه وبلکه جهان قرار گرفته است به طوریکه به هر دو حوزه نفت وگاز خلیج فارس ودریای خزر دسترسی مستقیم دارد و درصورتی که منابع هیدروکربوری کشور به درستی هدایت ومدیریت شوند، توسعه همه جانبه کشور رابه همراه خواهد داشت. لذا استفاده از این ظرفیت ، یک ضرورت است وعملیات سوآپ نفت ، از مبداء دریای خزر به مقصد خلیج فارس از جمله: مصادیق بارز مدیریت صحیح در حوزه نفت وگاز خلیج فارس ودریای خزر می باشد.
علی الحال، با توجه به اهمیت موضوع تحقیق که بررسی عملیات سوآپ (swap) نفت است . این مقاله نیز برآن است تا دریک نگاه کلان روشن سازد که بسترهای ایجاد سوآپ نفت چیست؟ (یعنی چگونگی ایجاد آن ومنشاء رغبت کشورها در مبادرت به عملیات سوآپ نفت ، معلوم گردد تا درنهایت بدین وسیله ، شناخت جایگاه سوآپ نفت نزد مخاطبان این نوشتار بدست آید.)
۱-تعریف سوآپ
سوآپ درلغت به معنای “معامله پایاپای ، معاوضه ، عوض کردن ، مبادله کردن ، بیرون کردن ، جایگزین کردن ، جانشین کردن” ودراصطلاح ” به این معنی است که یک کالا را از یک نقطه تحویل گرفته ودقیقا همان میزان کالا را در نقطه ای دیگر تحویل دهیم . ” برخی نیز جهت ذهنیت بهترمخاطب ، سوآپ را اینگونه تعریف نمودند که” معامله سوآپ ، مثل خرید یک سیب وفروش همزمان سیب دیگری برای تحویل درهفته آینده (آتی) است.” برخی دیگر نیز گفته اند : ” قراردادهای متفاوتی برای انجام تجارت سوآپ وجود دارد که نوع متداول آن ، دریافت کالا در یک نقطه وتحویل معادل آن در نقطه دیگری از جغرافیای مورد نظر است .
لازم به ذکر است ، تجارت سوآپ انواع مختلفی دارد که عبارتند از : سوآپ ارز ، سوآپ انواع کالا (سوآپ پنبه ، سوآپ گوگرد،آلومینیم و…) سوآپ نرخ بهره ، سوآپ نرخ بازده کل ، سوآپ دارایی ، سوآپ نکول اعتباری ، سوآپ با سررسید ثا بت. البته منظور از سوآپ دراین نوشتار ، سوآپ نفت است و” آنچه امروز به عنوان سوآپ در معاملات نفتی مطرح می شود به زبان ساده به این مفهوم است که دولت یا تجار بخش خصوصی ، نفت یا گاز را در یک مرز کشور از همسایگان دریافت می کنند ودر مرز دیگر به افراد مورد نظر آنان تحویل می دهند.”
۲- تاریخچه انجام عملیات سوآپ نفت در کشور
۱-۲ – کلیات
در دهه ۱۹۹۰ وپس از فروپاشی شوروی سابق واستقلال یافتن کشورهای آسیایی مرکزی… ، مبادله نفت با ایران اهمیت پیداکرد .این کشورها برای توسعه اقتصادی خود ، به صادرات نفت خود نیاز مبرم داشتند . در صورتی که امکانات آنان جهت رساندن نفت خود به دست مصرف کنندگان در اروپا ، آسیا وآمریکا بسیارمحدود بود . بدین جهت در سال ۱۳۷۵ قراردادی بین ایران وقزاقستان به امضاء رسید که براساس آن روزانه ۴۰ هزار بشکه نفت خام سبک از قزاقستان تحویل پالایشگاه تبریز وتهران می شد ودر عوض به همین مقدارنفت خام سبک ایران در خلیج فارس جهت شرکای تجاری قزاقستان تحویل آنان می شد . (روزنامه اطلاعات بین المللی ، ۲۱ مرداد ۱۳۷۵ ، ص ۱۰ )
۲-۲- علل رغبت کشورهای حوزه دریای مازندران به سوآپ نفت
از جمله علل رغبت کشورهای مزبور به سوآپ نفت عبارتند از :
۱-۲-۲-جایگاه ویژه وژئوپولیتیکی ایران در میان کشورهای منطقه( موجبات این امر را فراهم کرده است تا بتواند غیر از تولیدات خود تولیدات دیگر کشورهای همسایه را نیز صادر کند.)
۲-۲-۲- پرهزینه تر بودن صادرات با هواپیما وترانزیت از طریق راههای زمینی به سبب عدم دسترسی آنان به آب راههای آزاد بین المللی .
نکته : عمده کشورهائی که امروزه ایران ،ا قدام به صادرات کالاهایشان می کند شامل:
ترکمنستان،تاجیکستان،قزاقستان،ازبکستان و به نوعی کشورهای جنوب روسیه میشوند.
۳-۲-۲ با صرفه بودن مسیر انتقال نفت از ایران در حوزه دریای خزر(بلحاظ داشتن مرز دریایی با دریای عمان و خلیج فارس).
۴-۲-۲-جاذبه ایران به عنوان بازارنهائی نفت آسیای مرکزی و هم مکانی برای ترانزیت آن (بلحاظ ثبات وامنیت موجود در ایران) .
پایانه نفتی شمال(مرکز ثقل سوآپ کشور)
نکا موسوم به” پایانه نفتی شمال” اصلی ترین بندر ترانزیتی ایران(به صورت سوآپ) محسوب می شود.“این پایانه دربیست کیلومتری شمال شهر نکاونزدیکی نیروگاه برق نکادرزمینی به مساحت تقریبی ۶۲هکتارودرکنار دریای خزر قرار گرفته است.”۴
درروش سوآپ تولید کنندگان نفت درحوزه دریای خزر(روسیه،قزاقستان وترکمنستان)نفت صادراتی خود را با تانکر(کشتی های نفتکش)به بندرنکا در ایران تحویل می دهند سپس ایران این نفت را به پالایشگاه های تهران و تبریز انتقال می دهد که نفت پالایش شده برای مصرف داخلی توزیع میشود.در ازاء نفت دریافت شده درنکا، ایران معادل آن را در جزیره خارک واقع در خلیج فارس به سایر کشورها صادر میکند. لازم به ذکر است،شرکت ملی مهندسی ایران به پیروی از سیاست ارتباط و مبادلات نفتی با کشورهای آسیای میانه ، جهت تحکیم و تقویت روابط سیاسی واقتصادی و ثبات سیاسی در منطقه،از ابتدای سال۱۳۷۳شروع به ساختن موج شکن وحوضچه تخلیه نفت خام نمود که این پــــروژه تا سال ۱۳۷۶،ادامه داشته است اما به هــرجهت با عـــــملیاتی شدن حوضچه،تخــلیه نفت خــــام با تخلیه اولین نفــت کــش بنـــام (NAZAR BAYOV) در تاریخ ۱/۱۰/۱۳۷۵زیر نظر و مدیریت شرکت ملی مهندسی صورت گرفت که تاریخ ۳۱/۵/۱۳۸۰این مدیریت ادامه داشته است. از تاریخ۱/۶/۱۳۸۰تا۲/۱/۱۳۸۲مدیریت عملیات تخلیه نفت خام و فرآورده های نفتی در این پایانه عملاًبه مدیریت شرکت خطوط لوله و مخابرات واگذار شد اما به دلیل فقد امکانات کافی برای ذخیره سازی و دارا بودن صرفاً یک مخزن ذخیره،مقامات تصمیم ساز در وزارت نفت برآن شدند تا در راه توسعه و بسط مبادلات نفتی ، بصورت معوض گامهای بلندتری بردارند که به تبعه آن مناقصه رفتن توسعه این پایانه نفتی بوده است و در نهایت از میان شرکتهای علاقمند به سرمایه گذاری در پروژه توسعه پایانه نفتی،پیشنهاد شرکت سینوپک از کشور چین در تاریخ ۱۴/۳/۲۰۰۰مورد پذیرش قرار گرفت.کار پروژه عملا از تاریخ۱۴/۱/۲۰۰۱شروع و درتاریخ۳/۳/۲۰۰۲ تقریبا به پایان رسید.دراین خصوص دو نکته بسیار حائز اهمیت بود: الف)زمان اتمام پروژه در آن مقطع. ب) عدم دخالت نقش شرکت یا شخص خارجی در اجرای پروژه از حیث طراحی و نصب تاسیسات آن . افراد چینی حاضر در پروژه بیشتر نقش ناظر و کارآموزی را بر عهده داشتند و تمامی امور توسط کارکنان و شرکتهای ایرانی صورت گرفت و آنگاه به محض اتمام کار پروژه و واگذاری آن، پایانه نفتی شمال (بندرنکا) با تخلیه اولین نفتکش بنام VOLGA NEFT263 درتاریخ۳/۱/۱۳۸۲درمدار عملیات قرار گرفت .
تاثیرات انجام عملیات سوآپ نفت
-۱تاثیرات سوآپ در حوزه اقتصادی
۱-۱-شرایط سوآپ به ایران اجازه میدهد تا جهت دریافت نفت درشمال وصدور همان مقدار نفت در جنوب کارمزد و اجرت دریافت کند.
۲-۱-صرفه جویی و باالنتیجه کاهش زیادهزینه حمل و نقل مواد نفتی در داخل کشور.
بدین توضیح که”نفت دریافتی در راستای عملیات سوآپ در مرزهای شمالی کشوردر مناطق نزدیک مرز مصرف میشود و به عوض آن از تولیدات کشور خودمان در مرزهای جنوبی تحویل مشتریان می گردد” یعنی بجای آنکه نفت از مناطق نفت خیز جنوب به مناطق شمالی، آنهم باصرف هزینه های گزاف(ازجـمله هـــزینه ایجاد خطوط لوله انـتقال نفت در مسـیر بسیار طولانی حـدود۱۸۰۰کیلومـتر از جنوب تا شمال و مصرف هزینه های دیگر از قبیل هزینه نصب ایستگاههای پمپاژبه جهت سربالایی بودن این مسیر تا شمال)، منتقل شود، همان نفت خریداری شده در شمال به مصارف داخل می رسد.
۳-۱-“شکوفایی اقتصادی مناطق محل عبور خطوط لوله(سوآپ)که امکانات زیادی براین مناطق فراهم می کند.
۴-۱-گسترش روابط اقتصادی و دستیابی به بازار مصرف آن کشورها برای فروش محصولات داخلی” .
۵-۱-ایجاد اشتغال داخلی و توزیع درآمد و نیز بروز تعریف فعالیتهای تجاری مرتبط و جدید در راستای حفظ و تامین هرچه بیشتر منافع ملی.
۶-۱-فراهم شدن”موجــبات تـشویق سرمایه گذاران داخلی وخارجی نسبت به سرمایه گذاری در زمـینه تجهــیزات وتاسیسات زیربــنائی برای ترانزیت سوخت”.
۲-تاثیر سوآپ در حوزه سیاسی-امنیتی:
-۲-۱“فراهم شدن موجبات منافع بسیار سیاسی از طریق وابسته کردن کشورهای حوزه مرز شمالی کشوربه خود مان” و در نتیجه تحکیم وتقویت روابط سیاسی وثبات سیاسی در منطقه .
۲-۲- تامین منافع سیاسی-امنیتی از طریق توسعه نفوذ در کشورهای صادرکنندگان نفت از مسیر ایران و تبدیل آنها به دوست که پیامد آن همگرائی و همکاری منطقه ای مناسب تر است .
۳-۲- کاهش نفوذ و اثرگذاری شرکتهای آمریکائی و اروپائی در گلوگاه ورود انرژی به شمال کشور و مسیرخزر(دریای مازندران)- خلیج فارس با حضورجدی شرکتهای ایرانی در منطقه مزبور و تجارت سوآپ .
وضعیت کنونی عملیات سوآپ نفت :
نزدیک به حدود دوسال است که اجرای عملیات سوآپ نفت در مرز آبی شمالی کشورکه مرکز ثقل آن پایانه نفتی شمال(بندرنکا)می باشد متوقف مانده است.
البته در این راستا نمی توان فشار سیاسی ایالات متحده آمریکا را در جهت ایزوله کردن مسیر ایران و کاهش هرچه بیشتر نفوذ کشورمان درسایر کشورها(مشخصاً کشورهای همسایه شمالی) و ترغیب آنان به استفاده ازمسیرهای: باکو- نورسیک، باکو- سوپـسا، باکو- جیحان و تنگیز-نورسیک ، عـلیرغم سـودآور بودن مسیر ایران وتوجـیه اقتصادی آن و فـقد صرفه اقتصادی مسیرهای چهارگانه فوق به نسبت مسیر ایران نادیده انگاشت،اما آنچه که میتوان به عـنوان علت عــمده توقف عــملیات سوآپ ازمــبداء پایانه نفتی شمال (بندرنکا) برشـمرد هــمانا ”تـصمیم مسئولین وقت تصمیم سازوزارت نفت مبنی بر توقف سوآپ به دلیل عدم سود دهی سوآپ ودر نتیجه باصطلاح حفظ منافع ملی کشور بوده است و متعاقب آن با تمـدید نشدن قراردادهای سوآپ نفت ،چهارشرکت بین المللی: سلکت انرژی تریدینگ، دراگون اویل امارات، ویتول سویس، کاسپین اویل و رولوپمنت ایرلند واستفاده آنان ازمسیرهای(البته غیراقتصادی) چهارگانه یاد شده،حجم سوآپ نفت خام ایران به صفر رسید.
بطوریکه تعلیق قراردادهای سوآپ نفت موجب شده بود که بزرگترین پایانه نفتی ایران (موسوم به پایانه نفتی شمال در بندرنکا) بدلیل توقف این تجارت (در واقع امر)در مرز تعطیلی کامل قرار گیردوحدود۲۰۲تن ازکارکنان آن نیزعملاًبدون اشتغال بر سرکارند. این امر درحالی است که:
اولاً:۳۰۰میلیون دلار جهت احداث و راه اندازی پایانه نفتی شمال هزینه مصرف شد و با اوصاف پیشگفته استفاده بهینه از آن همچنان متوقف مانده است.
ثانیاً:از آنجائیکه دریافت نفت در مرز شمالی کشور از کشورهای حوزه دریای خزربه علت استفاده در پالایشگاه نفت تهران و تبریز بوده است، لذا:انتقال نفت از این مسیر نیز بصرفه و صلاح کشور بود زیرافاصله خطوط لوله نفت از پایانه تا تهران۲۳۰تا۲۴۰کیلومتر بوده که از پایانه تا ورسک مسیر سربالائی و از آن به بعد تا تهران سرازیری است که حتی فقط دو واحد فشارشکن در مسیر تعبیه شده بودونیاز به ۴ تلمبه خانه بوده در حالیکه انتقال نفت از جنوب به تهران با حدود ۱۸۰۰کیلومترآن هم سربالایی، نیاز به حدود۲۰ تلمبه خانه دارد و دراین اوصاف هزینه تصاعدی کاملا” مشهود است .
“ماهیت حقوقی قرارداد سوآپ نفت“
در خصوص تعیین ماهیت حقوقی قرارداد سوآپ نفت و انطباق با هریک از نهادهای حقوقی موجود در ساختار حقوق ایران لازم می آید که نگاهی دوباره به تعریف سوآپ بیفکنیم و آنگاه به ماهیت حقوقی آن پرداخته شود. ،سوآپ در لغت به معنای معامله پایاپای،معاوضه،عوض کردن،مبادله کردن و جایگزین کردن است و در اصطلاح سوآپ در معاملات نفتی و در یک مفهوم ساده بدین معناست که”دولت یا بخش خصوصی،نفت یا گاز را در یک مرز کشور از همسایگان دریافت می کنند و در مرز دیگر به افراد مورد نظر آنان تحویل می دهند“.
باتوجه به اوصاف مزبورآنچه که در یک نگاه تحلیلی از حیث ماهیت حقوقی سوآپ متبادر به ذهن میشود،این مطلب است که خصوصیت آن بنوعی در تشابه با جعاله،حق العمل کاری،تهاتر و معاوضه است و پرسش این است که آیا این تشابه خود دلیل قاطعی بر انطباق حقوقی مزبور پرداخت و سپس با مقایسه هریک ازنهادهای حقوقی با وضعیت سوآپ به پاسخ تحلیلی رسید. ماهیت سوآپ با هریک ازنهادهای حقوقی مزبور نیز هست؟ اگرآری باکدامین از آن؟ برای اینکه بتوان به این پرسش پاسخ داد بنظر میرسد بایستی اجمالاًبه بررسی هریک از نهادهای حقوقی مزبور پرداخت و سپس با مقایسه هر یک با وضعیت سوآپ به نتیجه رسید .
۱ –مقایسه نهادهای حقوقی مرقوم با سوآپ
۱-۱ -مقایسه تهاتربا سوآپ
باتوجه به تعریف تهاتر وشرح آن در مواد ۲۹۴و۲۹۶قانون مدنی معلوم میشود که در تهاتر بحث از دو دین و دو طرف است در حالیکه در سوآپ بحث دو دین و دو طرف نیست (هرچند بمانند تهاتر بنوعی تبادل کالا از یک جنس و در یک همزمانی عرفی صورت می گیرد)ولی در سوآپ شخص ثالثی نیز وجود دارد.
۲-۱ – مقایسه معاوضه با سوآپ
در تعریفی که از معاوضه در ماده ۴۶۴ قانون مدنی بعمل آمده است، معاوضه عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین مالی می دهد به عوض مال دیگر که از طرف دیگر اخذ می کند بدون اینکه طرفین اراده کنند که یکی از عوضین ،مبیع و دیگری ثمن باشد، درست است که در سوآپ مالی به مانند نفت مبادله میگردد اما آنچه که باید مورد توجه قرارگیرد این مطلب است که در معاوضه:اولاً:دوطرف مد نظرند.ثانیاً:عوض مال لزوماً همجنس نیستند درحالیکه درسوآپ، مورد معامله از یک نوع میباشد. علاوه بر این در سوآپ شخص ثالثی وجود دارد که بایستی عوض به او تحویل داده شود.
۳-۱ - مقایسه جعاله با سوآپ
به استناد ماده۵۶۱قانون مدنی جعاله عبارت است از،((التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عملی)). هرچند سوآپنیز از این حیث انجام عمل و استحقاق اجرت ، با جعاله مشابه است اما از آنجائیکه در ماده۵۶۵قانون مدنی در خصوص جعاله آمده است((تعهدی است جایز و مادامی که عمل به اتمام نرسیده است هریک از طرفین می توانند رجوع کنند))اما سوآپ فاقد این وصف است،زیرا چنانچه در سوآپ یکطرف به تعهدات خویش عمل نکند ناقض قرارداد محسوب و خسارات سنگینی بر عهده وی گذارده خواهد شد.
۴- ۱-مقایسه حق العمل کاری با سوآپ
بموجب ماده ۳۵۷قانون تجارت”حق العمل کار کسی است که به اسم خود ولی به حساب دیگری معاملاتی کرده و در مقابل حق العمل دریافت می کند”.با توجه به تشابه ظاهری از دو جهت با سوآپ تفاوت عمده دارد،اولاً:حق العمل کار مکلف به فروش همان مال التجاره ای است که از طرف آمر به او سپرده شده و ثانیاً:حق العمل کار در فروش مال التجاره به هر شخصی مخیر است درحالیکه سوآپ ،منصرف ازاین اوصاف ومتفاوت است،در سوآپ،عیناًمورد معامله(نفت) به طرف ثالث تحویل نمیشود بلکه عامل ،نفتی را که تحویل گرفته خود ،آن رابه مصرف میرساند و از مال خود(نفت)به طرف ثالث تحویل می دهد. ضمن اینکه در سوآپ ،عامل سوآپ مخیر به تحویل عوض همان جنس به هرکسی نیست بلکه مکلف به تحویل مال به شخص ثالثی است که مد نظر طرف معامله سوآپ است.
بنابراین، با توجه به جمعیع جهات مفروضه پیشگفته باید گفت، خصوصیت قرارداد سوآپ با هیچ یک از نهادهای حقوقی مرقوم و سایر عقود معین موجود در ساختار حقوقی ایران انطباق ندارد.
اما به هرترتیب باید مشخص گردد، ماهیت حقوقی سوآپ درانطباق با نظام حقوقی ایران چیست؟
برخی از حقوقدانان ماهیت حقوقی قرارداد سوآپ را در قالب تجارت بین الملل تعریف نموده و سوآپ رایکی ازانواع روش های تجارت متقابل میدانند. روش های تجارت متقابل شامل:معاملات تهاتری ساده،خرید متقابل، بیع متقابل(بای بک)افست،پیش خرید،تعویض،قراردادهای تسویه تهاتری،قراردادهای واگذاری تهاتری و معاوضه دیون هستند.
و سوآپ را درانطباق با قرارداد تعویض برشمردند و ان را قرارداد تعویض میدانند.
در” روش قرارداد تعویض”، کالاهای مشابه که در محل های فیزیکی متفاوتی قراردارند با یکدیگر معاوضه میشوند تا مخارج حمل و نقل کاهش پیدا کند و یا موانع حمل و نقل بر طرف گردد. فرض کنید اندونزی که بطور سنتی به طرف تجاری خود آلمان نفت می فروشد از طریق اطلاعات موجود در بازار متوجه می شود انگلستان بنا دارد مشابه همین نفت را به زلاند نو صادر نماید.جهت کاهش هزینه حمل و نقل، طرف های ذینفع قرارداد تعویض را منعقد مینمایند که بر اساس آن نفت اندونزی به زلاندنو و متقابلاًنفت انگلیس به آلمان تحویل می گردد. نتیجه این توافق تبادل و تعویض نفت اندونزی با نفت انگلیس خواهد بود.
۲- نتیجه گیری:
با عنایت به بررسی های بعمل آمده در خصوص سوآپ ،که شرح مبسوط آن در مباحث پیشین آمده است، ماهیت حقوقی سوآپ در انطباق با نهادهای حقوقی موجود در ساختار حقوقی ایران را می توان در یک نگاه تحلیلی بشرح زیر تبیین کرد:اینکه خصوصیت قرارداد سوآپ همان تعویض و از اقسام تجارت متقابل است(که برای اشکال مختلف مبادلات بین المللی کاربرد دارد)و ویژگی های خاص خود را داراست و با دیگراقسام تجارت متقابل در عرصه حقوق تجارت بین المللی و سایر عقود معین در نظام حقوقی ایران افتراق دارد.
بر اساس فقه و قانون برای ایجاد تعهد و التزام لازم نیست که حتماً تراضی و توافق در قالب عقد ویژه ای ازعقود معین درآید بلکه قراردادهای خصوصی به هرشکل و شیوه ای که منعقد شود تابع قواعدعمومی قراردادها نافذ و معتبراست بنابراین قرارداد سوآپ نیز مشمول حکم ماده ۱۰قانون مدنی قرار می گیرد .
***************************************************************************************************************************************
گزارش بولتن نیوز از شروع سواپ نفتی ایران
پس از توقف عملیات سوآپ نفت خام از دو یا سه سال گذشته تاکنون؛ ایران به دنبال انجام مجدد این عملیات دوسر برد است که به نظر میرسد با مذاکراتی که بین برخی از مسئولان صنعت نفت و کشورهای حاشیه دریای خزر انجام شده است عملیات سوآپ در نیمه دوم سال جاری با انتقال روزانه تا 50 هزار بشکه نفت خام این عملیات از سر گرفته شود
این گزارش حاکی است بخش خصوصی نیز اعلام کرده است این آمادگی را دارد تا بخشی از انجام عملیات سوآپ نفت خام را نیز با راه اندازی اولین پالایشگاه کوچک در بندر خواجه نفس گرگان انجام دهد
ایران هم اکنون دارای تاسیسات سوآپ نفت خام با ظرفیت 500 هزار بشکه در روز است که می تواند نفت را از کشورهای حاشیه خزر دریافت کند و این نفت را در پالایشگاه های شمالی مانند تبریز و تهران استفاده کرده، در جنوب کشور همان میزان نفت مصرفی را با درجه ای پی آی مشخص صادر کند و در ازای این کار حق سواپ را دریافت کند
براساس برنامه ریزی انجام شده سوآپ فرآورده نیز در دستور کار صنعت نفت قرار گرفته است و قرار است این کار را نیز در صورت تمایل کشورهای شمالی انجام دهد
به گزارش خبرنگار فارس عملیات سوآپ نفت خام از مردادماه 1389 به دلیل پایینبودن نرخ سوآپ و روشهای اشتباهی که کشور را به وارد کننده نفت خام تبدیل کرده بود، به دستور وزیر نفت وقت متوقف شد.
هزینه معاوضه نفتخام از مسیر ایران حدود هشت دلار در هر تن متریک یعنی حدود 1.10 دلار در هر بشکه بود و شرکت ملی نفت ایران خواهان افزایش این رقم به 40 دلار درهر تن متریک یعنی به میزان 5.5 تا 6 دلار در هر بشکه بود که هیچ یک از طرفین قرارداد با شرکت نیکو که تنها شرکت سوآپ کننده نفت خام در ایران بود حاضر به پذیرفتن این رقم برای هزینه معاوضه نفتخام خود نشدند
ضمن آن که شرکت اماراتی دراگون اویل طی قراردادی 10 ساله بیش از ٨٦ درصد حجم نفتخام تولیدی از میدانهای ترکمنستان را از مسیر ایران صادر میکرد که با پایان یافتن این قرارداد در ماه مارس ٢٠١٠ اعلام کرد که نفتخام بیشتری را از عرض دریای خزر و از مسیر باکو و با راه آهن به بندر باتومی گرجستان در دریای سیاه صادر میکند.
همچنین شرکت سوئیسی "ویتول" بازاریاب و فروشنده نفتخام قزاقستان و ترکمنستان نیز که بخش عمده نفتخامهای مختلف تولیدی این دو کشور را از بندر آکتائو به بندر نفتی نکا صادر میکرد همانند شرکت اماراتی تصمیم به صادرات نفت خام از مسیر باکو به دریای مدیترانه و دریای سیاه گرفت
تغییر مسیر صادرات نفت خام کشورهای همسایه از خاک ایران به معنی از دست رفتن این بازارها بود که علاوه بر مزیت اقتصادی از بعد سیاسی و استراتژیک برای کشور بسیار حیاتی است
عملیات معاوضه نفت خام از مسیر ایران در حالی متوقف شد که با توجه به تحریمهای اعمال شده علیه صنعت نفت کشور، طرح سوآپ نفت خام میتوانست نقش بسیار مهمی را در کاهش تاثیر محدودیتهای صورت گرفته داشته باشد
به نظر می رسد با از سرگیری انجام عملیات سوآپ نفت خام وضعیت تجارت نفت ایران روزها و شرایط بهتری را در آینده به خود ببیند
با آرزوی توفیق دوستان – وحید قناعتی
فروردین 1395
قابل استفاده دانشجویان دکتری و کارشناسی ارشد حقوق خصوصی و حقوق تجارت بین الملل و بین الملل و دانشجویان کارشناسی حقوق و فقه و علوم قضایی و ثبتی