مطالعه تطبیقی اشتغال اتباع بیگانه در نظام حقوقی ایران و اسناد بینالمللی
مطالعه تطبیقی اشتغال اتباع بیگانه در نظام حقوقی ایران و اسناد بینالمللی
چکیده
یکی از حقوقی که برای اتباع بیگانه در هر کشوری به رسمیت شناخته شده حق اشتغال به کار است، این حق مطلق نبوده و اغلب کشورهای جهان آن را محدود به شرایطی خاص نمودهاند. مهاجرتهای نیروی کار از یک کشور به کشور مقصد و مبادله نیروی انسانی بین کشورها منتهی به تدوین و تصویب قوانین و مقرراتی در زمینه نحوه و چگونگی به کارگیری و اشتغال اتباع بیگانه در کشورها شده است. در همین راستا و به منظور صیانت از حقوق تمامی کارگران از جمله کارگران مهاجر و بهبود شرایط عادلانه کار و ارتقای استانداردهای معیشتی و بهرهمندی از تامین اجتماعی کارگران، سازمان بینالمللی کار (ILO) تاسیس گردید که با تصویب مقاوله نامه و توصیه نامه تکمیلی به حمایتهای لازم از حقوق مرتبط به کار پرداخته و به عنوان پرمایهترین منبع حقوق بینالملل کار محسوب میگردد. در برخی از اسناد مهم بینالمللی همچون اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی، کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق تمامی کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنها به بحث اشتغال و حقوق کار و کارگران مهاجر به صورت کلی اشاره و پرداخته شده است. در ایران تا قبل از سال 1328 که نخستین قانون کار به تصویب رسید هیچ گونه مقررات صریحی راجع به اشتغال اتباع بیگانه وجود نداشت اما از همان ابتدا برای اتباع بیگانه به جز در مواردی که اشتغال منحصر به اتباع دانسته یا در انحصار دولت بوده این حق به رسمیت شناخته شده است. و در فصل ششم قانون کار ایران مصوب 1360 مواد 125 تا 129 و آییننامه اجرای ماده 129 به شرح اشتغال اتباع بیگانه و چگونگی بهرهمندی از تامین اجتماعی آنان پرداخته شده است. چگونگی تطبیق قوانین داخلی با موازین بینالمللی کار با توجه به این که اشتغال غیر مجاز اتباع بیگانه در حال حاضر کشور ما را با چالشهای فراوانی از لحاظ اقتصادی و اجتماعی روبرو ساخته است باعث اهمیت بررسی موضوع شده است. در تدوین و نگارش این رساله سعی شده است با عنایت به این مهم که ایران از اعضای قدیمی سازمان بینالمللی کار بده، ضمن بررسی موازین و مقررات بینالمللی کار و قوانین کار ایران در حد توان به مطالعه تطبیقی و مقایسه قوانین پرداخته شود و پیشنهادات لازم ارایه گردد.
واژگان کلیدی: اتباع بیگانه، حق اشتغال، سازمان بینالمللی کار، مقاوله نامه و توصیه نامه، تامین اجتماعی، قانون کار ایران.
مقدمه
1ـ تبیین موضوع
از دیرباز کسب درآمد و اشتغال یکی از علل مهاجرت افراد انسانی به صورت فردی و گروهی از سرزمینی به سرزمین دیگر بوده که پیشینه این مهاجرتها به ابتدای تاریخ بشریت برگشته و این نوع مهاجرتها ناشی از شرایط نامساعد زندگی در یک مکان بوده، آدمی را در هیچ مقطعی از تاریخ نمیتوان جدا از کار و فعالیت تصور کرد. از آن زمان که انسان به جهت رفع نیازهای خود ناچار به فروش نیروی بازوی خود (کار) گردید، به لحاظ عدم توازن و تعادل قدرت بین خریدار نیروی کار (کارفرما) و فروشنده (کارگر) نیاز به وجود قوانین حمایتی از نیروی ضعیف این معامله (کارگر) احساس میشد. که با تحول جوامع بشری و صنعتی شدن جوامع شاخهای جدید در علم حقوق به نام «حقوق کار» تاسیس که وظیفه اصلی آن حمایت از حق و حقوق کارگر را برعهده گرفت.
در عصر کنونی روند رو به رشد جمعیت جهان، شرایطی همچون جنگهای منطقهای و داخلی، بحرانهای عظیم جهانی، کمبود عرضه نیروی کار در یک منطقه و نیاز به تقاضا در منطقهای دیگر باعث بروز فقر و بیکاری در بیشتر کشورهای جهان سوم و همچنین تشدید روند مهاجرت در حجم گستردهای شده که این مهاجرتها به کشورهای دیگر با وضعیتها و شرایطی برای مهاجران و بروز مشکلاتی برای کشورهای مهاجر پذیر شده، مهاجران جوینده کار با ترک دیار خویش از بسیاری مزایای آن چشمپوشی کرده هنگامی وارد کشور مورد نظر میشوند به موانع سنگینی برخورد که میبایست از پیش رو بردارند و بر آنها چیره شوند، در تبعیضهای چندگانه قرار گرفته از جمله در کاری که انجام میدهند و یا در حقوقی که میگیرند در شانسی که برای ارتقا داشته و یا در خطر بیکاری که همواره آنها را تهدید میکند. بیشتر مهاجران به کارهایی میپردازند که کارگران بومی میکوشند از آنها پرهیز کنند و در بیشتر کشورها مهاجران به ناچار گرد مشاغل یدی و غیر ماهرانه جمع میشوند. از سوی دیگر کشورهای مهاجر پذیر به دلیل ظرفیت محدود منابع انسانی مورد نیاز و همچنین بروز بیکاری و چالشهای فرارو از جمله این که حضور نیروی کار بیگانه باعث کاهش ضریب امنیت شغلی در بازار کشور، تغییر فرهنگ اشتغال، نبود بهداشت روانی برای نیروی کار داخلی، کاهش درآمد ناخالص ملی از طریق انتقال ارز و کسب رایگان مهارت در صنایع و بروز پارهای مشکلات اجتماعی و امنیتی شده، بنابراین در همین راستا و در جهت کاهش اثرات سوء مذکور کشورهای مهاجر پذیر اقدام به تنظیم مقررات محدود کنندهای در جهت کنترل ورود مهاجران و اشتغال اتباع بیگانه در سرزمین خود وضع کرده تا با این عمل ضمن ممانعت از ورود غیر قانونی مهاجران و اتباع بیگانه به سرزمین خود، به مهمترین هدف که کاهش نرخ بیکاری در بین اتباع مقیم کشور و ایجاد فرصتهای شغلی برای اتباع داخلی میباشند برسند.
از جمله حقوقی که برای بیگانگان در هر کشور به رسمیت شناخته شده حق اشتغال به حرفه و صنعت و تجارت است. البته این حق مطلق نبوده و در هر کشوری محدود به شرایط و قوانینی است و در راستای حمایت از حقوق اتباع بیگانه در بحث اشتغال قوانین و موازینی از سوی نهادهای بینالمللی به ویژه سازمان بینالمللی کار تدوین گردیده که در این تحقیق به آن پرداخته میشود.
از جمله کهنترین و مهمترین اسناد تاریخی که به عنوان نخستین منظور حقوق بشر در جهان شناخته شده منشور کوروش کبیر میباشد. منشور کوروش کبیر نشان داد که نخستین منشور جهانی حقوق بشر را ایرانیان در سال 538 پیش از میلاد توسط کوروش تنظیم و مورد اجرا گذاشته شده است. کوروش هخامنشی در این منشور به نمایندگی از ایرانیان اشاره به حقوق بشر، آزادی انسان و حقوق اجتماعی افراد نموده و در بحث حقوق کار و اشتغال بیان میدارد: «من از امروز که تاج سلطنت را بر سر نهادم و تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه بوده و زنده هستم، نخواهم گذاشت که شخصی دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد، وی را به کار گمارد. من امروز اعلام میکنم که هر کس آزاد است که هر شغلی را که میل دارد در پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است در صورتی که به حقوق دیگران لطمه نزند، به مصرف برساند».
از فرمان حقوق بشر کوروش کبیر به عنوان کهنترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق بشر در تاریخ ثبت و باعث مباهات و فخر و سرافرازی ایرانیان یاد میشود.[1]
ورود اتباع بیگانه به قلمرو هر کشوری بایستی با روادید و مجوز قانونی صورت گیرد، در غیر این صورت ورود غیر قانونی مشکلات امنیتی و اجتماعی و اقتصادی بسیاری را گریبانگیر کشورهای مهاجرپذیر میکند. در این راستا دولتهای جهان از جمله دولت جمهوری اسلامی ایران همواره سیاستهای کنترلی و محدود کنندهای را برای ورود اتباع بیگانه در نظر گرفته است. این سیاستها معمولا در قوانین اساسی و قوانین عادی و قانون کار در سطح کشور منعکس میشود. علیرغم این که یکی از حقوقی که برای بیگانگان در هر کشوری شناخته شده است حق اشتغال است، این حق مطلق نبوده و هر کشوری در برخورد با این پدیده از استقلال نسبی برخوردار و آن را محدود به شرایطی میداند همجواری ایران با کشورهای افغانستان و پاکستان و کشورهای عربی و بروز و حدوث بحرانهای منطقهای و تنشهای داخلی در کشورهای یادشده و عدم ثبات سیاسی و عدم وجود امنیت در آن کشورها باعث مهاجرت غیرقانونی اتباع بیگانه به کشور در طیف گستردهای شده و به دلیل ارزان بودن کارگران خارجی نسبت به کارگران ایرانی استفاده از نیروی کار بیگانه روند رو به افزایش داشته و این امر منجر به بیکاری کارگران ایرانی ماهر و یا نیمه ماهر و بروز دیگر مشکلات عدیدهای شده است.
عنوان پایان نامه «مطالعه تطبیقی اشتغال اتباع بیگانه در نظام حقوقی ایران و اسناد بینالمللی است و به نگرشی مقایسهای در بحث قوانین مرتبط با اشتغال اتباع بیگانه در ایران و مقایسه قوانین موجود با استانداردهای بینالمللی و این که در راستای حمایت از اشتغال بیگانگان در اسناد بینالمللی چه مقرراتی وضع گردیده است و بررسی این موضوع که دولت ایران تا چه حدی این استانداردها را رعایت و وارد قوانین داخلی خود نموده است، پرداخته شده است.
2ـ اهمیت موضوع
در شرایطی که بیکاری به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی عامل نارساییها و ناهنجاریهای مختلفی در جامعه شده، اشغال فرصتهای شغلی توسط اتباع بیگانه که اغلب به صورت غیرمجاز در کشورها حضور دارند از جمله عوامل مهم و قابل تاملی است که از علل بیکاری در ایران است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به لحاظ ماهیت اسلامی نظام و رافت مسئولین و ملت، کشور ما به عنوان جایگاه بسیاری مهاجران و پناهندگان خارجی به ویژه اتباع افغانی و عراقی که به جهت عدم ثبات سیاسی و ستم و جور حکومتهایشان به تنگ آمده و یا بازار کار کشور ما را مناسبتر از کشور خود میدیدند قرار گرفته، اتباع بیگانهای که به کشور پناه میآورند به منظور تامین معیشت خود و خانواده حاضر هستند در هر فرصت شغلی و با هر دستمزدی هر چند اندک فعالیت کنند و این موضوع یعنی ارزان بودن نیروی کار باعث شد کارفرمایان به استفاده اتباع بیگانه به ویژه اتباع افغانی که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت چند میلیونی پناهندگان را تشکیل میدهند روی آورند. این در حالی است که روند رو به افزایش بیکاری، با توجه به جوان بودن و در حال توسعه بودن کشور، جامعه را به شدت تهدید میکند، بنابراین پرداختن به بحث اشتغال اتباع بیگانه با توجه به مراتب فوق و حضور گسترده اتباع بیگانه در کشور و این مهم که کشور ایران کشوری است مهاجرپذیر و مهاجرفرست و حساسیت جامعه جهانی به بحث حقوق بشر و لزوم رعایت قوانین و موازین بینالمللی در خصوص کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنان یکی از دغدغههای مهم دولتمردان و سیاستمداران در حوزه کار و اشتغال میباشد.
3ـ اهداف پژوهش
بحرانهای جاری در دهه اخیر در منطقه و کشورهای همسایه به ویژه کشور افغانستان، موقعیت ژئواستراتژیک ایران در منطقه، وجود مرزهای مشترک با کشورهای منطقه به ویژه کشورهای مهاجرفرست و حضور خیل عظیم پناهندگان در خاک ایران و پیامدهای فراوان کشور ما را در شرایطی با مشکل حضور غیر قانونی اتباع بیگانه روبرو ساخته که مهمترین اثر این حضور، تاثیر مستقیم در افزایش بیکاری و نیروی کار بومی بوده است. بنابراین با بررسی و پرداختن به اشتغال اتباع بیگانه و شناخت کلی در این زمینه بتوان با ارایه پیشنهادات راهکارهایی به اصلاح و یا تدوین قوانین و مقررات اشتغال دست یافت و سوءتفاهمات موجود برای سازمان بینالمللی کار در چند سال گذشته مبنی بر نقض مقررات بینالمللی و عدم پایبندی به مقاوله نامهها و تعهدات بینالمللی رفع گردد. و در نهایت شناخت مقاوله نامههای مرتبط با اشتغال اتباع بیگانه که زمینه پیوستن به آن مهیا میباشد، از جمله اهداف این تحقیق است.
4ـ پرسشهای پژوهش
الف) سوالات اصلی
1ـ رژیم حقوقی اشتغال اتباع بیگانه در ایران چگونه است؟
2ـ تا چه اندازهای استانداردهای بینالمللی کار و مقررات و موازین بینالمللی در خصوص حمایت از اشتغال اتباع بیگانه در حقوق ایران وارد گردیده و رعایت میشود؟
3ـ با توجه به قوانین و شرایط فعلی موجود در کشور پیرامون بهرهمندی اتباع بیگانه از حقوق پیشبینی شده در کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق تمامی کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنها، تا چه حد مفاد کنوانسیون رعایت گردیده است؟
ب) سوالات فرعی
1ـ از منظر حقوقی مفهوم اشتغال، تبعه و بیگانه چه میباشد؟
2ـ وضعیت حقوقی بیگانگان به چه شکل است؟
5ـ فرضیات پژوهش
فرضیاتی که در ارتباط با موضوع پایان نامه متصور میباشند، عبارت هستند از: 1ـ قوانین موجود و حاضر در کشور در بحث اشتغال اتباع بیگانه به ویژه در مورد مقاوله نامهها و توصیه نامههای مرتبط با بحث اشتغال اتباع بیگانه مطابق با قوانین و اسناد بینالمللی (سازمان بینالمللی کار) بوده رعایت استانداردهای بینالمللی شده است. 2ـ حضور گسترده و غیر قانونی اتباع بیگانه در کشور در طیف گسترده بیانگر عدم بازدارندگی قوانین داخلی یا عدم نظارت در اجرای صحیح قوانین میباشد. 3ـ در خصوص پیوستن ایران با کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق تمامی کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنها با توجه به مفاد کنوانسیون ضرورت اصلاح و اضافه کردن برخی قوانین مرتبط ملموس و مشهود میباشد.
6ـ نوع و روش پژوهش
روش تحقیق، کتابخانهای تحلیلی و تطبیقی است و از منابع در دسترس اهم از کتاب و مقالات بهره برده و با مقایسه و جمعبندی تمام یافتهها در نهایت نتیجه آن تدوین شده است.
7ـ پیشینه پژوهش
با بررسی به عمل آمده در این زمینه هیچ نوع پایان نامهای با این عنوان ارایه نشده است. تنها حقوق کار از منظر حقوق داخلی و خصوصی مورد بررسی قرار گرفته است و اغلب پایان نامههای ارشد به صورت تک بعدی مقاوله نامههای سازمان بینالمللی کار و حقوق بنیادین کار را مورد بررسی قرار دادهاند.
در همین راستا کتاب حقوق بینالمللی کار و کتاب تحول حقوق بینالمللی کار توسط دکتر عزتالله عراقی تالیف و به چاپ رسیده است که در آن به تاریخچه، سیر تحولات و مصوبات سازمان بینالمللی کار پرداخته شده است.
8ـ موانع و مشکلات پژوهش
به دلیل این که تا کنون تحقیقی به صورت تطبیقی در این زمینه ارایه نشده است دسترسی به منابع (کتب و مقالات و جزوات) با مشکلاتی همراه بوده است.
بخش نخست
مبانی و ویژگیهای مرتبط با اشتغال اتباع بیگانه
فصل نخست: مفهوم اشتغال
در طول تاریخ بشری انسانها برای ادامه حیات و انجام زندگی روزمره خود ملزم به رفع یک سری از احتیاجات خود چون پوشاک، مسکن و خوراک بودند و تلاش میکردند که این نیازها را از طریق تلاش و کوشش برطرف کنند. این تلاش یا به صورت کار مستقل و یا کار تابع در رفع نیازهای بشر محسوب است. پس حق کار کردن و اشتغال چون به مساله حیات انسانها مربوط میشود یک حق فطری و بنیادین است و به لحاظ اهمیت و جایگاهش در میان حقوق انسانی از سوی اغلب قوانین اساسی کشورها مورد شناسایی قرار گرفته است.
برخی از اقتصاددانان قید مزد و پاداش را نیز بر تعریف اشتغال افزوده و بیان داشتهاند: «اشتغال، مشغول بودن به کاری است که پاداش و مزد در برابر آن وجود داشته باشد». براساس این تعریف، مفهوم اشتغال محدودتر شده و فقط شامل کارها و فعالیتهایی میشود که در قبال آن دستمزدی پرداخت شود.
البته بایستی توجه داشت که از لحاظ تاریخ مفهوم حقوق کار و اشتغال مفهوم تازهای که با اوج سرمایهداری صنعتی در روابط قرن 18 مطرح شده است، پس بر پایه این مفهوم از طریق کار، مشارکت هر فرد در زمینه اجتماعی تحقق یافته است. برخی چون سن سیمون فرانسوی در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 برای نخستین بار از حق اشتغال نام بردهاند.[2]
مبحث نخست: جایگاه حق اشتغال در حقوق کشورها
اگر چه اندیشه حق کار در حقوق کشور فرانسه مطرح شد اما به آن کشور محدود نشد و امروزه در اغلب کشورها مورد شناسایی قرار گرفته است.
به عنوان مثال در اصل 32 قانون اساسی اردن در این رابطه بیان شده است که: «کار یک حق است که برای هر فردی که قادر به کار کردن باشد فراهم میشود».
در اصل 75 قانون اساسی دانمارک هم اعلام شده است که «به منظور بهبود رفاه عمومی بایستی تسهیلاتی فراهم شود تا فرد بتواند برای تامین زندگی به کار مشغول شود».
پس اشتغال حقی است که به همه مردم اعم از زن و مرد تعلق دارد و از سوی دولتها بایستی مورد توجه قرار گیرد. قانونگذار ایران هم در اصل 28 قانون اساسی بیان داشته است که: «هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند».[3]
مبحث دوم: ماهیت حقوقی حق اشتغال بیگانگان
در یک نگاه کلی اشتغال افراد جامعه اعم از تبعه و بیگانه از مهمترین فرآیندهای جوامع بشری است که امروزه در تمامی کشورها آثار و تبعات مثبت و منفی سیاستهای دولتی و قوانین مربوط به آن است. این سیاستها به طور مستقیم یا غیرمستقیم در کلیه ابعاد از جمله عرصههای سیاسی و یا اجتماعی و فرهنگی و به ویژه اقتصادی مشهود است. گذشته از تاثیرگذاری بر روند کلی شکلگیری مناسبات ملتها در ابعاد داخل، خواه یا ناخواه در سطح بینالمللی و روابط با کشورهای خارجی نیز موثر است. پس اشتغال افراد اعم از تبعه و بیگانه از حقوق عمومی غیر سیاسی است.[4]
مبحث سوم: بررسی رویه دولتها در رابطه با حق اشتغال بیگانگان
اشتغال از جمله حقوقی است که بر بیگانگان نبایستی اجازه داد که در هر کشوری که بدان وارد میشوند از آن برخوردار باشند مگر این که موقعیت آن کشور از لحاظ اقتصادی و سیاسی ایجاب کند که به جهت رفع نیازهای موجود در کشور و با توجه به مقررات آن کشور از بیگانگان در برخی مشاغل استفاده شود.
مبحث چهارم: اصل عدم مداخله و استقلال کشورها
تردیدی نیست که کشورها میتوانند مستقلا در کلیه امور داخلی خود از جمله مسایل مربوط به اشتغال بیگانگان تصمیمگیری و اعمال نظر کنند و از طریق وضع قوانین موجود و ناظر بر امر اشتغال، زمینهساز محدودیتها و حتی محرومیتهایی برای این افراد شوند. این استقلال و آزادی عمل در مقام تحلیل یکی از عمدهترین تبعات پذیرش (اصل عدم مداخله) در روابط بینالمللی است. زیرا این اصل به اعتراف حقوقدانان بینالمللی از توابع و لوازم حقوق اساسی دولتها است و به ویژه حق استقلال آنان و هدف بدون تحمیل برنامههای درست یا نادرست بیگانگان است تا در نتیجه قدرت ناشی از حاکمیت ملی به لحاظ عواملی چون نظم عمومی، مصلحت اجتماعی، سود عام در قالب قواعد حقوقی صورتبندی شود. پس این اصل در امور داخلی کشورها یعنی شناسایی حقوقی که ملت در انتخاب نظام حقوقی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که با توجه به جمیع شرایط و مصالح خویش و برای تحقق ارزشها و منافع خود برگزیده است و خودداری از انجام هر عملی که منافی با این حق به رسمیت شناخته شده باشد تنها به شرط این که اعمال و اختیارات حقوقی و اقتصادی و غیره یک کشور با حقوق سایر جوامع و ملتها منافات نداشته باشد و موجبات زیان را فراهم نکند.[5]
فصل دوم: مفهوم تابعیت و تبعه
مفهوم تابعیت و مشتقات آن زا جمله مفاهیم و واژههای پر کاربرد در ادبیات بینالملل است. واژه تابعیت و مشتقات آن همچون تبعه و اتباع که از موضوعات مهم حقوق بینالملل حقوق خصوصی است به طور معمول روزی چند بار در خبرهای مختلفی که به رویدادهای عرصه مناسبات بین کشورها مربوط میشود تکرار میگردد و بنابراین با توجه به موضوع پایان نامه پرداختن به مبحث تابعیت ضروری به نظر میرسد.
مبحث نخست: تعریف تابعیت
گفتار نخست: مفهوم لغوی
تابعیت مصدر جعلی از مصدر از تبع، به معنی پیروی کردن و اطاعت کردن است. در حقوق فرانسه، کلمه معادل تابعیت، «ناسیونالیته» است که در فارسی به ملیت ترجمه گردیده است. «ناسیونالیته» خود مشتق از «ناسیون» است. این کلمه در ابتدا به افراد بومی اطلاق میشد که در سرزمینی متولد شده، آنجا زندگی میکردند. بدیهی است این واژه، مهاجران را در بر نمیگرفته است.
گفتار دوم: مفهوم حقوقی
محمد نصیری در کتاب «حقوق بینالملل خصوصی» تابعیت را چنین تعریف کرده است: «تابعیت رابطه سیاسی، معنوی و حقوقی است که شخص را به دولت معینی مرتبط میسازد».[6]
تابعیت، رابطه سیاسی است، زیرا ناشی از قدرت حاکمیت دولتی است که فرد را در هر زمان و مکان به دولت متبوعش متصل مینماید. بنابراین خروج از قلمرو و مرزهای جغرافیایی نیز نمیتواند فرد را از تابعیت آن کشور خارج نماید. رابطه حقوقی است، زیرا فرد از حقوق سیاسی و مدنی برخوردار میشود.
تابعیت عبارت است از رابطه حقوقی و سیاسی و معنوی که شخص را به دولت معینی مرتبط میکند.[7] پس بایستی اولا رابطه فرد با یک دولت معنوی باشد یعنی مادی و مکانی نباشد. زیرا تابعیت، اتباع کشور را از نظر اهداف و عادات و رسوم و خواستهای مشترکی که دارند به یک دولت پیوند میدهد.
در تعریف تبعه بایستی ذکر کرد که تبعه کسی است که دارای تابعیت کشور معینی است که به او «تابع» یا «تبعه» گفته شده که اعم از شخص حقیقی یا حقوقی است. ملاک تشخیص اتباع داخلی و یا خارجی در حقوق ایران، قوانین ایران است. یعنی دادگاههای ایران برای تعیین این که فردی تبعه ایران است و یا بیگانه محسوب شود طبق قوانین و مقررات ایران عمل میکنند. از نظر قانون ایران بیگانه کسی است که طبق قانون ایران نه از طریق سیستم خاک یا خون تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد و یا تحت شرایط مقرر در قانون ایران تابعیت ایرانی را ترک کرده باشد. تابعیت موجب میشود که تنها اتباع یک کشور از تمامی انواع حقوق خصوصی شناخته شده در قوانین مدنی و تجاری و کار به تساوی برخوردار شوند اما اتباع بیگانه در برخورد با برخی از این حقوق دارای محدودیتهایی هستند.[8]
گفتار سوم: بیتابعیتی
ممکن است افرادی در جهان پیدا شوند که به دلایل مختلف از جمله جنگها تابعیت خود را از دست داده و تابعیت هیچ کشوری را نداشته باشند که به آنها بیتابعیت یا «آپاترید» میگویند. به دلیل مشکلاتی که گسترش پدیده بیتابعیتی میتواند در جهان به بار آورد معمولا قوانین کشورها در خصوص تابعیت به نحوی تنظیم میشود تا از بیتابعیت شدن افراد جلوگیری شود.
اگر چه موضوع تابعیت و علقه و ابستگی حقوقی اشخاص به یک دولت بیشتر در اشخاص طبیعی (حقیقی) مصداق دارد اما با این حال اشخاص و نیز اشیایی همچون هواپیماها و کشتیها نیز دارای تابعیت یک کشور خاص هستند. شرکتها معمولا دارای تابعیت کشوری هستند که در آن و طبق قوانین آن به ثبت رسیده و هواپیماها و کشتیها نیز تابعیت کشوری را دارند که با پرچم آن حرکت میکنند و قوانین و مقررات آن کشور بر آن حاکم است.
مبحث دوم: تاریخچه تابعیت
نخستین نشانههای امور تابعیتی در قوانین، به 1308 ه.ق بر میگردد. در این تاریخ ناصرالدین شاه به موجب دست خطی مقرر داشت تا کلیه زنهای ایرانی که شوهر بیگانه اختیار نمودهاند پس از فوت شوهر بیگانه تبعه دولت ایرانی شناخته شوند. از این فرمان چنین بر میآید که زنان ایرانی پس از ازدواج با مرد بیگانه از تابعیت ایران خارج شده، به تابعیت کشور شوهر در میآمدند.
در شوال 1317 ه.ق قانون نامه تابعیت دولت ایران به امضای مظفرالدین شاه رسید. این قانون مشتمل بر 15 ماده بود و به اصل و خاک و خون در آن توجه شده است.
در 24 جمادیالثانی 1324 ه.ق اساسنامهای در مورد مسایل مربوط به تابعیت از جمله ضوابط تابعیت ایران، شرایط ورود به تابعیت ایران و خروج از آن، تغییر تابعیت زن ایرانی در اثر ازدواج و ... تنظیم گردیده است. در آن زمان دولتهای روسیه، عثمانی و دولتهای اروپایی چون از مزایای کاپیتولاسیون استفاده میکردند، توجهی به این مقررات ننموده، در این اساسنامه سیستم خاک به صورت یک اماره قانونی پذیرفته شد. در متمم قانون اساسی مشروطیت مساله تابعیت مطرح گردیده و حقوق اتباع ایران از غیر، تفکیک شد.
در 1304 ه.ش هیئت دولت لایحه قانونی مشتمل بر 10 ماده برای تصویب به مجلس ملی تقدیم کرد، اما این لایحه مراحل تصویب را طی نکرده، مسکوت ماند. در 16 شهریور 1308 قانون تابعیت مشتمل بر 16 ماده از تصویب مجلس شورای ملی گذشت. در 29 مهر ماه 1309 دو ماده دیگر به نام متمم قانون تابعیت تصویب و تا سال 1312 این قوانین اجرا شد. در 27 بهمن 1313 کتاب دوم قانون مدنی که مقررات تابعیت را در بر داشت، در مجلس تصویب شد که از ماده 976 تا 991 این کتاب قوانین مربوط به تابعیت میباشد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در 1358 تصویب گردید، نیز دو اصل 41 و 42 خود را اختصاص به موضوع تابعیت داده که چنین است:[9]
اصل 41 قانون اساسی جمهوری ایران: تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری درآید.
اصل 42 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: اتباع بیگانه میتوانند در حدود قوانین به تابعیت ایران درآیند و سلب تابعیت این گونه اشخاص در صورتی که ممکن است دولت دیگری تابعیت آنها را بپذیرد یا خود آنها درخواست کنند.
مبحث سوم: انواع تابعیت
تابعیت در واقع رابطهی یک فرد با یک حکومت میباشد و به اصطلاح حقوقی به معنای عضویت یک فرد در جمعیت تشکیل دهندهی یک دولت گفته میشود و یا به عبارتی دیگر تابعیت نشان دهنده رابطهی سیاسی، حقوقی و معنوی یک شخص با کشوری معین است. منشا به وجود آمدن تابعیت تعدد دولتها، حکومتها و کشورهای مختلف در دنیا میباشد. تابعیت به دو دسته تقسیم میشود: تابعیت ذاتی و تابعیت اکتسابی.
فصل سوم: مفهوم بیگانه
مبحث نخست: مفهوم لغوی
از نظر لغوی در فرهنگها و لغت نامههای گوناگون فارسی به شرح زیر معانی متعددی برای کلمه بیگانه وجود دارد. بیگانه یعنی غیر آشنا، مقابل آشنا، ناشناس، مقابل خودی، اجنبی، غریبه، خارجی.[10]
در مجموع با مراجعه به سایر فرهنگها به کلمات دیگری چون: ناشناس و نامعلوم و بدون ارتباط بر میخوریم. اما بیشتر مولفان فرهنگها مذکور در تعیین کلمات، غریب، اجنبی، ناآشنا اتفاق نظر دارند.
مبحث دوم: مفهوم حقوقی
در تعریف بیگانه مساله تابعیت به عنوان عامل اساسی و تعیین کننده نقش قابل توجهی دارد و برای تعیین وضعیت حقوقی افراد بایستی ابتدا تابعیت آنان مشخص شود.
واژه بیگانه یا خارجی در مقابل اصطلاح تبعه به آن دسته از افرادی اطلاق میشود که تابعیت کشور محل توقف را نداشته باشد، اعم از این که دارای تابعیت غیر از مملکت محل توقف باشد، و یا آن که تابعیت هیچ کشوری را نداشته، یعنی بدون تابعیت یا آپاترید، باشد. اگر چه دولتها اصولا براساس مصالح ملی خود قوانین و مقرراتی را برای اتباع خود وضع میکنند، برای تعیین وضعیت بیگانگان نیز ضروری است مقررات و قوانینی وضع شود تا مشخص شود اشخاص بیگانه از چه حقوق و حمایتهایی بهرهمند هستند.
در هر حال امروزه کلیه کشورها یک حداقل حقوقی را برای بیگانگان در نظر گرفتهاند،[11] اما در مورد میزان برخورداری اشخاص از این حقوق اختلاف نظر وجود دارد.
مبحث سوم: انواع بیگانگان
به طور کلی از نظر چگونگی نحوه ورود و نوع حقوقی که از آن برخوردار هستند به چند دسته تقسیم میشوند که عبارتند از: مهاجران، پناهندگان، آوارگان، جهانگردان، دانشجویان، بازرگانان و تجار، خبرنگاران، عکاسان و دست اندرکاران مطبوعاتی، ماموران سیاسی بیگانه، بیگانگان جویای کار و امکانات و بیگانگانی که بدون کار یا شغل معین در کشوری مقیم هستند.
مبحث چهارم: وضعیت حقوقی اشخاص حقیقی بیگانه در ایران
همان گونه که در تعریف بیگانه بیان شد: «او کسی است که در حال حاضر در محل اقامت یا سکونت کنونی خود تابعیت دولت متوقف فیه را ندارد. «این فرد میتواند شخص یا اشخاص حقیقی بیگانه چون بیگانگان مقیم، پناهندگان، مهاجران (کارگزاران مهاجر دایمی، کارگران مهاجر قراردادی، کارگر مهاجر غیر قانونی)، بیگانگان دانشجو، ماموران سیاسی بیگانه، جهانگردان، بازرگانان خارجی باشند.
گفتار اول: وضعیت حقوقی اشخاص حقیقی بیگانه در ایران
الف: از نظر حقوق سیاسی
حقوق سیاسی حقوقی است که تنها به اتباع داخله تخصیص دارد و بهرهمندی از آن براساس وصف تابعیت است و بیگانگان به کلی از این حقوق محروم هستند و در قوانین ایران هم به این مساله توجه شده است. از مهمترین حقوق سیاسی که بیگانگان از آن محروم هستند: 1ـ مشاغل سیاسی انتخابی (دولتی)؛ 2ـ مشاغل عمومی انتخابی (غیر دولتی)؛ 3ـ مشاغل ملحق به مشاغل دولتی.[12]
ب: از نظر حقوق عمومی
حقوق عمومی به مجموع حقوقی اطلاق میشود که بهرهمندی از آن بستگی به سازمانهای قانونی[13] و به منظور احترام به شخصیت انسانها وضع شده است. در حقوق بینالملل اصل بر تمتع بیگانگان از این حقوق است و در مقررات ایران هم در فصل 3 قانون اساسی از آن به عنوان «حقوق ملت» یاد شده است. مهمترین حقوق عمومی مندرج در مقررات ایران عبارتند از:
1ـ حمایت از حیثیت و جان اتباع بیگانه (اصل 22 قانون اساسی)
2ـ حمایت از حقوق و مسکن اتباع بیگانه (اصل 22 قانون اساسی)
3ـ حق ورود، عبور، توقف و خروج و اقامت اتباع بیگانه (آیین نامه اجرایی قانون ورود و اقامت اتباع بیگانه مصوب 12/3/1352 هیات وزیران)
4ـ حق اشتغال اتباع بیگانه که بر طبق آن اشتغال به کار هر بیگانه در ایران منوط به دریافت پروانه کار از وزارت کار و امور اجتماعی است.[14]
گفتار دوم: وضعیت حقوقی اشخاص حقوقی بیگانه در ایران
اشخاص حقیقی بیگانه کسانی هستند که قانونگذار برای امکان فعالیت و پیشرفت آنان وجودی مستقل و حقوق و تکالیفی شبیه حقوق و تکالیف اشخاص حقوقی تبعه کشور در نظر گرفته است. اشخاص حقوقی به اشخاص حقوقی حقوق عمومی که شامل دولت، شهرداریها و غیره و اشخاص حقوقی حقوق خصوصی که موسسات و تشکیلاتی است غیر تجاری که برای امور علمی و خیریه و اقسام آن تشکیل شدهاند (اعم از این که موسسان آن قصد انتفاع داشته با نداشته باشند) تقسیم میشوند.
الف: از نظر حقوق سیاسی
اشخاص حقوقی بیگانه چون اشخاص حقیقی بیگانه از حقوق سیاسی محروم هستند.
ب: از نظر حقوق عمومی
میزان تمتع بیگانه از حقوق عمومی در یک کشور، در مقایسه با حق تمتع او از حقوق خصوصی و احوال شخصیه محدودتر است. در حقوق ایران، یک بیگانه مانند هر ایرانی از آزادیهای عمومی از قبیل آزادی مذهب بهرهمند میشود و میتواند از حمایت قوانین ایران نسبت به جان، مال و مسکن خود بهرهمند گردد و مشاغلی را برگزیند، مگر کسانی که به موجب نص صریح قانون از حقوق عمومی محروم باشند.
مبحث پنجم: اصول و مبانی وضعیت بیگانگان
برخلاف زمان حاضر که شناختن حق تمتع بیگانگان از حداقل حقوق در کشورهای دیگر از اصول مسلم حقوق بینالملل به شمار میآید و دولتها ملزم به وضع مقررات و قوانینی هستند که این حداقل را برای بیگانگان تامین و تضمین نماید. در گذشته کمتر دولتی چنین حقوقی را برای بیگانگان قائل میشده است.
گفتار نخست: شناسایی حداقل حقوق برای بیگانگان
اگر چه هر کشوری برای ورود بیگانگان به قلمرو خود شرایطی را در نظر میگیرد، در هر حال این کشورها مکلف به پذیرش اتباع بیگانه نیستند، به محض این که بیگانهای با احراز آن شرایط برای ورود به قلمرو کشوری پذیرفته شود، آن کشور میبایست نسبت به تعیین حداقل حقوق برای شخص مذکور براساس مصالح و مقتضیات جامعه خود از یک طرف و از سوی دیگر الزامات و تعهدات بینالمللی دولت برای صیانت از حقوق فرد در روابط بینالمللی اقدام نماید.
گفتار دوم: رفتار متقابل بین دولتها
گاهی ممکن است برخی از کشورها تمتع اتباع بیگانه از حق خاصی را در مقابل تمتع اتباع خود از همان حق در کشور مورد نظر قرار دهند، به این عمل رفتار متقابل[15] گفته میشود و اصولا برای حفظ و رعایت مصالح و منافع دولت ما اعمال میشود: رفتار متقابل یک عمل اختیاری و مبتنی بر رعایت اصل نزاکت است و نمیتواند به صورت یک تکلیف و عمل الزامآور تلقی شود. به عبارت دیگر رفتار متقابل نمیتواند منشا و موجد حقی شود، که بر اساس آن دولت مبدا بتواند نسبت به آن اقامه دعوی نماید.[16]
اما باید توجه داشت که اگر چه رفتار متقابل نمیتواند منشا حقی تلقی شود، ممکن است شرط وجود یک حق محسوب شود؛ مثلا ممکن است دولتی اعطای حق به اتباع کشور دیگر را مشروط به شرایطی از جمله شرط رفتار متقابل نماید و یا آن که به آنها تحت شرایط معینی حق استفاده از حقوق معین را بدهد.
بخش دوم
رژیم حقوقی اشتغال اتباع بیگانه بر اساس اسناد بینالمللی
فصل نخست: سازمان بینالمللی کار (ILO)
مبحث نخست: مقدمه
بشر از همان آغاز آفرینش در پی نیل به آرمانهای والایی هم چون آزادی و برابری بوده و در این راه پر چالش از ادیان الهی، رهبران مذهبی، اندیشمندان و فرهیختگان یاری جسته است. وقوع انقلاب صنعتی و پیامدهای مثبت و منفی آن بسیاری جوامع اروپایی و آمریکایی را بر آن داشت تا راهکارها و تدابیر مناسبی برای افزایش رشد اقتصادی و نیز رویارویی با تبعات زیانبار آن بیندیشند.
استثمار طبقهی کارگر توسط سرمایهداران، سبب گسترش فقر و دیگر ناهنجاریهای اجتماعی شد. نارضایتی کارگران از وضع موجود، آنان را به سوی تشکیل اتحادیههای کارگری رهنمون ساخت. از سوی دیگر بسیاری از دولتمردان و سیاستگذاران (برخی با انگیزههای انسان دوستانه و برخی برای حفظ جایگاه خود) چاره کار را در قانونمند ساختن روابط کار دانستهاند. از همین دوران بود که قوانین کار در شکل ابتدایی و بسیار محدود پایهگذاری شد.
دنیا در آغاز قرن بیستم شاهد دو رویداد تاثیرگذار بر عرصهی روابط کار بود. نخست، وقوع انقلاب روسیه که با کشتار گسترده خانواده سلطنتی همراه شد و دیگری وقوع جنگ جهانی اول و نتایج ویرانگر آن بوده است. این وقایع تکان دهنده، ترس بسیاری را بر دل سرمایهداران و دولت مردان افکند و قدرت طبقه کارگر را که در آن زمان دو چندان شده بود، به رخ دولتها کشید. با فروکش کردن شعلههای جنگ و در پی قرارداد صلح و همزمان با تاسیس جامعه ملل، سازمان بینالمللی کار که اکنون به عنوان قدیمیترین سازمان جهان شمول و فراگیر بینالمللی قلمداد میشود، پا به عرصه وجود گذاشت. بعدها حتی با انحلال جامعه ملل، سازمان بینالمللی کار، در قالب یک نهاد تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد، فعالیت خود را ادامه داد.
اساسنامهی سازمان و اعلامیه فیلادلفیا نه تنها فقط در عرصهی حقوق و روابط کار بلکه در زمینه حقوق بشر تاثیرگذار بودهاند. دو سند یادشده بالا، الگویی شایسته برای اسناد مهمی همچون اعلامیهی جهانی حقوق بشر و بسیاری از اسناد مرتبط محسوب میشوند. حقوق بنیادین کار و یا حقوق اساسی و انسانی کار، مشتمل بر اسنادی در زمینهی لغو کار اجباری، تساوی مزد در برابر کار هم ارزش، منع تبعیض در اشتغال و حرفه، ممنوعیت کار کودکان، آزادی انجمنها و حق تشکل میباشد که هر یک جزئی مهم از حقوق بشر را تشکیل میدهند.
البته مصوبات سازمان بینالمللی کار به موضوعات فوق محدود نمیشود و طیف گستردهای از مفاهیم مربوط به حقوق کار را در بر میگیرد. از دیگر خصیصههای سازمان بینالمللی کار، شرکت نمایندگان کارگران و کارفرمایان در کنار نمایندگان دولتها در ارکان سه گانهی سازمان و کمیتههای مختلف آن است.
سازمان بینالمللی کار که به منظور بهبود و ارتقای شرایط کار و نیل به عدالت اجتماعی در سطح جهان ایجاد شده دارای چهار هدف راهبردی است:[17]
ـ ارتقای حقوق بنیادین کار؛
ـ ایجاد فرصتهای بیشتر برای زنان و مردان به منظور دستیابی به درآمد کافی و شغل مناسب؛
ـ افزایش پوشش و کارآیی حمایت اجتماعی برای همه؛
ـ تقویت سه جانبه گرایی و گفتگوهای اجتماعی؛
مبحث دوم: تاریخچه سازمان بینالمللی کار[18]
در تاریخ 25 ژانویه سال 1919، کنفرانس مقدماتی صلح در کاخ ورسای[19] پاریس آغاز به کار کرد. این کنفرانس در همان تاریخ، کمیسیونی را جهت رسیدگی به مساله حمایت از کارگران و نیز ایجاد یک نهاد دایمی بینالمللی برای تدوین مقررات کار، تشکیل داد. کمیسیون مزبور که «کمیسیون تدوین مقررات بینالمللی کار» نام داشت، دارای 15 عضو و ریاست آن را ساموئل گامپرز[20] به عهده داشت. وی که خود رئیس «فدراسیون آمریکایی کار»[21] بود، توسط ویلسون رئیس جمهور وقت آمریکا، به کنفرانس اعزام شده بود.[22]
این کمیسیون در فاصلهی اول فوریه تا 28 آوریل سال 1919 به بحث و بررسی در مورد طرحهای پیشنهادی از سوی کشورهای اروپایی (به ویژه انگلستان) و آمریکا پرداخت. اما تمامی شرکت کنندگان این کنفرانس، در سه نکته اشتراک نظر داشتند:
1ـ لزوم تاسیس یک نهاد دایمی برای تنظیم مقررات بینالمللی کار؛
2ـ لزوم مشارکت نمایندگان کارگران و کارفرمایان در کنار نمایندگان دولتها در این نهاد؛
3ـ لزوم تصویب مقرراتی که موجب بهبود یافتن شرایط کارگران در کشورهای مختلف شود.[23]
مبحث سوم: ساختار و تشکیلات سازمان بینالمللی کار
سازمان بینالمللی کار همانند هر سازمان دیگری متشکل از ارکانی است. این ارکان بر طبق مادهی 2 اساسنامه عبارتند از:
1ـ کنفرانس عمومی؛ 2ـ هیات مدیره؛ 3ـ دفتر بینالمللی کار.
بسیاری از نویسندگان[24] بر این عقیدهاند که ساختار سه جانبهی این سازمان سبب توانمند شدن آن شده است؛ به گونهای که وقوع جنگ جهانی دوم و بروز بحرانهای اقتصادی گوناگون نتوانسته است لرزهای هر چند کوچک بر بنیانهای استوار ILO وارد سازد. در حالی که برخی از همین وقایع و حوادث موجب شد تا جامعهی ملل تضعیف شده و حتی سرانجام با شکست مواجه گردد و جای خود را به سازمان ملل متحد دهد.
مبحث چهارم: اساسنامهی سازمان بینالمللی کار
نظر به این که صلح جهانی پایدار را جز بر پایه عدالت اجتماعی نمیتوان استوار ساخت با توجه به این که، بسیاری از مردم در شرایطی کار میکنند که همراه با بیعدالتی، تنگدستی و محرومیت است، این امر چنان نارضایتی به بار میآورد که صلح و هماهنگی جهان را به مخاطره میافکند و نظر به این که بهبود برخی از شرایط کار مانند: تنظیم ساعت کار، تعیین حداکثر مدت کار در روز و در هفته، به کار گماری نیروی کار، مبارزه با بیکاری، تضمین مزدی که شرایط مناسبی برای زندگی فراهم سازد، حمایت از کارگران در برابر بیماریهای عمومی و یا شغلی و حوادث ناشی از کار، حمایت از کودکان، نوجوانان و زنان، مستمری پیری و معلولیت، حمایت از منافع کارگرانی که در خارج از کشور کار میکنند، به رسمیت شناختن اصل «مزد برابر برای کار هم ارزش»، به رسمیت شناختن اصل آزادی سندیکایی، سازماندهی آموزش حرفهای و فنی و تدبیرهای دیگر، فوریت دارد.
مبحث پنجم: اعلامیه فیلادلفیا، اعلامیه مربوط به هدفها و مقاصد سازمان بینالمللی کار
کنفرانس عمومی سازمان بینالمللی کار، در بیست و ششمین دوره اجلاسیه خود، که در دهمین روز ماه می سال 1944 در فیلادلفیا برگزار شده بود، اعلامیه حاضر را که مربوط به هدفها و مقاصد سازمان بینالمللی کار و اصول لازمالرعایه در سیاست کشورهای عضو میباشد، تصویب نموده است.
براساس ماده یک این اعلامیه:
الف) کار کالا نیست؛
ب) آزادی بیان و اجتماعات شرط اساسی پیشرفت است؛
پ) فقر هر جا که وجود داشته باشد، خطری برای پیشرفت و شکوفایی همه است؛
ت) در داخل هر کشور مبارزه علیه توانمندی باید با نیروی خستگی ناپذیری انجام گیرد و در سطح بینالمللی با تلاش مداوم و هماهنگی پیگیری شود و در این مبارزه نمایندگان کارگران و کارفرمایان بر پایه برابری با نمایندگان دولتها همکاری نمایند و آزادانه در گفتگوها شرکت کنند و در تصمیمگیریهای دموکراتیک در زمینه گسترش رفاه عمومی مشارکت نمایند.
ماده دو اعلامیه ضمن تاکید عدالت اجتماعی بیان میدارد:
الف) همه افراد بشر، از هر نژاد، مذهب یا جنسیت حق دارند در کمال آزادی و مناسب شئون انسان و در امنیت اقتصادی و برخورداری از فرصتهای برابر، برای پیشرفت مادی و رشد معنوی خود بکوشند؛
ب) هدف اصلی هر سیاست ملی و بینالمللی باید ایجاد شرایطی برای دستیابی به این مقاصد باشد؛
پ) همه سیاستها و تدبیرهایی که در سطح بینالمللی به ویژه در زمینههای اقتصادی و مالی اتخاذ میشوند باید از این نظر مورد بررسی قرار گیرند که تا حد ممکن در رسیدن به این مقاصد اساسی سودمند باشند نه این که مانعی در راه رسیدن به آنها گردند؛
ت) سازمان بینالمللی کار وظیفه دارد، همه سیاستها و تصمیمگیریهای اقتصادی و مالی که در سطح بینالمللی اتخاذ میشوند، از نظر رعایت این هدف اساسی مورد بررسی قرار دهد؛
ث) سازمان بینالمللی کار میتواند با در نظر گرفتن همه عوامل اقتصادی و مالی مربوط، مقرراتی را که مناسب میداند در مصوبهها و توصیههای خود بگنجاند.
مبحث ششم: بررسی مصوبات سازمان بینالمللی کار
بر طبق مادهی 19 اساسنامه سازمان بینالمللی کار، مصوبات «کنفرانس عمومی» بر دو نوع است. نخست مقاوله نامهها[25] و دیگری توصیه نامهها[26] حال به تعاریف این دو اصطلاح میپردازیم. واژه مقاوله نامه یا کنوانسیون معمولا برای اسناد مهم همه جانبه که در بر دارندهی قواعد بنیادین بینالمللیاند به کار میرود.[27] و توصیه نامه، سندی بینالمللی است که به لحاظ قانونی تعهدآور نیست و همان گونه که از نامش پیداست، چنین اسنادی جنبهی توصیهای دارند. بنابراین دولتهایی که چنین اسنادی از امضا میکنند و آنها را میپذیرند، ملزم به رعایت مفاد مندرج در آنها نیستند.
توصیه نامههای سازمان بینالمللی کار، اغلب به صورت مکمل مقاوله نامهها هستند. به طور کلی کنفرانس است که پس از تایید دستور کار هر جلسه، تصمیم میگیرد که آیا متن پیشنهادی به کنفرانس، شکل مقاوله نامه به خود بگیرد و یا این که در قالب توصیه نامه مطرح میشود.
نکته دیگر آن که اگر کل متن پیشنهادی و یا برخی از مفاد آن قابل طرح در شکل و قالب مقاوله نامه نباشد، کنفرانس متن مزبور را در قالب توصیه نامه در دستور کار برای تصویب در اجلاس سالانهی خود قرار میدهد.[28]
اما مصوبات کنفرانس، محدود به مقاوله نامهها و توصیه نامهها نمیشود، بلکه قطعنامه و بیانیه را نیز شامل میشود. اما در این بین، مقاوله نامهها دارای ویژگیها و مشخصات منحصر به فردی هستند. زیرا پس از الحاق کشورها به آنها، الزامآور میشوند. به بیان دیگر، تصویب هر مقاوله نامه از سوی کشورها سبب ایجاد تعهد قانونی برای اجرای مفاد آن سند میشود. مجموع مصوبات کنفرانس بینالمللی کار که شامل مقاوله نامه، توصیه نامه، قطع نامه و بیانیه میشود، «معیارهای بینالمللی کار»[29] را تشکیل میدهند.[30] این معیارها به گونهای طراحی میشود که اولا قابلیت تطبیق با اوضاع و احوال خاص هر کشور را داشته باشند، ثانیا راهنما و الگوی مناسبی برای تدوین تصویب و در صورت لزوم اصلاح قوانین و مقررات داخلی میباشند.
مبحث هفتم: مقاوله نامههای بنیادین و کلیدی سازمان بینالمللی کار
سازمان بینالمللی کار برای برخی از مقاوله نامهها که در مورد حقوق بنیادین کار میباشند، اهمیت و اعتبار ویژه قائل شده است. زیرا در هر یک از این مقاوله نامهها، به یکی از آزادیها و حقوق اساسی انسان پرداخته شده و مسایل مهمی همچون منع کار اجباری، آزادی انجمنها و حق تشکل، تساوی و منع تبعیض و منع کار کودکان را شامل میشود.
مقاوله نامههای بنیادی و کلیدی سازمان بینالمللی کار عبارتند از:
1ـ آزادی انجمنها و حمایت از حق تشکل شامل: مقاوله نامهها شمارهی 87 (مقاوله نامهی آزادی انجمنها و حمایت از حق نهادینه کردن تشکلها 1948) و مقاوله نامهی شماره 98 (مقاوله نامهی حق تشکل سازمان و مذاکرهی جمعی 1949).
2ـ لغو کار اجباری شامل: مقاوله نامهی شمارهی 29 (مقاوله نامهی کار اجباری 1930) و مقاوله نامهی شماره 105 (مقاوله نامهی لغو کار اجباری 1957).
3ـ تساوی مزد و منع تبعیض شامل: مقاوله نامهی شمارهی 100 (مقاوله نامهی تساوی مزد 1951) و مقاوله نامهی شمارهی 111 (مقاوله نامهی تبعیض در اشتغال و حرفه 1958).
4ـ سن کار و ممنوعیت کار کودک شامل: مقاوله نامهی شمارهی 138 (مقاوله نامهی حداقل سن کار 1973) و مقاوله نامهی شمارهی 182 (مقاوله نامهی ممنوعیت کار کودک و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک (1999).
دولت ایران تا کنون به 5 مقاوله نامهی بنیادی یعنی مقاوله نامههای شمارهی 29 (کلید اجباری)، شمارهی 105 (لغو کار اجباری)، شمارهی 111 (تبعیض در اشتغال و حرفه)، شمارهی 100 (تساوی مزد) و شمارهی 182 (ممنوعیت کار کودک و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک) ملحق شده است.
مبحث هشتم: سازمان بینالمللی کار و کارگران مهاجر
یکی از نکاتی که به عنوان هدف اصلی سازمان بینالمللی کار در مقدمه اساسنامه آن ذکر شده است «دفاع از منافع کارگرانی است که در خارج به کار اشتغال دارند». در اجرای این هدف چند مقاوله نامه و توصیه نامه به وضع کارگران بیگانه و مهاجر پرداخته، مقرراتی درباره این کارگران تدوین نمودهاند که برخی مسایل تامین اجتماعی مربوط میشوند و برخی جنبه کلیتری دارند. اما افزون بر این دو دسته سند که به طور خاص مسایل کارگران خارجی و مهاجر را مورد بررسی قرار میدهد، در برخی از مقاوله نامههای دیگر نیز به طور صریح یا ضمنی شمول آنها به کارگران خارجی و مهاجر اشاره شده است.
فصل دوم: کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق تمام کارگران مهاجر و خانواده آنها
مقدمه
به دلیل گسترش قابل ملاحظه مهاجرت و نیروی انسانی به ویژه نیروی کار و پیامد آن افزایش خشونت با نژادپرستی و بیگانه گریزی و بیگانه ستیزی که در اثر اختلال اوضاع اقتصادی و عدم ارتباط واقعی و بیخبری و عدم آشنایی با فرهنگ ملل و تمدنهای دیگر تشدید شده است و همچنین با توجه به این مهم که در آغاز قرن بیست و یکم میلادی، از هر 35 نفر یک نفر مهاجر است و از کشوری به کشور دیگر نقل مکان کرده است. اگر تمامی این مهاجران در یک جا زندگی کنند این محل میتواند پنجمین کشور بزرگ دنیا باشد. مهاجران افرادی هستند که میتوانند انرژی مثبتی را وارد اقتصاد کنند اما در صورتی که حقوق و قوانین آنها در کشورهای مبدا و مقصد رعایت شود.
مبحث نخست: چشمانداز و تعاریف
در بخش یک این کنوانسیون اشاره به محدوده و دامنه تعریف کارگر مهاجر شده و در ماده یک بیان میدارد: «این قرارداد بدون هیچ گونه تبعیض جسمی، نژادی، رنگ پوست، زبان، مذهب، عقاید سیاسی، اصول ملی، اخلاقی یا اجتماعی، ملیت، سن، موقعیت مکانی، تاهل و تولد فرزند و دیگر موارد».
در ماده 3 مصادیق و مواردی که از دایره شمول این کنوانسیون خارج است را بیان داشته و همچنین اشاره داشته کارگر مهاجر نباید در این موارد به کار گرفته شود:
الف: اشخاصی که به وسیله سازمانها و نمایندگیهای بینالمللی برای کار فرستاده میشود. اشخاص برای انجام عملکردهای قانونی و رسمی به خارج از منطقه ایالتی فرستاده میشوند و پذیرش آنها بر مبنای قانون بینالمللی یا به وسیلهای قراردادهای بینالمللی خاص یا پیمانهای بینالمللی تنظیم میشوند.
ب: اشخاصی که برای انجام روند کاری به خارج از منطقه ایالتی فرستاده میشوند و در برنامههای رشد و توسعه کاری و برنامههای تعاون و همکاری شرکت میکنند. پذیرش آنها بر مبنای قراردادهای کاری هر ایالت تنظیم میشود.
ج: اشخاصی که به عنوان سرمایهگذار در ایالتهای متفاوت، اقامت میگیرند.
د: اشخاص پناهنده که به طور کلی از اسناد و ابزار بینالمللی تحت شرایط اجباری استفاده میشود.
ه: دانشجویان و کارآموزان
و: دریانوردان و کارگران که در مناطق ساحلی کار میکنند اقامت دایمی ندارند و در فعالیتهای کاری ایالت که در آن کار میکنند، شرکت میکنند.
مبحث دوم: عدم تبعیض در حقوق
بخش دوم این کنوانسیون به مواد مرتبط با عدم تبعیض در حقوق کارگران مهاجر اشاره داشته است و تاکید میکند میبایست به همه حقوق مربوط به کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان در محل سکونت آنها بر اساس اسناد و حقوق بینالملل و حقوق بشری احترام گذاشته و هیچ گونه تبعیض از لحاظ رنگ، نژاد، زبان، مذهب، عقاید سیاسی، ملی، اجتماعی، ملیت، جنس، موقعیت اقتصادی، سیاسی، تاهل و عوامل دیگر در نظر گرفته نشود.
مبحث سوم: حقوق بشر
بخش سوم اشاره به حقوق بشر در مورد کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنها داشته در ماده 8 بیان میدارد:
1ـ کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان میتوانند ایالتی را که در آن هستند ترک کنند. این حق هیچ محدودیتی ندارد مگر مواردی که بر مبنای قانون، عوامل خاصی در نظر گرفته شده باشد که برای حفظ امنیت ملی، نظم عمومی، سلامت عمومی، اخلاق عمومی، یا حقوق و آزادیهای دیگران، ضروری باشد و حقوق دیگری نیز باید در بخش کنونی قرارداد شناسایی شود.
2ـ کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان حق دارند هر زمانی که میخواهد وارد کشور اصلیشان شوند و در آنجا بمانند.
مبحث چهارم: حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنها
دیگر حقوق کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان که دارای اسناد رسمی هستند یا در موقعیت عادی و منظم قرار دارند.
کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان که در موقعیت عادی و منظمی در کشور کاری قرار دارند از حقوق تنظیم شده در بخش قرارداد کنونی و همچنین حقوق عنوان شده در بخش سه سود میبرند. کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان حق آزادی جابجایی در منطقه کشوری را دارند و آزادانه میتوانند محل اقامت خود را انتخاب کنند.
کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان حق دارند، انجمن و اتحادیه تجاری تشکیل دهند که باعث ارتقا و حفظ منافع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعیشان میشود.
کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان حق دارند در امور دولتی و عمومی کشورشان شرکت کنند و در انتخابات برطبق قانون رای دهند.[31]
مبحث پنجم: قوانین قابل اجرا برای گروههای خاص از کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنها
این بخش از مواد 57 آغاز و به ماده 63 خاتمه که اشاره به حقوق کارگران فصلی کارگران مرزی کارگران دورهگرد، کارگران کنتراتی و کارگران آزاد و مستقل که در ماده 2 به آن اشاره شد مینماید.
مبحث ششم: ترویج و گسترش شرایط سالم، منصفانه، انسانی و قانونی در ارتباط با مهاجرت بینالمللی کارگران و اعضای خانواده آنها
در این بخش از کنوانسیون تاکید گردیده است که بدون احراز مفاد ذکر شده در ماده 79 از این معاهده، اعضای هیاتهای دولتی میبایست ملاحظاتی را در نظر بگیرند که به موجب آن، امکان مشورت و همکاری در جهت بهبود شرایط سلامت، رعایت مساوات، حقوق انسانی و قوانین، زیر نظر سازمانی بینالمللی کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان فراهم شود و به موجب این کنوانسیون، این ملاحظات نه تنها شامل مرتفع کردن نیازها و منابع مورد نیاز کارگران میباشد بلکه نیازهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر مایحتاج کارگران مهاجر و اعضای خانوادههایشان را نیز در بر میگیرد و افزون بر آن پیامدها و نتایج چنین مهاجرتی را نیز مدیریت خواهد کرد.
هیاتهای دولتی مکلف به ارایه خدماتی خواهند بود که پاسخگوی ملاحظات کارگران مهاجر بینالمللی و اعضای خانوادههایشان باشد.
ارایه اطلاعات و خدمات مناسب به کارگران مهاجر و خانوادههایشان در خصوص فراهم کردن ملزومات مربوط به دریافت مجوزها و انجام تشریفات اداری و ایجاد هماهنگی لازم برای جابجایی مسافرت، ورود، اقامت، اشتغال، خروج و بازگشت، احراز شرایطی برای کار و زندگی در چارچوب مقررات واحدهای استخدامی با در نظر گرفتن آداب و رسوم، وجه رایج مملکتی، مالیات و دیگر قوانین و مقررات مربوطه.
هیاتهای دولتی موظفند با لحاظ کردن مفاد قانونی متناسب با شرایط مهاجران و اعضای خانوادههایشان و ارایه خدماتی که بتواند مسایل اجتماعی، فرهنگی و دیگر نیازهای آنها را پوشش دهد، روند زندگی را برایشان تسهیل کنند.
هیاتهای دولتی، از جمله هیات نظارت بر حمل و نقل، موظف به همکاری و مساعدت در جلوگیری و ریشهکن کردن جابجاییها و استخدامهای غیرقانونی و نامشروع کارگران مهاجر میباشند.
مبحث هفتم: اجرای معاهده
به منظور بازنگری در نحوه اجرای معاهده فعلی، میبایست کمیتهای جهت صیانت از حقوق همه کارگران مهاجر و اعضای خانوادههایشان تاسیس شود.
انتخابات اولیه نمیبایست بیش از 6 ماه از آغاز اجرای معاهده به تاخیر افتد و انتخابات مجدد میبایست هر دو سال یک بار انجام شود. حداقل چهار ماه پیش از تاریخ برگزاری هر انتخاباتی، دبیر کل سازمان ملل میبایست نامهای به تمامی هیاتهای دولتی ارسال کند و در آن هیاتها دعوت شود نامزدهای مورد نظر خود را ظرف مدت دو ماه معرفی کنند. دبیر کل میبایست فهرستی از نامزدهای معرفی شده به ترتیب حروف الفبا تهیه و در کنار هر اسم، نام هیات معرفی کننده را نیز قید کند. سپس آن را به همراه رزومه کاری و مدارک تحصیلی هر یک از نامزدها، تا پیش از یک ماه به تاریخ انجام انتخابات به هیاتها ارسال کند.
انتخابات اعضای کمیته میبایست در نشستی که دفتر دبیر کل سازمان ملل ترتیب آن را داده است با حضور هیاتهای دولتی انجام شود. در این نشست میبایست حداقل دو سوم از هیاتهای دولتی حضور داشته باشند تا جلسه رسمی شود و فردی که به عنوان عضو کمیته انتخاب میشود، میبایست نامزدی باشد که بیشترین تعداد رای را از میان اکثریت رای دهندگان و هیاتهای دولتی شرکت کننده در این نشست را به خود اختصاص داده باشد.
بخش سوم
اشتغال اتباع بیگانه در حقوق ایران و مطابقت آن با اسناد بینالملل
فصل نخست: بررسی حقوقی اشتغال اتباع بیگانه در ایران
مهاجران جوینده کار با ترک دیار خویش از بسیاری از مزایای آن چشمپوشی میکنند اما هنگامی که به کشور مورد نظر وارد میشوند، تازه موانع سنگینتری در پیش رو دارند که باید بر آنها چیره شوند. اشتغال اتباع بیگانه به ویژه در مورد افرادی که بدون مجوز ورود و اقامت در کشور حضور دارند یکی از مسایلی است که دولت ما را با چالشهایی روبرو ساخته است. یکی از حقوقی که برای بیگانگان در هر کشوری به رسمیت شناخته شده حق اشتغال به حرفه و صنعت و تجارت است. این حق مطلق نبوده و در هر کشور محدود به شرایطی میباشد.[32]
مبحث نخست: اشتغال اتباع بیگانه در حقوق کار ایران
گفتار نخست: نگاهی به قوانین و مقررات پیش از انقلاب
مهمترین تکالیف و مقررات قانونی ناظر بر اشتغال اتباع بیگانه پیش از انقلاب را بایستی قانون کار مصوب 1337 و مصوبه شورای عالی کار مصوب 1338 برشمرد.
«... در 27 اسفند 1337 که جمشید آموزگار وزیر کار بود، کمیسیون کار مجلس شورای سنا لایحه کار تازهای را که جانشین قانون کار مصوب سال 1328 میشد تصویب کرد. اقبال نخست وزیر، لایحه مزبور را پیش از تصویب مجلسین شورا و سنا به موقع اجرا گذاشت مقرر شده بود که لایحه تازه مانند قانون سال 1328 دو سال برای آزمایش به اجرا گذاشته شود و پس از شور و تصویب مجلسین شورا و سنا به صورت قانون درآید.
قانون کار سال 1337 بسیار مختصر و تنها حاوی مطالبی درباره اصول و طرز اجرای آن بود. آییننامه اجرایی متمم آن تنها تصویب شورای عالی کار را نیاز داشت که قرار بود مرکب از سه عضو و به ترتیب از سوی دولت و مدیریت و کارگران باشد اما در واقع وزیر کار وقت آن را کنترل کند. شورای عالی کار در شهریور ماه برگزیده شد و در پاییز سال 1338 آییننامههای مربوط به شورای کارخانه، حل و فصل اختلافات، استخدام اتباع بیگانه را تصویب کرد...».
به جز مواد ویژهای که به صورت ماده واحده، برای استخدام موردی برخی کارشناسان خارجی در حقوق موضوعه ایران وجود دارد، مهمترین متن قانونی، ماده دهم قانون کار مصوب اسفند ماه 1337 میباشد که مقرر میداشت: «اتباع بیگانه نمیتوانند در ایران به کار مشغول شوند مگر این که بر طبق مقررات و قوانین کشور این اجازه به ایشان داده شود و پروانه رسمی کار بر طبق آییننامه مربوطه از وزارت کار دریافت نمایند».
گفتار دوم: نگاهی به قوانین و مقررات پس از انقلاب
در اصول مختلف قانون اساسی، ضمن احترام به حقوق بیگانگان، نگاهی ویژه به جلوگیری از سلطه بیگانگان بر شئون مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی، معطوف داشته است. در مبحث سوم از فصل پنجم قانون کار مصوب 1369 به موضوع اشتغال اتباع بیگانه پرداخته است.
به موجب ماده یکصد و بیستم این قانون: اتباع بیگانه نمیتوانند در ایران مشغول به کار شوند مگر آن که اولا دارای روادید با حق کار مشخص بوده و ثانیا مطابق قوانین و آییننامههای مربوطه، پروانه کار دریافت دارند. تبصره همین ماده سه گروه از اتباع بیگانه از مشمول مقررات ماده 120 قانون کار مستثنی شدهاند، اتباع بیگانهای که منحصرا در خدمت ماموریتهای دیپلماتیک و کنسولی هستند با تایید وزارت امور خارجه، کارکنان و کارشناسان سازمان ملل متحد و سازمانی وابسته که آنها با تایید وزارت امور خارجه و خبرنگاران خبرگزاریها و مطبوعات خارجی به شرط معامله متقابل و تایید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
ماده 121 قانون کار، شرایط لازم در مورد صدور روادید با حق کار مشخص برای اتباع بیگانه و صدور پروانه کار را بیان داشتهاند و از هیات فنی اشتغال در همین ماده به عنوان مرجعی که صلاحیت احراز این شرایط را دارد سخن گفته شده است.
ماده 122 قانون کار از صدور، تمدید و تجدید پروانه کار به وسیله وزارت کار و امور اجتماعی صحبت میکند و معافیت از پرداخت حق صدور، حق تمدید و یا حق تجدید پروانه کار برای اتباع برخی از دول و یا افراد بدون تابعیت در ماده 123 آمده است. مدت اعتبار پروانه کار یک سال تعیین گردید و تکلیف کارفرمایان در صورت قطع رابطه استخدامی تبعه بیگانه در ماده 25 همان قانون مشخص شده است.
مبحث دوم: اتباع بیگانه در ایران
اتباع بیگانه در ایران تحت عناوینی مانند دارنده گذرنامه خارجی، پناهنده، مهاجر، آواره قرار میگیرند. بر اساس قوانین موجود کلیه اتباع بیگانه دارای اجازه ورود و اقامت مجاز در ایران میتوانند به هر تجارت و حرفه به غیر از مواردی که منحصر به اتباع ایرانی و یا در انحصار دولت یا مشمول امتیاز اعطایی از سوی دولت به اشخاص حقیقی یا حقوقی قرار داده شده، اشتغال ورزند.
با توجه به ماده 120 قانون کار به نظر میرسد که اتباع بیگانه در ایران افزون بر شرایط عمومی اهلیت باید دو شرط دارا بودن روادید با حق کار مشخص و دریافت پروانه کار مطابق قوانین و آیین نامههای مربوط را نیز دارا باشند. در این رابطه دو گروه از اتباع بیگانه از حق اشتغال در ایران محروم میباشند. گروه نخست، توریستهای خارجی که به صورت موقت کشور محل اقامت خود را ترک و تنها برای دیدار از کشور ایران وارد کشور میشوند. دوم، اتباع بیگانه که با استفاده از مقررات لغو روادید یا ویزا وارد ایران میشوند.
با عنایت به موارد فوق، اشتغال اتباع بیگانه که به صورت غیر مجاز وارد کشور میشوند با توجه به فقدان دو شرط یادشده بالا عملا غیرقانونی است. اما به گزارش اداره اشتغال اتباع بیگانه وزارت کار و امور اجتماعی بالغ بر یک میلیون و پانصد هزار نفر تبعه خارجی غیر مجاز در کشور مشغول به کارند که حضور این اتباع کشور را با چالشهای بسیاری مواجه ساخته است.
گفتار نخست: شرایط صدور پروانه کار
طبق ماده 128 قانون کار «کارفرمایان مکلفند پیش از اقدام به عقد هر گونه قراردادی که موجب استخدام کارشناسان بیگانه میشود. نظر وزارت کار و امور اجتماعی را در مورد امکان اجازه اشتغال تبعه بیگانه استعلام نمایند». ماده 121 همین قانون مقرر میدارد «وزارت کار و امور اجتماعی با رعایت شرایط زیر در مورد صدور روادید با حق کار مشخص برای اتباع بیگانه موافقت و پروانه کار صادر خواهد کرد». این پروانه بر اساس ماده 124 با رعایت مواد این قانون حداکثر برای مدت یک سال صادر یا تمدید و یا تجدید میشود.
گفتار دوم: موارد صدور، تمدید و تجدید پروانه کار بدون نیاز به نظر هیات فنی اشتغال
طبق ماده 122 قانون کار، وزارت کار و امور اجتماعی میتواند نسبت به صدور، تمدید و تجدید پروانه کار افراد زیر اقدام نماید: در موارد زیر نیاز به نظر هیات فنی اشتغال نیست. تبصره 1 ماده 1 آییننامه اجرایی ماده 129 قانون کار جمهوری اسلامی ایران مصوب 24/3/1371 هیات وزیران در این مورد مقرر میدارد که صدور روادید با حق کار در مورد اتباع خارجی موضوع ماده 122 قانون کار جمهوری اسلامی ایران از شمول این ماده مستثنی بوده وزارت کار و امور اجتماعی میتواند حسب مورد راسا اقدام نماید.
الف: تبعه بیگانهای که حداقل ده سال مداوم در ایران اقامت داشته باشد
توضیح این که اتباع بیگانهای که در خدمت ماموریتهای سیاسی و کنسولی خارجی در ایران باشند مشمول مقررات این ماده نمیباشند.
ب: تبعه بیگانهای که دارای همسر ایرانی باشد
در این بند از آنجایی که جنسیت تبعه بیگانه مشخص نگردیده و کلمه همسر نیز برای مرد یا زن به کار میرود در ابتدا به نظر میرسد که مراد از کلمه همسر مفهوم عام آن باشد اما با عنایت به مقررات قانون مدنی به ویژه بند 6 ماده 976 در مورد تحمیل تابعیت ایرانی به زن خارجی که با مرد ایرانی ازدواج کند مشخص میشود که منظور از کلمه همسر در این بند «زن ایرانی» است در مواردی که با مرد تبعه خارجی ازدواج میکند. بر اساس ماده 1060 قانون مدنی ازدواج زنان ایرانی با تبعه خارجه در مواردی هم که مانع قانونی ندارد موکول به اجازه مخصوص از سوی دولت است. بنابراین در مواردی که زن ایرانی بدون اجازه مخصوص دولت با مرد خارجی ازدواج کند، این ازدواج از نظر دولت ایران به رسمیت شناخته نمیشود و شرط مورد نظر در این بند محقق نمیشود.
مبحث سوم: هیات فنی اشتغال اتباع خارجی
گفتار نخست: وظایف هیات فنی اشتغال در خصوص اعطای اجازه کار به متخصصان
تبصره ماده 5 آییننامه اجرایی ماده 129 قانون کار جمهوری اسلامی ایران مصوب 24/3/1371 هیات وزیران مقرر میدارد «هر گونه افزایش در نیروی کار خارجی طرحها یا تغییر در نوع تخصصهای مصوب قبلی، منوط به طرح مجدد موضوع در هیات فنی اشتغال اتباع بیگانه خواهد بود».
ماده 6 همین آییننامه اشاره دارد »کلیه درخواستهای تمدید پروانه کار اتباع خارجی شاغل در بخش خصوصی ـ در هر نوبت تمدید ـ در هیات فنی اشتغال اتباع بیگانه مطرح و تصمیمگیری خواهد شد».
ماده 8 همین آییننامه تصریح دارد که «تجدید پروانه کار اتباع بیگانه ـ در موارد تغییر کارفرما یا نوع کار به استثنای اتباع موضوع ماده 122 قانون کار پس از موافقت هیات نفی اشتغال اتباع بیگانه توسط واحدهای ذیربط وزارت کار و امور اجتماعی انجام میگیرد».
ماده 12 آییننامه یادشده بالا مقرر میدارد که: هیات فنی اشتغال اتباع بیگانه در خصوص اعطای اجازه کار به متخصصان خارجی، با توجه به موارد زیر بررسی و اتخاذ تصمیم خواهد نمود:
1ـ استفاده از اطلاعات دقیق و به هنگام از عرضه و تقاضای بازار کار داخلی در اجرای سیاستهای کلی اشتغال اتباع بیگانه.
2ـ توجه و نظارت بر اعمال سیاستهای کلی اشتغال اتباع بیگانه در زمینه تامین کمبود نیازهای بازار کار داخلی با رعایت قوانین و مقررات.
3ـ بررسی و نظارت و پیگیری برنامههای آموزشی زمانبندی شده واحد استفاده کننده از خدمات تبعه خارجی.
4ـ بررسی و نظارت بر تحقق امر انتقال مهارت و جایگزینی افراد ایرانی به جای تبعه خارجی.
5ـ نظارت بر تعیین و تایید میزان مهارت تبعه خارجی در ظرف مدت اعتبار پروانه کار».
گفتار دوم: ترکیب اعضای هیات فنی اشتغال
ماده 13 آییننامه اجرای یادشده بالا ـ ترکیب اعضای هیات فنی اشتغال اتباع بیگانه به شرح زیر میباشد:
1ـ دو نفر نماینده وزارت کار و امور اجتماعی به تشخیص وزیر کار و امور اجتماعی.
2ـ یک نفر نماینده دستگاه استفاده کننده از تبعه خارجی.
3ـ یک نفر نماینده سازمان امور اداری و استخدامی کشور.
4ـ یک نفر نماینده سازمان برنامه و بودجه.
گفتار سوم: نحوه تشکیل جلسات هیات فنی اشتغال
ماده 14 آییننامه اجرایی جلسات هیات فنی اشتغال اتباع بیگانه حداقل هفتهای دو بار با دعوت قبلی در محل وزارت کار و امور اجتماعی و به ریاست یکی از نمایندگان آن وزارتخانه، به تشخیص وزیر کار و امور اجتماعی تشکیل میگردد.
ماده 15 آییننامه اجرایی ـ جلسات با حضور چهار نفر از اعضا رسمیت مییابد و تصمیمات اتخاذ شده در وجود حداقل سه رای معتبر خواهد بود.
ماده 16 آییننامه اجرایی ـ اداره کل اشتغال اتباع بیگانه موظف به اجرای تصمیمات هیات فنی اشتغال را در استانها تشکیل دهد و تمام یا قسمتی از اختیارات هیات فنی اشتغال در مرکز را به آن محول نماید.
مبحث چهارم: چگونگی تمدید، تجدید ابطال و لغو پروانه کار اتباع بیگانه
گفتار نخست: تمدید و تجدید پروانه کار
در مورد تمدید پروانه کار اتباع بیگانه، ماده 4 آییننامه اجرایی ماده 129 قانون کار جمهوری اسلامی ایران مصوب 24/3/1371 هیات وزیران مقرر میدارد «کارفرمایانی که از خدمات اتباع بیگانه استفاده مینمایند، مکلفند در صورت تمایل به تمدید پروانه کار کارشناسان بیگانه شاغل در واحدهای خود مدارک لازم را جهت تمدید پروانه کار به انضمام گزارش عملکرد برنامه آموزشی حداقل یک ماه پیش از انقضای اعتبار پروانه کار به واحدهای ذیربط وزارت کار و امور اجتماعی ارایه نمایند».
ماده 5 آییننامه مقرر میدارد: «تمدید پروانه کار اتباع بیگانه موضوع ماده 3 این آییننامه توسط وزارت کار و امور اجتماعی بلامانع است».
ماده 7 همین آییننامه مقرر میدارد «اتباع بیگانه دارای پروانه کار معتبر که قرارداد استخدامی آنان با کارفرما به هر دلیل فسخ میگردد در صورت تغییر کارفرما، مشمول تجدید پروانه کار میشوند».
گفتار دوم: ابطال پروانه کار
ماده 9 آییننامه اجرایی ماده 129 قانون کار جمهوری اسلامی ایران مصوب 24/3/1371 هیات وزیران در مواردی که رابطه استخدامی تبعه خارجی با کارفرما قطع میگردد. کارفرما مکلف است حداکثر ظرف مدت پانزده روز مراتب را جهت ابطال و ضبط پروانه کار تبعه خارجی به واحدهای ذیربط وزارت کار و امور اجتماعی اعلام نماید. با متخلفان در این زمینه طبق ماده (181) قانون کار رفتار خواهد شد.
مبحث پنجم: اشتغال به کار بیگانگان در ایران از نظر قانون تامین اجتماعی
اتباع بیگانه جهت اشتغال در ایران بایستی بیمه شوند و در خصوص بیمه با آنان مطابق اتباع ایرانی رفتار میشود. کارفرمایانی که اتباع بیگانه را در چارچوب قوانین و مقررات جاری در کارگاه خود به کار گیرند ملزم به پرداخت حق بیمه آنها هستند. آن دسته از اتباع بیگانه که بر اساس قوانین و مقررات مربوط به اشتغال در کارگاهها و موسسات مشمول قانون تامین اجتماعی اشتغال دارند. تابع مقررات این قانون به شمار میروند. اگر تبعه بیگانه در کشور خود بیمه بود باید بیمه نامه موسسه بیمهگذار و مزایای مورد استفاده و ... را که به تایید سفارت ایران در کشور خارجی رسیده است ارایه داده تا اگر با مقررات تامین اجتماعی ایران انطباق داشت نامبرده را از پرداخت حق بیمه معاف و در صورت عدم انطباق، پرداخت بیمه اجباری است. کارفرمایانی که این دسته از اتباع بیگانه در کارگاههای آنها اشتغال دارند ملزم هستند اسامی آنها را در فهرستهای ارسالی به شعب این سازمان درج و حق بیمه آنها را در موعد مقرر پرداخت کنند.
اتباع بیگانه فاقد مجوز اشتغال از شمول قانون تامین اجتماعی خارج هستند و مطالبه و دریافت حق بیمه آنها منتفی است. اما در حال حاضر، عملا اشتغال غیر قانونی این افراد وجود دارد و بسیاری از کارفرمایان به دلیل دستمزد پایین وضعیت آنان را به وزارت کار اعلام نمیکنند. چنین امری در اشتغال اتباع ایرانی تاثیرگذار است و عرضه و تقاضای بازار داخلی کار را به ویژه در مشاغل آسان دگرگون میکند. همچنین به دلیل فقدان مجوز اشتغال احقاق حقوق این افراد طبق قانون کار میسر نیست و جبران خسارت ناشی از کار در مورد آنان با دشواری روبرو میشود. بنابراین در رابطه با اشتغال اتباع بیگانه فاقد مجوز و پروانه کار، دولت در اجرای قواعد آمره حقوق کار با موانع روبرو شده و افراد ذینفع هم از حقوق قانونی خود محروم خواهند شد.
مبحث ششم: مجازات اشتغال غیرمجاز اتباع بیگانه
ماده 2 آییننامه اجرایی ماده 129 قانون کار جمهوری اسلامی ایران مصوب 24/3/1371 هیات وزیران مقرر میدارد: «کارفرمایانی که از خدمت اتباع بیگانه استفاده مینماید مکلفند مدارک لازم جهت صدور پروانه کار اتباع یادشده را ظرف مدت یک ماه از تاریخ ورود تبعه خارجی به کشور به واحدهای ذیربط در وزارت کار و امور اجتماعی ارایه نمایند. در غیر این صورت وزارت کار و امور اجتماعی به استناد ماده 181 قانون کار، مراتب را به مراجع قضایی اعلام مینماید».
ماده 181 قانون کار در این رابطه مقرر میدارد «کارفرمایانی که اتباع بیگانه را که فاقد پروانه کارند و یا مدت اعتبار پروانه کارشان منقضی شده است به کار گمارند و یا اتباع بیگانه در کاری غیر از آنچه در پروانه کار آنها قید شده است بپذیرند و یا در مواردی که در رابطه استخدامی تبعه بیگانه با کارفرما قطع میگردد مراتب را به وزارت کار و امور اجتماعی اعلام ننمایند، با توجه به شرایط و امکانات خاطی و مراتب جرم به مجازات حبس از 91 روز تا 180 روز محکوم خواهند شد.[33]
نتیجهگیری
سرعت رو به افزایش جهانیسازی، تعداد کارگران مهاجر را نسبت به گذشته افزایش داده است. بیکاری و فقر بیشتر کارگران کشورهای در حال توسعه را وادار به جستجوی کار در سایر کشورها نموده است. در نتیجه میلیونها کارگر و خانواده آنها برای پیدا کردن کار به کشورهای دیگر سفر میکنند. در حال حاضر تقریبا 175 میلیون مهاجر در سراسر جهان زندگی میکنند که نیمی از آنان کارگران هستند.
همان گونه که پیشتر به آن اشاره شد کشور ایران تنها به 13 مقاوله نامه بینالمللی کار پیوسته که از میان مقاوله نامههای پیوستی که مورد تصویب قرار گرفته تنها مقاوله نامه 19 (تساوی رفتار در مورد کارگران خارجی) مرتبط با بحث حقوق اتباع بیگانه میباشد.
1ـ کشور ایران در سال 1972؛ بیستم خرداد 1351 به این مقاوله نامه ملحق گردید. بند 1 مقاوله نامه مقرر مینماید که هر دولت عضو سازمان که به آن مقاوله نامه ملحق میشوند باید در مورد اتباع بیگانه و اتباع داخلی خود در زمینه حوادث ناشی از کار رفتار یکسان داشته و در مورد کارگران خارجی یا وراث آنها و اتباع خود هیچ تبعیضی اعمال ننمایند. ماده 2 و 3 نیز، دامنه شمول این مقررات به کارگران و تعیین سیستم جبران خسارت ناشی از کار در مدت سه سال، در کشورهای عضو اشاره مینماید و در ماده 14 این سند به تعهد کشورهای عضو مقاوله نامه به انجام همکاریهای متقابل برای اجرای هر چه بهتر و سریعتر مفاد این سند تاکید مینماید. به طور کلی هدف اصلی در تدوین مقاوله نامه حمایت از کارگران و افراد تحت تکفل آنها در صورت بروز حوادث ناشی از کار میباشد که در این صورت باید مزایا و امتیازات متعلق به کارگر بدون هیچ تبعیضی به کارگر یا خانواده تحویل گردد. در ایران در خصوص جبران خسارت ناشی از کار، هیات دولت آییننامهای را با عنوان نرخ و ماخذ حق بیمه حوادث ناشی از کار اتباع کشورهای ملحق شده به مقاوله نامه شماره 19 سازمان بینالمللی کار در شهریور، 1380 به تصویب رساند که این آییننامه از تاریخ تصویب لازمالاجرا گردید. ماده 1 آییننامه یادشده بالا هماهنگ با بند 1 ماده مقاوله نامه شماره 19 مقرر مینماید: کلیه اتباع کشورهای ملحق شده به مقاوله نامه شماره 19 که طبق قوانین و مقررات مربوط در ایران به کار اشتغال دارند در مقابل حوادث مختلف تحت پوشش و حمایت قرار میگیرد.
قانون کار ایران از نظر انطباق با معیارهای بینالمللی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و شایسته نیست در حالی که به آسانی و بدون نیاز به تغییرات اساسی در این قانون میتوانیم به تعداد بسیاری از مقاوله نامهها ملحق شویم (در موضوعات مختلف حقوق کار از جمله مقاوله نامه 97 و ...)؛ نام کشور ایران در زمره کشورهایی باشد که کمترین میزان الحاق به مقاوله نامهها را داشته و این تردید و ذهنیت را به وجود آورد که حقوق کار در ایران همواره در حال نقض بوده و به درستی رعایت نمیشود.
2ـ پیرامون بحث عدم تبعیض در بحث اشتغال و آزادی انتخاب شغل مورد تاکید که در برخی از اسناد بینالمللی از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر، منشور ملل متحد، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بدان اشاره شده و مورد تاکید میباشد و با توجه به این که موازین و معیارهای بینالمللی کار به مقامات صلاحیتدار هر کشور اجازه میدهد با توجه به سیاستهای کشور خود برای اشتغال بیگانگان محدودیتها و موانعی را ایجاد نماید. بنابراین اتباع بیگانه نمیتوانند تنها با دارا بودن شرایط عمومی، قرارداد کار ببندند و در هر شغلی که مایل باشند به کار اشتغال ورزند. بر اساس مفاد تصویب نامه منع استخدام اتباع بیگانه در مشاغل کلیدی و حساس مصوب 26/6/1363 هیات وزیران،[34] به کار گماردن اتباع بیگانه توسط وزارتخانهها، سازمانهای دولتی و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پستها و سمتهای مدیریت عامل و معاونت شرکتها و سازمانهای دولتی یا وابسته به دولت، مشاغل ریاست بالا در وزارتخانهها، استانداریها و سازمانهای دولتی و مشاوران عالی و اداری مدیریت سازمانها و شرکتهای دولتی وابسته به دولت ممنوع میباشد.
این محدودیتها را نمیتوان برخلاف اصل عدم تبعیض دانست زیرا در نظر گرفتن شرایط ملی در هر کشور و اجازه اسناد و معیارهای بینالمللی در ارتباط با وضع محدودیتها در تصویب برخی مشاغل به رسمیت شناخته شده است.
3ـ کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق تمامی کارگران و اعضای خانواده آنان تنها معدودی از کشورهای این کنوانسیون را رسماً قبول کرده و طی 20 سال گذشته فقط 44 کشور جهان به این کنوانسیون پیوستهاند که تقریبا تمامی آنها نیز از کشورهای در حال توسعه بودهاند که معمولا مقصد اصلی مهاجرت نیستند. روند پیوستن کشورها به این کنوانسیون بسیار کندتر از حد عادی بوده و در نتیجه حمایت موثر از حقوق انسانی مهاجران را با دشواری مواجه ساخته است. یکی از اهداف این کنوانسیون حمایت از حقوق بشر تمامی کارگران مهاجر و اعضای خانوادهشان بدون توجه به وضعیت قانونی آنان میباشد تا از شرایطی سالم، منصفانه، انسانی و قانونی برخوردار شوند. همچنین قرار دادن ضوابط و معیارهای مشخص در مورد حقوق بنیادین مهاجران حتی مهاجران غیر متعارف[35] بوده است که متاسفانه در بسیاری از کشورهای جهان رعایت نگردیده و مورد انتقاد بوده است.
پیرامون حقوق مندرج در کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق تمامی کارگران مهاجر و اعضای خانواده آنان، کشور ایران تا کنون به این کنوانسیون نپیوسته است اما با مراجعه به قوانین داخلی به ویژه قانون کار اغلب قوانین حمایتی در حوزه بهرهمندی از تامین اجتماعی، آموزش و ... صرفا محدود به کارگران مهاجر و قانونی میباشد و کارگران مهاجر نامتعارف که به صورت غیرقانونی در کشور حضور دارند از شمول بهرهمندی از حقوق مذکور خارج بوده، این در حالی است که در کنوانسیون یادشده به حمایت از حقوق تمامی کارگران مهاجر اعم از قانونی و نامتعارف تاکید داشته است. بنابراین در صورت تمایل ایران به پیوستن به این کنوانسیون میبایست ضمن ساماندهی تمامی کارگران مهاجر اعم از قانونی و غیرقانونی که در کشور حضور دارند در برخی از قوانین نیز اصلاح جزئی صورت پذیرد.
با توجه به مطالبی که به آن اشاره شد و با توجه به مواردی چون گسترش بسیار سریع ارتباطات، خیزش جوامع انسانی به سمت ایده دهکده جهانی، تمایزهای اقتصادی میان کشورها، تمایل افراد بشری به سمت رفاه بیشتر و در نتیجه مهاجرت و کار در کشورهای برخوردار بایستی اذعان داشت که مهاجرت پدیدهای است غیرقابل انکار و همچنان رو به گسترش، که وجود و گسترش این پدیده، لزوم قاعدهمند نمودن و تطابق بیشتر آن را با معیارهای بینالمللی توسط کشورها نشان میدهد. سازمان بینالمللی کار به عنوان مهمترین نهاد ایجاد کننده هنجار در سطح فراملی در مبحث کار و کارگر و حقوق کار، تا کنون تلاشها و اقدامات و مقاوله نامههای زیاد و تا حدی قابل قبول به ثمر رسانده که قابل تقدیر میباشد و استمرار چنین روندی لازم و ضروری، اما در شرایط کنونی تلاش این سازمان و کشورهای پیشرو در زمینه حمایت از کارگران مهاجر، بایستی در ورود هر چه بیشتر هنجارها و توافقات ناشی از مقاوله نامههای بینالمللی در سیستم حقوق داخلی سایر کشورها باشد، تا این مصوبات بینالمللی در مرزهای داخلی جنبه عملی بیشتری به خود بگیرد و این ممکن نیست مگر با افزایش آگاهی کشورها از لزوم پیروی از چنین مباحثی و هماهنگی و همکاری واقعی کشورها با یکدیگر در راستای توجه به منافع بنیادی جوامع خودشان. راجع به کشور ایران بایستی اشاره داشت با توجه به مهاجر پذیر بودن و مهاجرفرست بودن کشور ایران، لزوم پیوستن به اکثریت مقاوله نامههای حامی کارگران مهاجر و شکل دهنده چگونگی رفتار با کارگران بیگانه و هماهنگی و همکاری با سازمانهای تامین اجتماعی سایر کشورها آشکار میباشد. زیرا منافع ملی جامعه ایرانی در این جهت است که بر این اساس در یک چارچوب قاعدهمند شود و از طرفی دیگر اتباع ایرانی مهاجر به کشورهای دیگر برای کسب کار در زمینه حقوق مکتسبه و دریافت مستمری از حمایتهای قاعدهمند بینالمللی در چارچوب رفتار متقابل، بیشتر برخوردار شوند.
به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که قانون کار ایران به خوبی کارگران مهاجر را تحت پوشش قرار داده و حتی گاهی فراتر از اسناد بینالمللی عمل نموده و هماهنگی کامل میان قانون کار ایران و این اسناد بینالمللی وجود داشته و تاثیر غیرمستقیم آن بر قانون کار به وضوح نمایان است.
منابع
1. ابن علی، علیاکبر، مجموعه قوانین و مقررات کار و تامین اجتماعی، موسسه کار و تامین اجتماعی، 1377.
2. ارفعنیا، بهشید، حقوق بینالملل خصوصی، چاپ سوم، انتشارات بهتاب، 1380.
3. امینزاده، هادی، قواعد بینالمللی کار در خصوص حقوق کار بیگانگان، پایان نامههای کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، 1376.
4. پورجعفر، آزادی، سازمان بینالمللی کار، چاپ اول، انتشارات مجد، 1389.
5. توسلی نایینی، منوچهر، نشریه اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال 1388، شماره 264-263، مقاله: بررسی حقوقی اشتغال اتباع بیگانه در ایران،
6. دهخدا، علیاکبر، لغت نامه، جلد اول، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران، 1337.
7. شیدفر، زینالعابدین، حقوق کار و صنعت، جلد 2، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران، 1347.
8. عراقی، عزتالله، حقوق بینالملل کار، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، 1376.
9. قدسی، شبنم، بررسی اشتغال بیگانگان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، 1382.
10. کاتوزیان، ناصر، مبانی حقوق عمومی، چاپ ششم، انتشارات دادگستر، 1377.
11. مرادی غیاثآبادی، رضا، منشور کوروش هخامنشی، چاپ هشتم، 1388.
12. موسیزاده، رضا، حقوق معاهدات بینالمللی، چاپ اول، نشر دادگستر، 1377.
13. ناصرزاده، هوشنگ، اعلامیههای جهانی حقوق بشر، چاپ اول، انتشارات دانش امروز، 1372.
14. نصیری، محمد، حقوق بینالملل خصوصی، چاپ سوم، تهران، انتشارات آگاه، 1372.
15. یزدی مهریزی، محمود، امور اتباع خارجی، چاپ اول، معاونت آموزش ناجا، 1386.
استاد : جناب آقای دکتر علیرضا حسنی
گردآورنده:
نفیسه کیان
زمستان 1392
[1] . مرادی غیاثآبادی، رضا، منشور کوروش هخامنشی، چاپ هشتم، 1388.
[2] . قدسی، شبنم، بررسی اشتغال بیگانگان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، 1382، صص 55-53.
[3] . قدسی، شبنم، بررسی اشتغال بیگانگان، پیشین، صص 55-53.
[4] . همان.
[5] . ناصرزاده، هوشنگ، اعلامیههای جهانی حقوق بشر، چاپ اول، انتشارات دانش امروز، 1372، صص 55-52.
[6] . نصیری، محمد، حقوق بینالملل خصوصی، چاپ سوم، تهران، انتشارات آگاه، 1372، ص 26.
[7] . ارفعنیا، بهشید، حقوق بینالملل خصوصی، چاپ سوم، انتشارات بهتاب، 1380، ص 53.
[8] . نصیری، محمد، حقوق بینالملل خصوصی، پیشین، ص 26.
[9] . یزدی مهریزی، محمود، امور اتباع خارجی، چاپ اول، معاونت آموزش ناجا، 1386، ص 107.
[10] . دهخدا، علیاکبر، لغت نامه، جلد اول، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه تهران، 1337، ص 19.
[11] . ارفعنیا، بهشید، پیشین، صص 192-187.
[12] . کاتوزیان، ناصر، مبانی حقوق عمومی، چاپ ششم، انتشارات دادگستر، 1377، ص 384-381.
[13] . Les Institution
[14] . کاتوزیان، ناصر، مبانی حقوق عمومی، پیشین، ص 384-381.
[15] . Reciprocal action
[16] . در این خصوص، دیوان عالی کشور فرانسه در تاریخ 22 ژانویه 1806، در مقابل دولت انگلیس که مدعی رفتار متقابل دولت فرانسه نسبت به شناسایی حق ارث اتباع انگلیس در فرانسه بود، همچنان که اتباع فرانسه در انگلیس از این حق متمع بودند، اعلام داشت هر دولتی خود تعیین کننده حقوقی است که برای بیگانگان میشناسد.
[17] . پورجعفر، آزادی، سازمان بینالمللی کار، چاپ اول، انتشارات مجد، 1389، صص 34-31.
[18] . پورجعفر، آزادی، سازمان بینالمللی کار، پیشین، صص 34-31.
[19] . Versailles
[20] . S. Gompers (1850-1924).
[21] . American Federation of Labor (AFL)
[22] . Schlager (Neil), op. cit. p 427
[23] . عراقی، عزتالله، حقوق بینالملل کار، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران، 1376، ص 31.
[24] . شیدفر، زینالعابدین، حقوق کار و صنعت، جلد 2، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران، 1347، ص 142.
[25] . Convention
[26] . Recommendation
[27] . موسیزاده، رضا، حقوق معاهدات بینالمللی، چاپ اول، نشر دادگستر، 1377، ص 42.
[28] . مستفاد از بند 1 مادهی اساسنامهی سازمان بینالمللی کار.
[29] . International Labour Standards
[30] . عراقی، عزتالله، حقوق بینالمللی کار، پیشین، ص 160.
[31] . مواد 36، 40 و 41 در بخش 4 کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق تمامی کارگران مهاجر و اعضای خانوادهی آنها.
[32] . امینزاده، هادی، قواعد بینالمللی کار در خصوص حقوق کار بیگانگان، پایان نامههای کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، 1376.
[33] . توسلی نایینی، منوچهر، نشریه اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال 1388، شماره 264-263، مقاله: بررسی حقوقی اشتغال اتباع بیگانه در ایران، صفحه 14-1.
[34] . ابن علی، علیاکبر، مجموعه قوانین و مقررات کار و تامین اجتماعی، موسسه کار و تامین اجتماعی، 1377، ص 280.
[35] . کسانی هستند که از راههای متداول و قانونی دست به مهاجرت نزدهاند و احتمالا حضور آنها در کشور مقصد جنبه قانونی ندارد.