نحوه اداره خانواده وتاثیر آن برتربیت کودک

 دکتر علیرضا حسنی

 4-1)خانواده آشفته عامل بزهکاری ومشکلات روحی وروانی کودکان است

گرچه خانواده نقش مامن وماءوای کودکان ونوجوانان را دارد اما پژوهشهای محققین مختلف نشان می دهد که در بسیاری از موارد خود به عنوان یکی از عوامل موجود مشکلات کودکان است.

دکتر ((اتین دوگریف))استاد مدرسه علوم جنایی اوون معتقد است که 80% کودکان تبهکار در کالیفرنیا فرزندان خانواده هایی بوده اند که مابین پدر ومادرشان جدایی رخ داده است پرفسور ((لئوته))که در شناخت وارزیابی عوامل جرم زا بسیار سختگیر است می نویسد :

((آمار وارقام درباره ارزیابی نقش جرم زایی خانواده های نابسامان موجب گردیده که جرم شناسان به قاطعیت آن اذعان نمایند وخانواده های نابسامان را در گروه عوامل جرم زا قرار دهند))

در مورد بزرگسالان آمار آقای ((دکتر لیون))نشان می دهد که 52%جانیان ومحکومان به اعمال شاقه وتبعیدیها از میان خانواده های نابسامان برخاسته اند.[1]

گزارشی که از کانون اصلاح وتربیت تهران ارائه شده نشان دهنده آن است که در یک سوم از خانواده های بزهکاران در خانه در گیری وجود داشته است و50%نیز فاقد محبت لازم بوده اند که اعضای یک خانواده را به هم نزدیک می کند در کانون اصلاح وتربیت مشهد نیز 84%درصد از بزهکاران به روابط معیوب خانوادگی اشاره کرده اند.[2]

مطالعات انجام شده در زمینه اعتیاد در ایران نشان می دهد که کودکان ونوجوانان خانواده های معتاد با والدین خود همانند سازی نموده وتعداد معتادین در این خانواده ها به وضوح بیشتر است.[3]

بررسی هایی که برروی نوجوانان 13 تا18 ساله پسر تهرانی که به دلایل وانگیزه های مختلف خانه را برای چند ساعت تا چند روز ترک کرده بودند نشان می دهد که کمبود عاطفی ،درگیریهای ارزشی با والدین ،شرایط نامناسب زندگی درخانه به دلیل فوت ،جدایی یا ازدواج مجدد یکی از والدین وفشارهای ناشی از اختلافات والدین با یکدیگر علل بوجود آورنده فرار از خانه بوده است.[4]

خانواده آشفته یکی از عوامل اصلی واولیه گرایش به بزهکاری محسوب شده است زیرا اکثر ناراحتی های نوجوانان زائیده امر ونهی وسخت گیری والدین وبی مهری در کودکی ومحرومیت و عدم رفاه وامنیت، عصبانیت والدین ،سستی اصول اخلاقی،حمایت زیاد از نوجوان ،آرزوهای جاه طلبانه والدین برای نوجوانان می باشد که گاهی هم به جنون منتهی می گردد.

نوجوانانیکه در کودکی ونوجوانی از آزادی ووسایل اولیه زندگی محروم بوده ونتوانسته اند به تحصیلات خود ادامه دهند مسلماٌ می خواهند حقوق از دست رفته خود را بدست آورده وانتقام خود را از والدین واجتماع بگیرند وبه همین علت است که بطور عمدی بدنبال اعمالی می روند که برای آنها منع شده است بنابراین به طغیان وتجاوز برعلیه حقوق دیگران از طریق ارتکاب بزهکاری اقدام می نمایند تا بدینوسیله فشارهای درونی وناراحتی های خود را تسکین داده باشند.

منازعات خانوادگی اعم از مشاجرات والدین ویا مشاجرات بین فرزندان ،اعتیاد والدین به مواد مخدر مشروبات الکلی ،ازدواجهای مکرر وبوجود آوردن براداران وخواهران ناتنی ،حسادت وتبعیض بین فرزندان ،طلاق وغیره همگی از عوامل مهم بزهکاری نوجوانان محسوب می شود.1

اختلاف والدین وسرزنش وخرده گیری دائمی،پرخاش واصطکاک بین آنها از عوامل موثر در بزهکاری کودکان ونوجوانان است.

آنچه در مورد اختلاف والدین جلب توجه می کند علت اختلاف آنهاست که مبین نابسامانی ها ونارسائیهای موجود در خانواده می باشد. گاهی مشکلات خانواده منجر به قهر وحتی ترک یکی از والدین از محیط خانواده می شود ،بنابراین ملاحظه می شود که اختلافات خانوادگی وناسازگاری زن وشوهر با هم تاثیر نامطلوبی بر روی کودکان معصوم گذاشته وغالباٌ آنها را بسوی ارتکاب جرم ویا خودکشی سوق می دهد زیرا در خانواده هایی که تفرقه وجدایی حکومت می کند اگر چه طفل عملاٌ ودر ظاهر امراز کانون خانوادگی طرد نشده ولی باطناٌ از محبت پدر ومادر ویا هر دو محروم شده وبالنتیجه پژمرده وعبوس وبی حوصله می گردد.[5]

بطور کلی بزهکاران خردسال نیز دارای والدینی هستند که یا بسیار خشن وسختگیر بوده ویا برعکس بی تفاوت وبی توجه به فرزندان خود می باشند ،حال آنکه کودکان از نظر عاطفی بسیار حساس وقوی بوده وکوچکترین ناملایمات واختلال در خانواده تاثیر مستقیم بر روحیات آنها خواهد گذاشت .

آلودگی محیط خانواده اصولاٌ به فرزندان نیز سرایت نموده وآنها را دستخوش انواع ناملایمات وکجرویها می سازد سپس والدین بیکباره تصمیم به تصحیح کودکان وبازداشتن آنها از ناهنجاریها می گیرند وبا سابقه قوی وفرهنگی که نزد ایرانیان است اغلب سعی می کنند با توسل به خشونت وکنترل آنها به اصلاح امور بپردازند در حالیکه اینگونه رفتارها به تجربه نشان داده است که تاثیرات مضرتری بر جسم وروان باقی می گذارد.

پرخاشگری والدین نسبت به یکدیگر ویا نسبت به فرزندان درون خانواده کودک را از محیط خانواده ناراضی وفراری می سازد واین عدم رضایت ممکن است کودک را بیشتر به سمت بد رفتاری بکشاند ومقابله با بد رفتاری نیز توسط والدین نتیجه ای جز کودک آزاری در برنخواهد داشت.[6]

یکی از بحرانهای شایع وعمده زندگی افراد متاهل از هم پاشیدن کانون خانواده ویا بعبارتی طلاق است در سایه طلاق لطیف ترین پیوند ازهم گسیخته می شود ،شدید ترین مهرها ،یعنی عشق محبت های عمیق از میان رفته ونادیده گرفته می شود.

فرزند طلاق ناخواسته درگیر تضادهایی می گردد که نه توان درک آن را دارد ونه تاب کنارآمدن با آنها، را محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک پس از انحلال خانواده اورااز بسیاری از مواهب ومزایای خانوادگی محروم ساخته وگاه اثرات جبران ناپذیری روی فرزندان می گذارد.

هیچگاه مطالعه آسیب شناسی اجتماعی وانحرافات اجتماعی بدون توجه به طلاق امکان پذیر نیست، طلاق می تواند موجب افزایش آسیب های اجتماعی از قبیل اعتیاد والکلیسم وسایر انحرافات جنسی شود.

ترس از آینده ،احساس گناه ،احساس تنهایی،مشکلات روحی وروانی وجسمی مشکل دوگانگی ،انزوا اجتماعی واختلال در هویت ،کاهش فرصتهای ازدواج کاهش رضایت از زندگی وگرایش به ارتکاب به جرم وبزهکاری در زمره پیامد های زیان بار فروپاشی خانواده می باشد.[7]

در خانواده هایی که طلاق در آنها صورت می گیرد کودک علاوه برآنکه قبل از طلاق در اثر تعارضات وخشونت های رایج خانواده (بویژه زمانی که سابقه انواع آزارها مثل خشونت خانوادگی وهمسر آزاری نیز در خانواده وجود داشته باشد )آسیب می بیند در زمانی که طلاق نیز رخ می دهد ناچار است فقط با یکی از والدین زندگی کند ودر نتیجه در معرض انواع تهدیدها قرار گیرد. پس از طلاق واحتمالاٌ ازدواج مجدد کودک صاحب نامادری یا ناپدری می شود ،که در هر حال شرایط پس از طلاق می تواند احتمال اعمال انواع آزارها را نسبت به کودک افزایش دهد.[8]

فقدان پدر ومادر گذشته از مشکلات مادی که برای فرزندان ایجاد می کند از جنبه تربیتی وعاطفی سخت ترین ضربات وعمیق ترین جراحات را برروان وروح طفل وارد می سازد.

اگر آمار هولناک طلاق در ممالک دیگر جهان از جمله ایران را ببینیم این نتیجه تلخ به دست می آید که هزاران کودک که بایستی در سایه صمیمیت ومهر ومحبت پدر ومادر به رشد طبیعی ادامه دهند، در نتیجه طلاق در یک بحران اسفناک روحی وجسمی قرار گرفته اند.

کودکان در عین حال که می خواهند از مهرومحبت پدر ومادرخود بهرمند گردند مایل هستند مطمئن شوند که آنها نیز یکدیگر رادوست دارند ولکن بعد از طلاق این بنای فکری به کلی برهم می خورد ونه تنها از مهر ومحبت یکی از آنها یا هردو محروم می شوند بلکه در ضمیر خود اطمینان حاصل می کنند که پدر ومادر از اول یکدیگر را دوست نداشته‌اند .

آگاهی از این حقیقت تلخ باعث می شود که استنباط یک کودک از زندگی ،مهر ،محبت وخلاصه پایه واساس بنای روحی آنها متزلزل شود وازاین بالاتر زندگی زناشویی آینده خود آنها در معرض مخاطره قرار گیرد.

فرزندان طلاق قربانی اند، قربانی اشتباه پدر ومادری که بدون توجه به حق وحقوق اواز هم جدا شده اند واو حالا به دنبال حقش است ومی خواهد آن را از اجتماع بگیرد ولی نمی داند چگونه برای همین دست به هر کاری از دزدی تا فروش مواد و...... می زند.

از آنجا که این بچه ها در محیطی غیر اصولی تربیت می شوند به خاطر نبودن پدر ومادر ،نظارت خانوادگی روی آنها کم می باشد ویا اصلاٌ وجود ندارد ودر نتیجه آنها با کمبودهای روحی وروانی وتربیتی مواجه شده وانحرافات اخلاقی در آنها زودتر شکل می گیرد البته در میان این بچه ها تعدادی هم از این انحرافات در امان می مانند.

طلاق یعنی از بین رفتن قسمت بزرگی از زندگی بچه ها، بچه ای که پدر ومادرش از هم جدا می شوند سرخورده شده وهمیشه از این می ترسد که مورد سرزنش وتحقیر دیگران قرار گیرد وهمه اورا بعنوان بچه ای که درست تربیت نشده نگاه کنند.1

آقای دیوید ایبرا همسن روانشناس در خصوص خانواده آشفته واثرات آن بر کودکان در کتاب ((روانشناسی کیفری))می نویسد: ((می توان به آسانی درک کرد که یک محیط عصبی پرفشار خانوادگی جلوی رشد احساسات کودکانه واستعدادهای سازنده ای راکه ممکن است کودک بالقوه دارا باشد می گیرد در محیطی که ناامنی ایجاد می کند تمایلات ضد اجتماعی شدید تر می شود وکودکی که در چنین خانواده ای پرورش یابد در مقابل فعالیت های مجرمانه حساسیت پیدا خواهد کرد او سعی می کند تاخطرات دردناک محرومیت های اولیه خود را سرکوب کند، لکن سرکوبی به تظاهر آزاد، پرخاشگری خصمانه که غالباٌ با اضطراب وگناه آمیخته است منجر می گردد وچون از لحاظ عاطفی آسیب دیده است ممکن است بکوشد تابا فعالیت دادن به دشمن خود انتقام گیرد غالباٌ می شنویم که خانواده های از هم پاشیده ووضع بد اقتصادی سبب بروز فعالیت های ضد اجتماعی ومجرمانه می شود. من این مطلب را انکار نمی کنم لکن بهتر است کاوش بیشتری کرده ببینیم معمولاٌ درخانواده هایی که واجد این شرایط اجتماعی مرضی هستند چه می گذرد وواقعاٌ ریشه وعلت اساسی تر رفتار ضد اجتماعی و بزهکاری نوجوانان،بزهکاری افراد بالغ وبسیاری دیگر از نابسامانی هایی که از تنش های خانوادگی ناشی می شود وبه نوبه خود سبب نابسامانی بیشتر عاطفی می گرددچیست؟

زندگی نمی تواند برای کودکی که احساسات پدر ومادرش دائماٌ از عشق به تنفر واز امنیت به ناامنی تغییر می یابد معنی ومفهومی داشته باشد این گونه پدر ومادر ها آمادگی ندارند که نسبت به احتیاجات فرزندان خود حساسیت داشته باشند ویا این احتیاجات را برآورده کنند ودر صورتی که کودک حساسیت داشته ودر مقابل این نوع محیط عاطفی به شکل مخالف واکنش نشان دهد کاملاٌ ممکن است که بزهکاری نوجوانان وحیات مجرمانه به هنگام بلوغ کشیده شود))1

خانواده آشفته ونابسامان وجدایی پدر ومادر همانطوریکه توضیح داده شد عوارضی روحی وروانی متعددی برروی کودکان دارد که بطور فهرست وار به مواردی ازاین اثرات  اشاره می کنیم :

1-احساس ناکامی وشکست

2-احساس حقارت

3-انزواطلبی وعزلت

4-شب ادراری

5-شکست در زندگی آینده

6- پناه بردن به مواد مخدر

7- عقب ماندگی درسی

8-تجاوز به دیگران

9- لکنت زبان

10- اختلال درتغذیه

11-اضطراب وکم رویی

12- بی خوابی

14- اسارت در زندان ناپدری یا مادری

15- زندگی مجردی فرزندان درآینده

16- ایجاد خشونت در کودکان

17- گسترش بزهکاری درجامعه

در پایان باید متذکر شد که خانواده متزلزل که در آن مناسبات والدین با هم طبیعی نمی باشد پدر ومادر یکدیگر را دوست ندارند به هم احترام نمی گذارند یکدیگر را تحقیر می کنند،از زندگی با هم راضی نیستند،مدام در حال منازعه ومشاجره هستندوبگو مگو های آنها تاحد طلاق پیش می رود ویا به آن می انجامد بنیان مشکلات زیادی را برای فرزندان خود می ریزند.در واقع وقتی والدین با یکدیگر در تضاد وتعارض هستند با کودک رفتار مناسبی ندارند واو را ثمره عشق خود به حساب نمی آورند وقتی آینده خودشان روشن نیست نمی توانندآینده روشنی را برای فرزندان خود متصور باشند واضطراب های ونگرانی های خود را به او منتقل می سازند.

همچنین والدینی که کودک خود را طرد ووی را محدود می سازند ،در تربیت او بیشتر از تنبیه استفاده می کنند ،توجهی به درک نیازهای جسمانی یا روانی او در مراحل مختلف رشد ندارند ،با منازعات ومشاجرات ،تهدید به طلاق،جدا شدن ازیکدیگرو........ احساس امنیت کودک را به خطر می اندازند ،در سن نوجوانی با او به مانند یک کودک رفتار می کنند ویک لحظه از امرو نهی او دست برنمی دارند تبعیض ،تحقیر واستهزاء را شیوه همیشگی خود با وی قرار می دهند ،انضباط سست وناپایدار، اضطراب زیاد در باره وی وپیشرفت های او نشان می دهند ،نقشهای متعادل ومناسب خود را ایفاء نمی نمایند ،افرادی خشن بوده وکمال جویی مفرط دارند افرادی وسواسی وغیر قابل انعطاف وسرانجام خود سرمشق رفتارهای نامناسب ،غیر اجتماعی وبزهکاری هستند وطبیعی است فرزندانی نا متعادل داشته باشند .بنابراین وقتی باکودکان ،نوجوانان یا جوانان نامتعادل برخورد می کنیم باید متوجه این امر باشیم که به قول حافظ :

نکن در این چمنم سرزنش به خودرویی

چنانکه پرورشم داده اند می رویم

متاسفانه والدین وخانواده های ایرانی به نقش خود در زمینه تربیت کودک ناآگاه می باشند واین وظیفه دولت است که بابالا بردن سطح آگاهی خانواده ها از طریق آموزش ودادن اطلاعات در این زمینه آنها را جهت تربیت صحیح نسل آینده کمک ومساعدت نمایند .متاسفانه در کشور ما دولت صرفاً ناظر مشکلات ومصائب خانواده ها است وهیچ طرح مدونی جهت حمایت از این کانون مهم اجتماعی وجود ندارد واین خود در آینده سبب بروز مشکلات فراوانی در زمینه تربیت آینده سازان جامعه خواهد شدواین موضوع مسئولیت حقوقدانان را در ارائه طرحها وپیشنهاداتی در زمینه اصلاح قوانین بیشتر می کن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 5)وظایف متقابل زوجین در تربیت اولاد قبل از تولد فرزندان  

 

1) وراثت وتاثیر آن بر شخصیت جسمی ومعنوی کودک

در مبحث گذشته راجع به اهمیت ونقش ویژه خانواده درخصوص تربیت کودکان بحث کردیم وملاحظه شد که خانواده نقش اساسی وویژه ای را در تربیت ورشد کودک یا بزهکاری اوایفاء می کند ،در این قسمت به وظایف مشترک زوجین در تربیت فرزندان که در ماده 1104 ق.م به آن اشاره شده می پردازیم وظایف متقابل زوجین در این خصوص را به دو قسمت تقسیم کرده وهر کدام را به اختصار شرح خواهیم داد.

زندگی هر فرد زمانی آغاز می شود که یک اسپرماتوزوئید از پدر داخل تخمک مادر گردد .این کیفیت که لقاح1 خوانده شده به سبب تقسیم یاخته تخم به چندین هزار قسمت گردیده سرآغاز مراحل رویانی وجنینی خواهد بود. جنین که در ابتداء به شکل توده ای از یاخته  است تدریجاٌ شکل گرفته، دست وپا وسر وچشم در او بوجود می آید وسرانجام در حدود نه ماه پس از لقاح متولد می شود.

آغاز زندگی هنگام لقاح است. انتقال صفات از طریق کرومزوم‌ها2  می‌باشد.23 کرومزوم از اسپرماتوزوئید و23 عدد دیگر از تخمک کلاٌ 46 کروموزوم تخم را بوجود می آورند.هرکرومزوم شامل تعداد زیادی ژن3 بوده که ناقل صفات والدین هستند. تمام صفات ظاهری کودک وزمینه بسیاری از استعدادهای دیگر اواز طریق این ژنها از پدر ومادر انتقال می یابند.ترکیب ژنها والدین هنگام تقسیم بندی در تخم لقاح شده سبب تفاوتهای فردی میان فرزندان می گردد.

اکنون به برخی از ویژگیهای کودک که با عوامل توارث ارتباط می یابند اشاره ای می کنیم :

 

1-1)وراثت وساختمان ظاهری فرد

 ساختمان ظاهری فرد بستگی کامل با توارث دارد ،رنگ چشم ،شکل بینی ،رنگ پوست،وسایر خصوصیات بدنی از طریق ژنها از والدین به فرزندان منتقل می شوند حتی قد ووزن نیز تحت تاثیر قرار دارند.

 

1-2)وراثت وساختمان عصبی وفیزیولوژیکی کودک

ساختمان عصبی وکیفیات فیزیولوژیکی فرد نیز تحت تاثیر عوامل وراثت قرار دارد برخی از کودکان زود انگیخت وسریع التاثیر وبعضی دیگر دیر انگیخت وآرام هستند تحقیقات نشان می دهد تحریک پذیری اطفال با تحریک پذیری والدین آنها بستگی دارد به همین علت عوامل فیزیولوژیکی مانند میزان فشار خون ، سوخت وساخت وفعالیتهای غدد داخلی با توارث ارتباط دارند وزمان قاعدگی در دختران نیز با توارث بستگی دارد.

 

1-3)وراثت وعقب ماندگی ذهنی کودک

 چندین نوع عقب ماندگی ذهنی از طریق توارث منتقل می شوند .در یک نوع که بنام ابلهی خانوادگی1 موسوم است. یاخته های مغزی ونخاع شوکی دچار ضایعه می شوند ودر نتیجه سبب کوری فلج یا عقب ماندگی می شود.

نوع دیگر عقب ماندگی ذهنی معلول اختلال در ساختمان کروموزوم ها است که معروف به نوع منگولی2 بوده وصورت ظاهری این اطفال شبیه نژاد زرد واز این جهت به این نام خوانده می شوند1

 

1-4) وراثت وبیماری های روانی کودک

 

 نقش عامل توارث در ظهور بیماری های روانی مورد بحث روانپزشکان است ،مسلم این است که بسیاری از بیماریهای سلسله اعصاب که منشاء جسمانی دارند ،منشاء توارث دارند اما روانشناسان در خصوص انواع جنون که علت جسمانی مشخصی برای آنها پیدا نشده است اختلاف نظر بسیاری دارند درخصوص بیماری اسکیزوفرنی[9] که موجب اختلالات شدید عاطفی وشعوری می گردد بین روانشناسان اختلاف نظر وجود دارد برخی از دانشمندان معتقدند اسکیزوفرنی زمینه توارثی دارد و بعضی دیگر این بیماری را نتیجه روابط مغشوش والدین وفرزند می دانند.

 

1-5) وراثت وخصوصیات شخصیتی کودک

نقش عوامل توارثی روی سایر جنبه های رفتار کودک به استثناء  رفتار غیر عادی شدید روشن نیست، علت آن این است که نمی توان خصوصیات رفتاری را مانند شمارش کرومزومی یا اندازه گیری بهره هوشی ملاحظه نمود اما روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که در مورد افراد شرور وبزهکار وجود یک کرومزوم اضافی مشخص  شده وملاحظه گردیده که این افراد دارای 47 کرومزوم هستند.

 

1-6) وراثت عامل هوش کودک

 از میان کلیه خصوصیات آدمی، عامل هوشی بیشترین بستگی را با توارث نشان می دهد تحقیقات نشان داده است که هم شکمان یکسان از نظر هوشی بیشترین شباهت را با هم دارند تحقیقاتی که دراین خصوص بعمل آمده است مشخص کرده است که هم شکمان یکسانی که در دو محیط مختلف رشد نموده اند از نظر هوشی شباهت بیشتری به یکدیگر داشته اند تاهم شکمان غیر یکسانی که در محیط یکسان تربیت یافته اند که این امر موید تاثیر توارث در هوش کودکان است.[10]

همانطوریکه ملاحظه شد بسیاری از ویژگیهای جسمی وشخصیتی کودک از طریق وراثت به کودک منتقل می گردد وبه همین دلیل است که نقش والدین در داشتن فرزندی مودب وتوانا ونقش تربیتی آنان حتی سالها قبل از تولد کودک آغاز می گردد روایتی از پیغمبر اکرم (ص)است که فرموده‌اند :

((انظر الی ما تضع نطفتک فان العرق دساس))

دقت کن که نطفه در کجا مستقر می گردد چرا که شالوده واصل هرچیزی کار خودش را خواهد کرد.[11]

این روایت اهمیت ازدواج وتعیین همسر را جهت داشتن فرزند نمونه مشخص می کند.

بطور خلاصه والدین جهت آنکه فرزندی نمونه داشته باشند وبخواهند درتربیت اولاد خود موفق باشند باید سالها قبل از تولد به نکاتی که در مباحث آتی می آید توجه کامل نمایند.

2) زوجین باید در انتخاب همسر کمال دقت را نمایند:

پیامبر (ص)در این خصوص می فرمایند ((از ازدواج با زنان کودن بپرهیزید که همنشینی آنها بلا وفرزند شان تباه است[12]

امیر المومنین (ع)می فرمایند((با انسان احمق ونفهم ازدواج نکنید زیرا معاشرت با او بلایی است عظیم وفرزندانش نیز ضایع خواهند بود))[13]

دختروپسری که قصد ازدواج دارند باید با مطالعه ودقت کافی در این راه قدم بردارند وآگاه باشند که ازدواج صرفاٌ برآورده نمودن غرایز جنسی وخواهشهای نفسانی نیست، بلکه کانونی است که در آینده نزدیک فرزند وفرزندانی در آن قدم خواهند گذاشت که پایه گذار یک نسل خواهند بود وبی دقتی در انتخاب همسر عواقب جبران ناپذیری را بدنبال خواهد داشت، فرزندان معلول ،منگول،بیمار،کم توان ذهنی،کم استعداد و...... نتیجه عدم دقت در ازدواج وگزینش همسر است چرا که همانطوریکه در مقدمه این بحث ذکر شد بسیاری از خصائص جسمی وعاطفی ،صفات ظاهری وباطنی از طریق وراثت از پدر ومادر به کودک منتقل می گردد.دختر وپسر مجرد که قصد ازدواج دارند با این علم وآگاهی باید با کسی ازدواج کنند که از یک خانواده اصیل،پاکدامن،با ایمان ،از نظر جسمی سالم واز نظر هوشی واستعداد توانمند باشند.

باید هریک از دختر وپسر که قصد ازدواج دارند درحدی تحصیل کرده باشند که بتوانند معلوماتی در مورد تربیت فرزند کسب کنند بسیاری از موارد که باعث تربیت وهوش کودک می شود نیاز به میزان مشخصی از سواد دارد بطور مثال پدر ومادر باید بتوانند برای کودک کتاب بخوانند ،جواب سئوالات وی رابدهندو ........

دختر وپسری که قصد ازدواج دارند باید بدانند که علم ثابت نموده است که ازدواج فامیلی از طریق ژنتیک در رشد کودک تاثیر دارد وامکان دارد که ژنهای نامطلوب در خانواده از طریق ازدواج به فرزند منتقل شود بنابراین لازم است ازازدواج با نزدیکان حتی الامکان خودداری شود ودر صورت لزوم قبل از اقدام جهت ازدواج آزمایشات کامل انجام گیرد. اگر به دلیل انجام ندادن آزمایش فرزند متولد شده ازاین ازدواج دچار معلولیتهای جسمی یا روانی گردد عملاٌ تربیت وی مشکل یا غیر ممکن خواهد بود.

کم بودن یا بیش از حد زیاد بودن سن هنگام بچه دار شدن احتمال وجود مشکلات در کودک را زیاد می کند ودر این خصوص نیز باید دقت کافی بعمل آید.

وجود هماهنگی وتوافق بین زن ومرد باعث می شود تامحیط خانه به مکانی امن وراحت تبدیل شود چنین محیطی نقش بسیار مهمی در پرورش کودک دارد.خانه ای پر از جنجال ودعوا سلامتی روانی واحساس امنیت کودک را به خطر می اندازد این موضوع سبب می شود که حتی اگر کودک با استعداد وتیز هوش هم باشد نتواند از توانایی خود استفاده نماید ودر چنین خانواده هایی فرصت وحوصله کافی جهت تربیت فرزند وجود نخواهد داشت وکودک از نظر تربیتی با مشکلات متعددی روبرو خواهد شد .این موضوعات یادآور آن ضرب المثل معروف  است که می گوید:

((سنگ اول چون نهد معمار کج

تاثریا می رود دیوار کج))

بحث راجع به مقوله انتخاب صحیح در ازدواج بسیار است، لذا لازم است زوجهای جوانی که قصد ازدواج دارند با مطالعه کامل در این خصوص وبا مشورت با اهل فن ووالدین خود در این راه قدم بردارند، چرا که نقطه اول داشتن فرزندی موفق یا بعبارتی نسلی موفق به ازدواج برمیگردد واگر طرفین دارای ازدواجی نامطلوب باشند، عملاٌ امکان تربیت صحیح فرزندان وجودنخواهد داشت.

 

3) زن وشوهر از خوردن لقمه حرام بپرهیزند:

وجود انسان دو بعد دارد یکی بعد جسمانی اوست که تحت تاثیر ظاهری نمو است ومعمولاٌ ما انسانها در این خصوص دقت وسواسی داریم ودیگری بعد معنوی و روحی انسان است که نوع غذا از لحاظ حرام وحلال به شدت برآن تاثیر گذار است مولانا جلال الدین بلخی با بیان اصل علیت ونظام علت ومعلول در عالم می فرمایند:

چون ز لقمه توصیدبینی ودام جهل

غفلت آید آنرا دان حرام

لقمه ای کان نور افزود وکمال

آن بود آورده از کسب حلال

در واقع مولانا حسد وجهل وغفلت وبطور کلی صفات ناپسند را زائیده لقمه حرام می داند مرحوم علامه جعفری (ره)در تفسیراین بیت مولانا ((علم وحکمت زاید از لقمه حلال عشق، رقت آید از لقمه حلال ))می  فرماید لقمه حلال برای دل انسان علم وحکمت وعشق وظرافت ایجاد می کند وهنگامیکه دیدی حسادت وجهل وغفلت توروز افزون است بدان که نتیجه همان لقمه حرامی است که خورده ای. در این زمینه عالم وزاهد بزرگ مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی می فرمایند : ((چون غذای حرام به شکم وارد شد مصداق آیه: ((الذی خبث لایخرج الا نکداٌ))1 است یعنی از خبیث چیزی جز خبیث خارج نشود ومصداق آن ضرب المثل که از کوزه ای همان می تراود که در اوست.......))

بسته شدن نطفه ای که با لقمه حرام بسته ورشد یافته چیزی جز خباثت نمی تواند باشد.2

استاد محترم اخلاق جناب مظاهری در خصوص اهمیت لقمه حلال می فرمایند:

((در روایات می خوانیم که رسول خدا (ص)می فرمایند: ((لرد المومن حراماٌ یعدل عندالله سبعین حجه مبروره)) مومن حرام را رد کند وخود را به خوردن حرام آلوده نکند اینکار معادل هفتاد حج مقبول است زیرا بواسطه یک لقمه حرام ممکن است انسان شریک شیطان شود ودیگر بچه رستگار نشود، اگر مشاهده می کنی حال عبادت وحال نماز شب، حال قرائت قرآن نداری فکری بکن در غذا ودر کسبت ببین آیا این غذا وکسب حلال است یا نه؟

امام حسین (ع)در روز عاشورا به لشکر ابن زیاد فرمودند :شکمهای شما ازحرام پر شده، لاجرم سخن حق را شنوا نیستید، غذای حرام اگر بیاید دیگر رستگاری بچه کاری است مشکل درروایات می خوانیم مواظب باشید با غذای حرام انعقاد نطفه نشود ازاین جهت می بینیم که شخص رسول خدا (ص)و ائمه اطهار واصحابشان راجع به حق الناس اهمیت فوق العاده ای قائل بودند .))[14]

با توجه به اهمیت اثرات لقمه حرام در بعد معنوی شخصیت کودک زوجهای جوان باید دقت کافی دراین خصوص داشته باشند تا خدای نکرده نطفه کودک با لقمه حرام منعقد نگردد واین موضوع هم وظیفه مرد است وهم زن مخصوصاٌ در حال حاضر که خانمها نیز شاغل می باشند.

4) توجه جدی زن ومرد به اهمیت دوران بارداری

یکی از زمانهایی که برای کودک سرنوشت ساز است دوران بارداری مادر است بهداشت جسمی وروانی دوران بارداری از مسائلی است که امروزه مورد توجه می باشد. عدم اطلاع یا اطلاعات غلط وناقص در خصوص بارداری وتغییرات آن می تواند موجب بروز هیجانات وآشفتگی های روانی گردد که این استرس، هیجانها وآشفتگی ها تاثیر مستقیم برروی جنین خواهد گذاشت.

آرامش روانی وجسمی زن باردار بخصوص نزدیک وضع حمل از اهمیت زیادی برخوردار است بخصوص اگر زن باردار نیز شاغل باشد باید مدتی قبل از وضع حمل استراحت داشته که این موضوع باید هم برای زن وهم برای شوهر روشن گردد.1

به گفته محققان در دوران بارداری هرگونه استرس در پیشرفت مغز کودک موثر است. براساس مطالعاتی که برروی 200 زن باردار وبرروی مغز کودکان آنها در 18 ماهگی مشخص شده در طول این دوران گروهی از زنان به بیماری های فکری وروحی وگروهی دیگر به علت روابطی که با همسرانشان داشته اند دچار استرس بوده اند .

نتایج مطالعات نشان داده  که کودکان این مادران نیز به استرس ،اضطراب مشکلات وبیماریهای روحی ورفتاری دچار شده اند زیرا هورمون استرسی از خود مادر به زوجین سرایت کرده است .2

محققان همچنین دریافته اند که هورمون کورتیزول که میزان ترشح آن در هنگام استرس وفشار روحی افزایش می یابد، یکی از علل انتقال تنش از مادر به جنین است ودر کاهش وزن نوزاد در هنگام تولد نقش دارد، به گفته یکی از اساتید دانشگاه میامی آمریکا تنش مادر با تغییرات بیوشیمیایی مانند افزایش کورتیزول همراه است که بطور مستقیم وغیر مستقیم برجنین تاثیر می گذارد، وی افزود کورتیزول می تواند بطور مستقیم از طریق جفت به جنین منتقل شود وبر رشد جنین تاثیر بگذارد، بررسی این محقق آمریکایی نشان می دهد جنین مادرانی که میزان بالای افسردگی اضطراب وتنش را نشان می دهد درنیمه دوران بارداری وزن کمتری دارند وکوچکتر از اندازه متوسط هستند.

به گفته این استاد دانشگاه میامی کورتیزول همچنین می تواند برعملکرد عروقی مادر تاثیر بگذارد که به موجب  آن جریان خون به جنین کاهش می یابد وبه این ترتیب با کاهش اکسیژن ومواد مغزی که به جنین می رسد بررشد آن تاثیر می گذارد.[15]

با عنایت به مسائلی که در بالا ذکر شد واهمیت دوران بارداری وتاثیر هرگونه استرس ،اضطراب وفشارهای روحی وروانی مادر برکودک وامکان تغییرات جسمی وروحی درجنین نقش واهمیت زن وشوهر در این خصوص مشخص می شود ومسئولیت بیشتری در این خصوص پیدا می کنند لذا لازم است جهت داشتن فرزندی سالم وشاداب از نظر جسمی وروحی زن وشوهر:

اولاٌ:بارداری را بعنوان یک مرحله حساس زندگی مشترکشان پذیرفته وسعی کنند که اطلاعات علمی لازم را در این خصوص به دست آورده تابا آگاهی کامل با تغییرات وبحرانهای این دوره مواجه شوند وبا مطالعه نحوه برخورد با این بحرانها را آموزش ببینند.

ثانیاٌ:هردوباکمک وهمکاری هم سعی نمایند محیطی امن وتوام با آرامش وآسایش روانی جسمانی فراهم کنند تاامکان رشد بهتر جنین فراهم گردد.

ثالثاٌ:زن وشوهر با یکدیگر در خصوص پیشرفت حاملگی وبچه ای که در آینده نزدیک متولد خواهد شد صحبت نموده ونظر ونگرش خود را در این خصوص با هم در میان بگذارند ودر کاهش استرس واضطراب این دوران با یکدیگر کمک نمایند.

رابعاٌ:شوهر در انجام کارها وفعالیتها که تا آن زمان بعهده زن بوده همکاری ومشارکت نموده تا زن احساس خستگی ،ناتوانی ودرماندگی نداشته باشد وی باید سعی کند اضطرابها ،نگرانی ها ،آینده نگری ها ،خیال پردازی های همسر خود را درک نموده وبا او همدلی وهمفکری نموده تااین دوران با موفقیت سپری شده وشاهد فرزندی سالم وشاداب باشند ودر تربیت بعدی وی نیز موفق باشند.

 

6)وظایف متقابل پدر ومادر بعد از تولد فرزند

 

1) پذیرش کودک

اولین مسئله ای که پس از تولدکودک از وظایف والدین می باشد پذیرش کودک از سوی آنهاست .آنها باید کودک را به هر وضع وصورتی که هست پذیرا باشند پسر یا دختر زشت یا زیبا. متاسفانه عده ای از والدین پس از متولد شدن کودک به بهانه های مختلف از پذیرش عاطفی کودک سرباز زده وکودک از همان ابتدای تولد با بی مهری وبی محبتی والدین مواجه می شود دلایلی همچون معلولیت کودک ،دختر یا پسر بودن کودک ،زشت بودن چهره کودک و...........

والدین باید بدانند که از مجموع آیات وروایاتی که در خصوص فرزند وارد شده استفاده می شود که فرزند عطیه وموهبتی الهی است ونعمتی است که خود منشاء نعمتهای بی شمار دیگر است وجود فرزند در خانه فضای آن را از خیر وبرکت ومهر ومودت لبریز می کند، رابطه معنوی والهی والدین وفرزندان هردو رااز رحمتهای واسعه ربوبی بهره مند می گرداند.

امام صادق(ع) می فرمایند:

هرکس فرزند خود را خوشحال کند خداوند در روز قیامت خوشحالش می نماید.1

یا پیامبر بزرگوار اسلام در زمینه اجر معنوی توجه وعنایت والدین به فرزندان فرموده اند:

((اگر پدر نگاهی به فرزند خود بیفکند همانند آن است که بنده ای آزاد کند عرض شد :ای پیامبر خدا واگر سیصدوشصت نگاه کرد؟پیامبر (ص)از سر شگفتی وبرای نشان دادن پاداش عظیم مهر وعنایت این پدر به فرزندش وتقدیر از چنین پدری فرمود ا... اکبر.[16]

علی (ع)درباره بیماری کودک فرموده اند :

((انه کفاره لوالدیه- همانا این کودک (بیمار)کفاره گناهان والدین است))[17]

پیامبر اکرم (ص)درخصوص احترام به دختران فرموده اند :

((هرکه دختری داشته باشد وبه او آزار نرساند وبی احترامی نکند وپسرش را بر او مقدم ندارد خداوند اورا وارد بهشت می کند))[18]

متاسفانه درحال حاضر نیز هستند والدینی که از وجود فرزند دختر ناراحت هستند وهنوز افکار دوران جاهلیت در آنها وجود دارد.

روزی به رسول خدا (ص)مژده دادند که دختری به دنیا آمده است پیامبر (ص)درهمان حال به صورت یاران نگاه کرد وبا کمال تاسف چهره همگان در هم کشیده شده بود پیامبر(ص)به آنان فرمود:

((ماتکم ریحانه اشمها ورزقها علی ا...))شمارا چه می شود؟ چرا ناراحت شدید ؟این دختر گلی است خوشبو که بویش را احساس می کنم وروزیش نیز برخداست))[19]

این اخلاق پاک محمدی امروز باید سرمشق تمام پدران ومادران جامعه اسلامی باشد آنان باید دختران خود را دوست داشته باشند وبه ایشان محبت کنند.

زن و مرد باید بدانند آنها باغبان وفرزندان، میوه های آنانند در طریق به ثمر رساندن آنها باید بکوشند.

داشتن فرزند صالح آرزویی است که حتی پیران کهنسال فاقد فرزند هم آن را در سر می پرورانند همچنان که حضرت ابراهیم (ع)در سن 90 سالگی از خدای متعال طلب فرزند نمود ودعایش به استجابت رسید.فرزند پاره تن والدین وگلی از گلهای بهشت است.که در خانه آنها روئیده است مرگ زودرس اوشفاعت عندا... است ودوام او واعمال صالح واستغفار ودعای اودر حق پدر ومادر مایه بخشودگی در درگاه الهی ومفتوح ماندن اعمال نیک وسبب برداشتن عذابهای برزخی از آنها درعالم قبر است. با چنین نگرشی به فرزندان چگونه می توان به شخصیت ونیازهای آنها وتربیت وشکوفایی استعدادهایشان غفلت وکوتاهی وسهل انگاری نمود.

 

2) انتخاب نام کودک

نام یکی از نمودارهای شخصیت واستقلال فرد است، تحقیقات نشان میدهد که کودکان از حدود دوتاسه سالگی نام خود را تشخیص می دهند.نام برای بدست آوردن هویت و شخصیت نقش تعیین کننده ای را ایفاء می کند. نام ،یک کودک را از کودکان دیگر متمایز می سازد وجنس او را نشان می دهد به همین دلیل کودکان چندان میل ندارند نامی داشته باشند که بین دختر وپسر مشترک است. حدود صد سال پیش آزمایش هوش که توسط بینه سیمون صورت گرفت ودر آن به این نتیجه رسید که پاسخ کودک به نام خود (یعنی اعلام هویت )از نخستین عکس العملهای اواست.

اگر قول ((هانری والدن))روانشناس مشهور را به درستی دریابیم که می گوید ((کودک به تدریج وخاصه ازطریق تمرینات وبازیها موفق به تشخیص شخصیت وهویت خویش می شود وخود را از آنچه به او تعلق ندارد فرق می گذارد ونام او عمده ترین واژه ای است که گوشش را می نوازد))1

تاثیر نام واندیشیدن کودک به نامش را در کلاس ومدرسه ووقتی معلم به حضور وغیاب می پردازد می توانیم دریابیم گاه یک خطای تلفظی یا نیم لبخندی دربیان نام دانش آموزان اسباب تفریح وتفنن ودستاویزی برای بچه های کنجکاو وبازیگوش وزمینه ساز انزوا وتحقیر یک دانش آموز می شود اجتناب از القاب ونامگذاریهای نابجا از سوی والدین واعضای خانواده نکته ای مهم واساسی در تربیت است.

هنگامیکه والدین نام فرزند را چنگیز ،تیمور،اسکندر،و......می گذارند وقتی کودک بزرگ می شود واز این چهرها شناخت پیدا می کند چه احساسی به او دست می دهد ؟

وقتی معلم در کلاس تاریخ درباره آن شخص تاریخی سخن می گوید نگاه همه دانش آموزان به سمت دانش آموزی که دارای نام یا فامیل این چنین شخصی است بر می گردد واگر آن چهره منفور باشد بر روح لطیف کودک در پی آن نگاهها واحیاناٌ تمسخرها چه اثری خواهد گذاشت .

ناصر خسرو می گوید:

((نامی نکو گزین، که بدان چون بخوانمت

دردلت شادی آید ودر جانت خرمی))2

معمولاٌ نامهای غریب وکم کاربرد بیشتر در معرض پرسش وکنجکاوی دیگران قرار می گیرند وامروز متاسفانه برخی از پدران ومادران به جای اندیشیدن به بار ارزشی وتاثیر روانی آن در آینده به نادر بودن واستثنایی بودن آن می اندیشند،گاه دیده می شودکه پدرومادرازاینکه درمیان همسالان((همنام ))فرزندشان نیست با تفاخر وغرور یاد می کنند.در حالی که ممکن است همین نام احیاناٌ درتقلید های سطحی اندیشانه نیز فراوان وعادی شود. پدر ومادرها عمدتاٌ در نامگذاری فرزندان خویش خیلی دیر تصمیم می گیرند واگر قبل از تولد از نامگذاری سخن به میان آید چندان جدی وقطعی نیست. همین بی برنامگی باعث می شود که پس از تولد فرزند هرکس اعمال سلیقه می کند وچه بسا ناخواسته نامی نامعقول وتحمیلی برفرزند نهاده می شود. دادخواستهایی مبنی برتغییر نام کوچک که از سوی جوانان به دادگاهها صالح داده می شود تائیدی براین ادعا است گاه نیز با کمال تاسف بحث راجع به تعیین نام کودک به درگیری وجدال بین والدین وگاه دو خانواده می انجامد.

در روایات اسلامی واردشده است که برای فرزندان خود از بهترین نامها استفاده کنید وبهترین نامها آن است که نشانه بندگی وعبودیت پروردگار ویادآور فضایل ومکارم اخلاقی باشد بدین منظور نامهای انبیا وصالحان ونیکان وهمچنین نامهای امامان معصوم وفاطمه زهرا که احیاء گوشه هایی از فرهنگ وشعائر اسلامی است مناسبت دارد. پیشوایان معصوم ما به حدی به مسئله نام اهمیت می دادند که از آغاز تولد نوزاد تا روز هفتم اورا محمد (ص)می نامیدند، تا از بدو تولد روح وروان وفکر ومغز کودک را با حضرت محمد(ص)آشنا کرده باشند. همچنین با ذکر نام خدا هنگام اذان گفتن درگوش نوزاد وتکرار نام محمد (ص)فطرت پاکش را بیدار کنند واعضائ وجوارحش هم به وحدانیت خدا ورسالت او شهادت بدهند.1

امام صادق (ع)در این خصوص می فرمایند: ((نیکو نام گذاری کنید نامهایتان را، براستی که شما در روز قیامت با نام خوانده می شوید.))2

ابن عباس از پیامبر(ص) نقل می کندکه فرمودند :

((حق الولد علی الوالد ان یحسن اسمه ویحسن ادبه ))

حق فرزند بر پدر آن است که نام خوبی بر او نهند وبه بهترین شکل تربیتش کند .3

در کنوانسیون حقوق کودک نیز به نام کودک توجه شده است در ماده هفت کنوانسیون حقوق کودک داشتن نام را حقی برای کودک دانسته واز تمامی کشورها خواسته شده است که پس از به دنیا آمدن کودک بیدرنگ تولد اورا ثبت نمایند وبه او نام وتابعیت بدهند.4

نتیجه آنکه والدین قبل از تولد کودک باید با مطالعه وبررسی دقیق نام کودک را انتخاب نمایند تازمینه تربیت مناسب کودک رابا یک نام مناسب فراهم آورند ومشکلات روحی وروانی در آینده برای کودک فراهم نکنند.

 

 

 

 

 

3) ختنه کردن پسران 1

مطابق روایات اسلامی مسلمانان باید کودکان پسر خود را در هفته اول تولد ختنه کنند وحکمتهایی هم در روایات برای این عمل بیان شده است.علی (ع)از پیامبر(ص) چنین نقل می کنند :فرزندان خود را در روز هفتم تولد ختنه کنید زیرا این عمل برای نوزاد پاکیزه تر ودر تسریع رشد ونمو جسمانی او موثر تر ومایه طراوت بیشتر روح اوست.2

امام صادق (ع)فرموده اند :سوراخ کردن گوش بچه از سنت است وختنه کردن او نیز در روز هفتم از سنت است.3

از آنجا که ختنه کردن در دین مبین اسلام از واجبات شمرده شده است بر والدین واجب است که براین فریضه الهی اقدام نمایند امروزه تحقیقات ثابت نموده است که عمل ختنه دارای فواید علمی وبهداشتی نیز است وسلامت جسمی وروحی کودک به این عمل وابسته است.

تحقیقات جدید نشان داده است که ختنه می تواند در جلوگیری از انتشار ایدز در مردان موثر باشد مطالعه برروی بیش از سه هزار مرد در افریقای جنوبی که توسط آژانس فرانسوی ایدز و هپاتیت انجام شده نشان گر آن بوده که ختنه مردان باعث جلوگیری از آلودگی به ویروس ایدز در هفت نفر از ده نفر می شود .1

بنابر تحقیقات علمی که صورت پذیرفته ختنه پسران دارای مزایای زیر می باشد:

الف ـ پسران ختنه شده از بهداشت بالاتری برخوردارند.

ب ـ ختنه از عفونت های ادراری وکلیوی پیشگیری می کند.

ج ـ از بیماری های مقاربتی وسرایت ایدز جلوگیری می کند.

د ـ سرطان دستگاه تناسلی در مردان ختنه شده کمتر از سرطان در مردان بدون ختنه است.

ه ـ زنانی که شوهرانشان ختنه شده اند کمتر در معرض ابتلا به سرطان دهانه رحم هستند.

و ـ ختنه باعث بیشتر لذت بردن از رابطه جنسی می شود.

در کشور آمریکا در هر 26 ثانیه یک نوزاد پسر اعم از مسیحی ،یهودی و مسلمان ختنه می شوند. آخرین آمار سالیانه نشان داده است در سال گذشته در آمریکا تعداد یک میلیون ودویست وپنجاه هزار پسر ختنه شده اند. مطابق آمارها در کانادا حداقل 20% ودر استرالیا 15% از نوزادان پسر ختنه می شوند.2

4) ایجاد امکانات رفاهی اولیه برای رشد کودک

تحقیقات نشان داده است که رشد وهوش کودکان در خانوادهایی که از نظر مالی مشکلی نداشته اند بیشتر است چرا که حس امنیت واطمینان کافی که دروالدین وجود دارد به فرزندان منتقل می شود وبه آنها کمک می کند تا در مورد خودشان احساس بهتری داشته باشند وبتوانند فرزندانی با کفایت وبالیاقت شوند.

برای تصمیم گرفتن در مورد امر سرنوشت سازی همچون بچه داری ،پدر ومادر باید خوب فکر کنند وببینند می توانند از عهده آوردن امکانات مادی ورفاهی جهت رشد وتربیت کودک برآیند یا خیر؟

اگر والدین خود از امکانات رفاهی مناسب برخوردار باشند احساس راحتی نموده و در نتیجه بستر مناسبتری برای فرزندان فراهم آورده ودر نتیجه از کودکانشان به بهترین نحو مراقبت خواهند کرد.والدینی که همواره دلواپس ونگران هستند ونمی دانند برای گذران زندگی چه باید بکنند قطعاٌ نمی توانند در تربیت کودک خود نقش موثری را ایفاء نمایند ونمی توانند تجارب درست یادگیری را در اختیار فرزندانشان قرار دهند همچنین نمی توانند رابطه ای صمیمی با او داشته باشند ودر نهایت نمی توانند جوی آرام وبی دغدغه برای فرزندانشان فراهم سازند.[20]

مسلماٌ امکانات مادی ورفاهی تاحدزیادی مقدمه تربیت صحیح است، بنابراین والدین باید تمام سعی وتلاش خود را مصروف دارند تا تغذیه مناسب ،پوشاک در شان کودک ،مسکن مناسب وامنیت جسمانی وعاطفی کودک را  فراهم آورند.

تلاش برای معاش ودر آمد، ممکن است بسیاری از والدین وکودکان را از نعمت عشق متقابل بین آنها محروم کند، زیرا والدین برای مدت های طولانی باید کار کنند وبا در آمد کم ،هزینه سنگین خانواده را متحمل شوند ،اغلب منازل در خانواده های فقیر از امکانات رفاهی وبهداشتی برخودار نیستند ووالدین برخوردهای مناسبی ندارند با صدای بلند با یکدیگر صحبت می کنند آزادی های کودک محدود می شوند وکودک می آموزد که با کمترین انتظار نسبت به نیازهای خود به سر برد. کودکان در این خانواده ها اغلب مسئولیت مراقبت از خواهر ها وبرادرهای کوچک خود را به عهده دارند اغلب آنها کار می کنند تا به هزینه وکسب در آمد خانواده کمک کنند.مشکل عمده در این خانواده ها آن است که والدین معتقدند این وضعیت آنها اصلاح نخواهد شد واین فکر را به کودکان خود نیز انتقال می دهند.1

5) عشق ومحبت به کودکان

تربیت واقعی وصحیح با یک کلمه که همان محبت است آغاز می شود. محبت ومهرورزی در زندگی همه انسانها ومخصوصاٌ کودکان ونوجوانان نقش اساسی دارد .محبت قانونی است که سلامت سعادت ،شادمانی ،هماهنگی ،وهمه گونه کامیابی را برای آدمی به ارمغان می آورد.

پیوندی قوی تر از محبت نمی تواند انسانها را به یکدیگر نزدیک سازد ،پیوند ناشی از محبت پیوندی است که به سادگی گسسته نمی شود وهر چند پیوند عاطفی بین والدین وکودکان محکم تر باشد ،صداقت ،یکرنگی وصفای بیشتری بین آنها رواج خواهد یافت ونادرستی وناراحتی وتقلب کمتری در بین آنها مشاهده خواهد شد.

وظیفه پدر ومادر تنها تامین غذا ولباس وبهداشت کودک نیست بلکه فراتر از آن آبیاری کردن مزرعه دلهای کودکان با آب حیاتبخش محبت وعطوفت است .محبت ودوست داشتن ،درخواست طبیعی کودک است زیرا او کانون گرم واطمینان بخشی را می طلبد که در پرتو آن استعداد هایش شکوفا گردد وشخصیتی ساخته وپرداخته پیدا کند وبا دنیای پر جاذبه وعاطفه وصمیمت آشنا گردد.

نوازش والدین جرات ،شجاعت،واعتماد به نفس به کودک می بخشد وروحیه او را در برابر مشکلات قوی می سازد ،اکسیر محبت،داوری بسیاری از آلام وبیماریهای روحی وحتی جسمی کودک است او با محبت آرام وشاداب می شود وغنچه دلش شکوفا می گردد.

اولین نیاز روانی کودک ونوجوان مهر ومحبت ودوست داشتن آنهاست، هر کودک ونوجوانی برای داشتن احساس امنیت باید مورد محبت قرار گیرد ابراز محبت موجب دلگرمی وعلاقمندی آنها به شما وزندگی خواهد شد.

اظهار محبت ،دوستی ،رفاقت برای ارتباط مثبت با کودک ونوجوان در ایجاد زمینه گرایش دینی آنان بسیار موثر است. اساساٌ رابطه مهرآمیز وتوام با نرمش وگذشت ومدارا با همگان وبخصوص با کودکان ونوجوانان قوی ترین وسازنده ترین رابطه هاست1 قرآن کریم یکی از رموز موفقیت وجاذبه چشمگیر پیامبر  اکرم (ص)را نرم خویی و مهر ومحبت زائد الوصف آن حضرت نسبت به مسلمین می داند ومی فرماید:

((فبما رحمه من ا... لنت لهم ولو کنت فظاٌ غلیظ القلب لانفضوا من حولک ....))2

پس به برکت رحمت الهی ،با آنان نرمخو شدی واگر تند خو وسختدل بودی قطعاٌ از پیرامون تو پراکنده می شدند.

امام صادق (ع)در این خصوص می فرمایند : ((ان ا.... عزوجل یرحم الرجل لشده حبه لولده))3

خداوند مرد را به خاطر شدت محبت ودوستی فرزندش ،مورد لطف ورحمت خویش قرار می دهد.

والدین باید در خصوص محبت به کودکان نکات ذیل را مد نظر قرار دهند:

5-1) محبت به کودکان نباید به افراط کشیده شود

اعمال محبت به فرزندان نباید بصورت افراطی در آید وکار به لوسی کودک بکشد ،اطفالی که بیش از اندازه مورد مهر ونوازش واقع می شوند ودر نتیجه لوس واز خود راضی بار می آیند، در طول ایام حیات ،به خصوص در مواقع برخورد با مشکلات زندگی به سختی دچار احساس حقارت وپستی می شوند.

والدینی که بی قید وشرط تسلیم فرزندان خود می شوند واین امر را نشانه محبت زیادی خود به فرزند می دانند وتمام خواسته های خوب وبد آنان را  جامه عمل می پوشانند، این کودکان در آینده دیکتاتور واز خود راضی بار می آیند، روحی ضعیف وروانی زود رنج خواهند داشت از دوران کودکی تا پایان عمر در مقابل کوچکترین ناملایمات وخفیف ترین ناکامی ها آزرده خاطر وناراحت می شوند ودر نبردهای زندگی خیلی زود شکست می خورند. گروه ناز پرورده ها در تمام حیات خود ناکام ومتاثرند ودر مشکلات عادی زندگی بازبونی وذلت عقب نشینی می کنند ودر لحظات سخت دست به خودکشی می زنند گرچه هر روش ناپسندی که والدین در راه تربیت فرزندان خود اعمال می کنند نتیجه شومی دارد ومنشاء یک قسم بدبختی وتیره روزی است ولی زیاده روی در محبت و لوس بار آوردن کودک از بزرگترین خطاهای تربیتی است ،بدبختی هایی که از این راه دامنگیر فرزندان می شود بسیار خطرناک است. کلیه دانشمندان روانشناسی این موضوع را در مباحث تربیتی کودک با اهمیت تلقی کرده وهر یک در آن باره بصورت مبسوط سخن گفته اند :

مک براید روانشناس معروف در این باره می گوید:

((عزیز دردانگی نشانه دیگری از عقده حقارت است، ریشه آن را در طرز تربیت غلط دوران کودکی باید جست وجو کرد، کودکی که خود را چشم وچراغ والدین خود دانسته است ووقتی هم که بزرگ می شود وبصورت زن یا مرد کامل در می آید در تمام جهات زندگی دلش می خواهد عزیز بی جهت وشمع محفل همگان باشد .وقتی چنین آدمی می بیند که مورد توجه قرار نگرفته وضع روحی اش آشفته می شود وآرامش فکرش مختل می گردد یا دست به انتحار می زند یا دیگران را بدنام می کند. عقده حقارتی که بدین صورت در مردم ظهور می کند از مصائب بزرگ اجتماع است))1

ریموند بیچ روانشناس معروف دیگر در این خصوص می گوید:

((باید درباره برخی از خطا کاریهایی که از آغاز سنین کودک روی می دهد تذکراتی دهیم، رایج ترین این اشتباهات همان روشی است که منجر به لوس شدن کودک می گردد. محبت بی جا از همان روزهای نخست اطفال را لوس می کند. پدر ومادر طبعاٌ جویای بهروزی ونیکبختی فرزند خود هستند واز همین نظر توجه فراوانی به او دارند تملقش را می گویند، هر زحمت ورنج حتی رنج های خیلی کوچک را از وی دور می سازند وبه تدریج که طفل بزرگ می شود کوشا هستند ووسایل همه تفریحات مناسب سنش را برای او آماده می سازند البته این احساسات به ظاهر در خور تمجید هستند اما در باطن به وضع وحشت آوری خطرناک می باشند.

انسان ناز پرورده در کشاکش زندگی تاب مقاومت وقدرت مبارزه ندارد وی از کوچکترین امری که خلاف میل او اتفاق افتد چنان دچار زحمت می شود که حتی گاهی به خودکشی پناه می برد».[21]

آئین مقدس اسلام در برنامه تربیت کودک ،اولیای اطفال را از زیاده روی در اعمال محبت برحذر داشته است آنان که در مهرونوازش فرزندان افراط می کنند وبا روش ناپسند خویش آنان را به بیماری خودپسندی مبتلا می نمایند مورد بدبینی پیشوایان اسلام هستند.

امام باقر (ع)می فرماید:

((بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی ومحبت نسبت به فرزندان از حد تجاوز کنند وبه زیاده روی وافراط بگرایند وبدترین فرزندان کسانی هستند که در اثر تقصیر وکوتاهی در انجام وظایف پدر را از خود ناراضی نمایند))[22]

5-2) عدم محبت به کودکان عقده حقارت وبزهکاری را بدنبال خواهد داشت

فقدان محبت به خصوص در سنین آمادگی زمینه اضطراب وتشویش وانحراف کودک را فراهم می سازد .

بچه هایی که کمتر محبت پدر ومادر را احساس می کنند به هر کس پناه می برند تاشاید جای خالی این کمبود را پر کنند.

عصبانیت وناراحتی را باید در فقدان محبت جستجو کرد که سرانجام عقده حقارت را در وجود او پدید می آورد.

راز انحراف بسیاری از دختران ولغزش پسران در این مساله نهفته است مثلاٌ دختری که از محبت خانواده ،سرشار باشد هرگز خودرادر محیط جامعه تحت تاثیر محبت سطحی وساختگی جوانان عیاش وشهوت پرست قرار نمی دهد واز حریم عفت وپاکی بیرون نمی رود وگام در جاده گناه نمی گذارد.

کودکی که در خانواده از محبت والدین محروم باشد در خانه احساس ناامنی می کند وبه زندگی در نزد پدر ومادر بی علاقه است واغلب سرد وخشن ونسبت به دیگران بی مهر وکمتر مقید به اصول اخلاقی خواهد بود.1

در تحقیقاتی که ژاک لئوته استاد دانشگاه حقوق واقتصاد وعلوم اجتماعی پاریس ،مدیر موسسه جرم شناسی پاریس ومدیر پیشین موسسه علوم جنایی وزندانیان دانشکده حقوق وعلوم سیاسی واقتصاد استراسبورگ با استفاده از تحقیقات گلوک ها استادان نامور دانشگاه هاروارد که در مدت ده سال انجام داده اند وتحقیقاتی که مستقیماٌ زیر نظر پروفسور لئوته در فرانسه انجام گرفت، به این نتیجه رسیدند که از 492 مورد کودکان بزهکار که مورد تحقیق قرار گرفته بودند علت بزهکاری 8/59% آنان ناشی از بی مهری پدر یا خصومت او بوده و9/27% ناشی از بی مهری مادر یا خصومت او بوده است واز 184 مورد زندانی بزرگسال که مورد بررسی قرار گرفتند این نتیجه بدست آمد که 40% علت جرم آنها ناشی از بی مهری پدر یا خصومت او بوده و86/43% ناشی از بی مهری مادر یا خصومت او بوده است2 واین موضوع نتایج اسف باربی محبتی در کودکان را نشان داده واهمیت دقت وتوجه والدین به محبت در دوران کودکی را متذکر می گردد

 

.5-3)عشق ومحبت به کودکان باکلمات ورفتارهای هنرمندانه

تنها دوست داشتن فرزند کافی نیست، بلکه آثار تربیتی این دوستی آنگاه ظهور تمام می یابدکه مهر ومحبت قلبی به عاطفه ومحبت وصمیمیت در سخن گفتن وعمل کردن مبدل گردد. والدین باید محبت را از دل به زبان آورند تا کودک آنرا با تمام وجود لمس کند .ممکن است پدر ومادری فرزند خود را در دل دوست داشته باشند اما اظهار نکنند ،این نوع محبت تاثیر چندانی ندارد بلکه گاه تاثیر منفی می گذارد وکودک مهر ومحبت والدین را احساس نمی کند ودر نتیجه خود را تنها می یابد ومی اندیشد که مورد توجه والدین نیست بنابراین عقاید تحقیر آمیزی نسبت به خود پیدا می کند .از این رو پدر ومادر باید محبت خود را به صور گوناگون آشکار سازند وبه فرزندان بگویند شما را دوست داریم ویا در عمل بگونه ای رفتار کنندکه فرزندان این محبت را با تمام وجود احساس کنند ودریابند مثلاٌ:

سعی کنید نامه ای به فرزند خود بنویسید وآن را به مدرسه اش بفرستید توجه کنید که وقتی نامه رسان یادداشتی را برای دانش آموزان در کلاس به معلم می دهد چقدر برای او هیجان انگیز است کلاس پر از بچه هایی است که با چشمانی  مشتاق منتظر هستند تا ببینند نامه متعلق به چه کسی است فرزند شما از دریافت نامه غیر منتظره در مدرسه لذت می برد.

از رایانه خود استفاده کنید وکلمات وتصاویر فرزندانتان را از طریق صفحه نمایش  منعکس کنید .عکس های کودکانتان را برروی زمینه صفحه رایانه بگذارید وجمله دوستت دارم را در ذیل آن یاداشت نمائید.1

فرزند خود را گهگاه در آغوش بکشید ،تحقیقات نشان داده است که کودکان کم سنی که محروم از نوازشها ودر آغوش کشیدن های والدین خود هستند اغلب به خوبی پیشرفت وترقی نمی کنند واحساس کمبود دارند، مثلاٌ برخی دوست دارند که والدین آنها را در آغوش خود بگیرند وناز کنند ،برخی بغل کردن را دوست دارند یا دست نوازش برسر کشیدن به نشانه محبت وتشویق را دوست دارند.

پدر ومادر باید با بکار بردن کلماتی چون آفرین ،بارک ا... وکلماتی این چنین وتشویق ودادن پاداش به تلاش ها وکارهای خوب کودک موجبات افزایش حس اعتماد به نفس واحترام شخص کودک را فراهم نمایند.[23]

ما مهرورزیدن ومحبت به کودکان را از رفتار ائمه معصومین نیز می توانیم یاد بگیریم :

روایت شده است که هنگامیکه پیامبر (ص)نماز می خواندند امام حسن (ع)وامام حسین (ع) به پشت آن حضرت می پریدند وهر گاه می خواست سر از سجده بردارد ،دست بر پشت خود می گذاشت تا آن دو نیفتند.[24]

همچنین از پیامبر اکرم (ص)روایت شده است که((آنکس که فرزند خود را ببوسد حسنه ای درنامه اعمال او ثبت خواهد شد.))[25]

یا درروایات آمده است موقعی که رسول اکرم (ص)از سفری مراجعت می نمود ودر رهگذر با کودکان مردم برخورد می کرد به احترام آنها می ایستاد، سپس امر می فرمودند تا کودکان را بیاورند واز زمین برمی داشتند وبه آن حضرت می دادند، رسول اکرم (ص)بعضی را بغل می گرفت وبعضی را بر پشت ودوش خود سوار می کردند وبه اصحاب خود می فرمودند کودکان را بغل بگیرید وبردوش خود بنشانید ،کودکان این خاطرات شیرین را هرگز فراموش نمی کردند.[26]

 

5-4)والدین از مشاجره ودعوی در مقابل  فرزندان خوداری کنند

اکثر پدر ومادر ها می دانند دعوی وجاروجنجال جلوی فرزندانشان کار درستی نیست اما واقعیت این است که این اتفاق معمولاٌ رخ می دهد، در یک ازدواج عواملی مثل مسائل مالی ،استرس وفشارهای کاری ،کمبود خواب،تغییر خلق وخو وکمبود استراحت می تواند موجبات مخالفت وناسازگاری زن وشوهر ها را درخانه فراهم آورد، خیلی از زوجین تصور می کنند که دعوا هراز گاه باعث می شود اختلافات از بین برود ورابطه به خوبی پیش رود اما به چه قیمتی ،به قیمت از بین رفتن روح وروان عاطفی کودکان؟ اکثر بچه ها متوجه ناسازگاری ها وتعارضات پدر ومادر می شوند واگر بطور مدام شاهد زدوخورد آنها باشند نشانه هایی از پریشانی وناراحتی های فیزیکی واحساسی از خود بروز می دهند.

برخی تحقیقات نشان می دهد بچه ها حتی از 6 ماهگی  نسبت به استرس ،صداهایی که در اطراف خود می شنوند وبرخوردها ومنازعات پرخاشگرانه واکنش نشان می دهند.[27]

شواهد ومدارک تجربی نشان می دهند چیزهایی که والدین تجربه می کنند بچه ها هم تجربه می کنند از این رو اگر والدین عصبانی وناراحت باشند، این احساسات به سایر اعضای خانواده نیز سرایت خواهد کرد از آنجا که بچه ها والدینشان را الگوی خود می دانند وبه آنها تکیه می کنند دیدن آنها در حال دعوا ومشاجره برایشان ناراحت کننده خواهد بود، این نوع رفتار می تواند به ایجاد احساس استرس واضطراب در بچه ها منجر شود: حس ((خانواده))در آنها به همراه حس اعتماد به نفسشان تخریب می شود، وقتی می بینند پدر ومادر قانون شکنی می کنند در حالیکه همواره آنها را از آن منع می کردند باعث از بین رفتن حس اعتماد در آنها شده واین تجربه برای بچه ها بسیار گیج کننده خواهد بود.

الگوهای رفتاری ناسازگار در بچه ها زمانی شکل می گیرد که می خواهند خود را با دعواها ومشاجرات پدر ومادر وفق دهند، آنها گریه می کنند، علائمی از ترس نشان می دهند در دعوای والدین دخالت می کنند وفرار می کنند.

بچه ها ممکن است حساس ومضطرب شوند این خصوصیات رفتاری می تواند تاثیر بسیار سنگینی بر اعتماد به نفس وعزت نفس آنها داشته باشد وقتی الگوهای احساسی منفی از زمان کودکی در آنها شکل گیرد اصلاح وتغییر آنها بسیار دشوار شده ودر زندگی آینده آنها خطر ساز خواهد شد.

اگر بچه ها بطور مداوم شاهد این دعواها باشند ،به ویژه در محیط خانه، این رفتارها را تقلید کرده ودر بازی با دوستانشان ودر موقعیت دیگر همانها را اجرا می کنند.مدل سازی از رفتار والدین اگر دعواکانون آن باشد تاثیرات بسیار مخربی خواهد داشت .

والدین جهت حل مشکل باید نکات ذیل را مورد توجه خود قرار دهند:

اولاٌ:

بچه ها را وارد  دعوی نکرده وبا تشخیص دادن علائم ونشانه های پدیدار شدن دعوا ومشاجره آنرا به زمانیکه بچه ها حضور ندارند معوق نمایند.

ثانیاً:

از زبان احساسی در مشاجرات استفاده نکنید چرا که بچه ها معمولاٌ متوجه می شوند که چه می گوئید، از تاثیر گذاری حرفها ورفتارهایتان بر روی بچه ها آگاه باشید،بچه ها  بعنوان الگو به شما نگاه می کنند واز رفتارهای شما تقلید می کنند،اگر از فرزندانتان توقع دارید که درست رفتار کنند پس اول خودتان باید درست رفتار کنید.

ثالثاً:

ناراحتی هایتان را روی کاغذ بیاورید به این ترتیب می توانید آنها را به همسرانتان نشان داده وآنها هم جوابتان را روی کاغذ بیاورند معمولاٌ آوردن افکار روی کاغذ شما را متوجه می کند که موضوع چندان شدیدی برای دعوا ومشاجره وجود نداشته است وقتی افکار در ذهن ما بماند شدت آنها بیشتر وبیشتر خواهد شد.

رابعاً:

سعی نکنید با سکوت عصبانیتتان را نگاه داشته یا آنرا مخفی کنید بچه‌ها به همان اندازه که نسبت به دعوی ومشاجره حساسند به ناسازگاری‌های غیر کلامی نیز حساسیت دارند.1

 



1. حسنی،علیرضا،طلاق واثرات روحی وروانی آن بر کودکان ونوجوانان ونقش آن در گسترش بزه دیدگی،ماهنامه دادرسی شماره 48-1383 ص3

2. احدی ،حسن،نیکچهر،مجتبی،مفاهیم بنیادی در روانشناسی نوجوانی وجوانی تهران انتشارات بنیاد،چاپ اول 1370ص211

3. اورنگ،جمیله،پژوهشی درباره اعتیاد در تهران،وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی،1376ص 112

4. مظلومی،فهیمه،بررسی علل فرار جوانان از خانه خلاصه مقالات سومین سمپوزیوم جایگاه تربیت نوجوانان وجوانان در آموزش وپرورش ،ناشر دبیر خانه سمپوزیوم،چاپ اول 1371 ص100

1. فرجاد ،دکتر محمد حسین ،روانشناسی وجامعه شناسی جنایی،انتشارات همراه،چاپ اول آبان 1369-ص 33

1. شامبیاتی،دکتر هوشنگ،بزهکاری اطفال ونوجوانان ،انتشارات مجد چاپ سیزدهم،آبان 1384، ص 216

2. آبروشن،هوشنگ،کودک آزاری وکنوانسیون حقوق کودک،انتشارات آریان ،چاپ اول،1384 ص116

1. نجفی توانا،دکتر علی،جرم شناسی،انتشارات خیام تهران 1377،چاپ اول ص 80

2. مدنی ،سعید،کودک آزاری در ایران،انتشارات اکنون،چاپ اول 1383 ص140

1 مقامی زنجانی،حسین،طلاق یا فاجعه انحلال خانواده ،نشر فرهنگ اسلامی،1374 چاپ چهارم،ص 65

1 ایبراهمسن،دیوید،روانشناسی کیفری،ترجمه پرویز صانعی،انتشارات گنج دانش،چاپ 1371،ص 48

1. fertilization

2. chromosome

3. gene

1. family idocy

2. mongolism

1. schizophrenia

1. عظیمی ،دکتر سیروس،پیشین ص 55و56

2. مظاهری ،حسین،تربیت فرزند از نظر اسلام،انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی،چاپ چهارم،زمستان 1369-ص 29

3. مشکینی،علی،ازدواج در اسلام ترجمه،احمد جنتی،انتشارات یاسر،ص63

4. صادق کوهستانی،عطیه،زن زیبا ترین گل آفرینش،انتشارات نسیم حیات،چاپ سوم 1385،ص75

1 آیه 58 سوره اعراف

2 منبع سایت www.andisheqom.com 30/8/2007

1. مظاهری، حسین، پیشین ص 45

1 فروزانفر،سهیلا نقل از سایت www.iums.ac.ir

2 منبع :سایت اینترنتی www.salamanews.com30/8/2007

1. به نقل از سایت اینترنتی http://www.parsipic.com

1 طبسی،محمدجواد، پیشین ص 34

1. همان ص 34

2. بهشتی ،دکتر احمد،خانواده در قرآن ،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،ویرایش دوم،ص 232

3. طبسی،محمد جواد،پیشین ص 81

4. همان ص 78

1 منبع برگرفته از سایت اینترنتیhttp://www.tebyan.net 31/8/2007

2 همان

 

1 طبسی ،محمد جواد،پیشین ص 54

2 تاج لنگرودی،محمد مهدی،واعظ خانواده ،انتشارات موسسه مطبوعاتی خزر،ص 78

3. الهندی البرهان فوری،علی المتقی بن حسام الدین،کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال ،بیروت،موسسه الرساله،1409ه.ق ،ج16ص477

4. مهرپور ،دکتر حسین،نظام بین المللی حقوق بشر،تهران ،موسسه اطلاعات 1377 ص138

1. ختنه(circumcision)ختنه عملی است که در آن پریپوس(foreskin)برداشته می شود یا به عبارتی عملی است که توسط آن قسمتی از پوست آلت تناسلی مردانه تا جلو کلاهک کشیده می شود. ختنه کردن در پانزده هزار سال قبل در بین برخی از تمدنها رواج داشته است، حتی آثار نقاشی مصری به جامانده از 2400 سال قبل از میلاد مسیح صحنه هایی از مراسم ختنه کردن را به تصویر کشیده است مصریان باستان در طی مراسم خاصی نوجوانانی را که به سن بلوغ می رسیدند به نشانه تطهیر ختنه می کردند ختنه کردن در بسیاری از مذاهب از جمله دین مسیح اجباری نیست وتنها در بین پیروان دین اسلام ویهود رواج دارد. ختنه کردن پیش از جنگ جهانی دوم بسرعت در بین مردان دنیای غرب رواج یافت وبه حدی گسترش یافت که به صورت یک فرهنگ مردمی در آمد، این فرهنگ در جوامع غربی آن قدر گسترش یافت که بطور مثال در حدود 80% مردان آمریکا ختنه شده اند وختنه کردن امروزه شایع ترین جراحی جهان محسوب می شود

منابع: سایتهای اینترنتی:

http://www.aifci.com

http://www.mums.ac.ir31/8/2007

2.  الهندی،البرهان فوری،علی المتقی بن حسام الدین،پیشین ج 16ص436

3.  طباطبایی،علامه سید محمد حسین،سنن النبی،ترجمه حسین استاد ولی،انتشارات پیام آزادی سال 1384 ص 86

1. منبع سایت اینترنتی:http://www.salamat.ir

2. منبع سایت اینترنتی http://community.iransalamat.com 31/8/2007

1. فریمی،دکتر جوآن،پیشین ص 76

1. منصوری،مریم،انواع خانواده های آسیب زا،سایت اینترنتی http://www.linkestan.com 9/2/2007

1 فرهادیان ،رضا- حداد عادل،دکتر غلامعلی - مفیدی ،دکتر فرخنده - کریمی،دکتر عبدالعظیم،آنچه درباره کودکان ونوجوانان باید بدانیم ،انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ،چاپ دوم ،پائیز 1371 ص76

2 آل عمران آیه 159

3 حرالعاملی،محمدبن الحسن ،وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه ،بیروت،دار احیاء التراث العربی1412 ه.ق جلد15ص 201

1 فلسفی ،محمد تقی ،کودک از نظر وراثت وتربیت ،انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی،13 آبان 1385،جلد دوم،ص 93

1. همان ص 95

2. یعقوبی ،احمد بن اسحاق ،تاریخ یعقوبی،انتشارات مکتبه الحیدریه ،مترجم،محمد ابراهیم آئینی،1383،جلد سوم ص 53

1 منبع سایت اینترنتی http://www.samiraeslamien.blogfa.com

2. کی نیا،دکتر مهدی،پیشین ص 625

1. کلارک،سیلوانا،تجارب والدین در زمینه اعتماد به نفس کودکان ،ترجمه نگار اصغری پور،حمید اصغری پور، انتشارات به نشر ،چاپ سوم 1385 ص 111

1. منبع سایت اینترنتی http://www.shamimnet.com

2. مجلسی،محمد باقر ،بحار الانوار،دار احیاء التراث العربی،1403ه.ق ج 43 ص 283

3. الکلینی،الرازی،محمد بن یعقوب،الاصول من الکافی،تصحیح نجم الدین الاملی ،تهران،المکتبه الااسلامیه 1388 هجری ،جلد6،ص 49

1. فیض کاشانی، محسن، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء،تصحیح علی اکبر غفاری، انتشارات اسلامی، قم، جلد سوم ، ص 366

2. منبع سایت اینترنتی:http://aftab.ir 25/8/2007

1 همان منبع