بسم الله الرحمن الرحیم

بیماریهای روانی و نفش آن در بطلان قراردادها

چکیده :

اهلیت یکی از شرایط اساسی صحت معاملات طبق ماده 190 قانون مدنی می باشد و کسانی که فاقد اهلیت لازم برای معامله باشند در صورتی که اقدام به عقد قرارداد یا معامله ای بنمایند این معامله باطل یا غیر نافذ می باشد . یکی از عواملی که باعث عدم اهلیت برای اشخاص می باشد انواع بیماریهای روانی و ... است . در این تحقیق سعی شده انواع بیماریهای که سبب زوال عقل و بالطبع عدم اهلیت شخص میشود مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نیز اثر این نوع بیماریها بر ابطال یا بطلان قراردادها مورد بحث قرار می گیرد .

گفتار اول : جنون

هرچند قانون مدنی تعریفی از جنون به عمل نیاورده است، اما مجنون در فقه و حقوق به کسی اطلاق می‌شود که فاقد تشخیص نفع و ضرر و حسن و قبح است. به عبارت دیگر به کسی که فاقد قوه درک و شعور بوده، و دارای اختلال در قوه دماغی می‌باشد، مجنون گویند. احراز جنون توسط دادگاه صورت می‌گیرد. قانون مدنی در ماده 1211 به تبعیت از نظر مشهور فقها بیان می‌دارد: «جنون به هر درجه كه باشد، موجب حجر است.»

در لغت انگليسي با نام / Exorcisonو يا / Amnesia , Iusanitبه كار مي رود . در لغت فارسي به معني ديوانگي است و در اصطلاح وضعيت شخصي است كه در هنگام انجام اعمال حقوقي بدان ابتلا دارد از نظر حقوق جزا جنون به هر درجه باشد رافع مسئوليت كيفري مي باشد و از نظر حقوقي اثر جنون در عقد ابطال آن عقد به طور كلي مي باشد. جنون دائمي وضعيت يا بيماري اي است كه شخص دائماً بدان دچار بوده و قواي دماغي و مشاعر وي دائماً مختل مي باشد . در جنون ادواري در اين حالت (پسيكوزهاي حاد ) بيماري، سريع و بدون مقدمه شروع شده و در مدت چند ساعت و يا چند روز تغييرات كلي در حالت و يا رفتار و يا اخلاق بيمار ايجاد مي كند اين نوع جنون ناشي از اختلالات هيجاني و عاطفي است.

بيمارى‌هاى اصلي روانی  را روان‌پريشي (Psychosis) مى‌نامند. در اين حالت شخص ديوانه است و واقعيت را احساس نمى‌کند. سه نوع بيمارى عمده وجود دارد:

       1-روان‌گسيختگى (Schizopherenia) (اسکيزوفرني) که در آن شخص در دنياى رويايى خود به‌سر مى‌برد؛

اسکيزوفرنيا و اختلالات وابسته به آن با نشانه‌هاى سايکوتيک مثل هذيان و توهم مشخص مى‌شوند: شدت اين اختلالات گوناگون است. در اسکيزوفرنيا، بيمار نشانه‌هاى مايکوتيکى و اختلال عملکرد دارد. در اختلالت هذياني، بميار هذيان‌هايى را تجربه مى‌کند اما هيچ اثرى از توهم يا ساير نشانه‌هاى مشخصه اسکيزوفرنيا وجود ندارد. اسکيزوفرنيا با سير هر چند متغير، اما غالباً مزمن و عود‌کننده خود، نوعى بيمارى مشخصاً ناتوان‌کننده به‌شمار مى‌رود. اين بيمارى به‌صورت سندرم حاد و مزمن بروز مى‌کند. ويژگى‌هاى شايع سندرم حاد: توهم، عقايد گزند و آسيب، محروميت اجتماعي، اختلال در عملکرد شغلى و عقيده کاذب مورد ارجاع قرار گرفتن و در سندرم مزمن نشانه‌ها به صورت: کاهش فعاليت، فقدان سائق دورى از اجتماع، آپاتى هيجاني، اختلال تفکر مى‌باشد.

2-. روان‌پريشيِ افسردگى - سرخوشى (Manic-Depresion): که در آن نشانه‌ها بين افسردگى ژرف و هيجان شديد نوسان دارند.

مانيا سندرمى است که از برخى لحاظ متضاد افسردگى مى‌باشد و به‌عنوان قسمتى از اختلال دو قطبى بروز مى‌کند. اين اصطلاح دلالت بر دوره‌هايى از اختلال افسردگى و مانيا دارد اما شامل آنهايى هم مى‌شود که در زمان تشخيص فقط به مانيا مبتلا هستند مانيا به‌صورت خفيف، متوسط و شديد بروز مى‌کند.

اين افراد داراى علائمى هم‌چون: سرخوشى يا تحريک‌پذيري، بيش‌فعالى و خود بزرگ‌بينى هستند.

3-سوءظن شديد و هذيان‌گويى (Paronia) (پارانويا) که همراه با سوءظن شديد و بى‌دليل و با گرايش پيش‌رونده به سوى همه

يکى از بيمارى‌هاى روانى که جزء بيمارى‌هاى اصلى محسوب مى‌شود و در واقع بيمارى‌هاى روا‌ن‌پريشى است و در اين حالت شخص ديوانه است اما واقعيت را احساس نمى‌کند. افراد پارانوميا دچار سوءظن شديد و هذيان‌گويى مى‌باشند. سوءظن شديد و بى‌دليل و با گرايش پيش‌رونده به سوى همهٔجهاندرچارچوبيکتوهم است.

بيمارى‌هاى جزيي بر دو دسته هستند:

1-روان‌نژندى (نوروز، neurosis)در اين حالت بيمار نمى‌تواند در برابر موقعيت‌هاى گوناگون زندگى واکنش هنجار نشان دهد. او ديوانه به‌شمار نمى‌آيد ولى با وجود اين برخى نشانه‌هاى ويژه مانند ترس غيرعادى و اجبار و وسواس را از خود نشان مى‌دهد؛

 

2-. اختلال‌هاى شخصيتي: انحرافات شخصيتى شديد را مى‌توان اختلال به‌حساب آورد ولى مشکل بتوان مرز دقيقى ميان شخصيت طبيعى و شخصيت ناهنجار قائل شد. در واقع شخصيت وقتى مختل به‌حساب مى‌آيد که سبب رنج ‌کشيدن خود فرد يا سايرين شود.اين اختلالات به‌صورت: ۱. مضطرب، گرفته و مستعد به نگرانى و ناراحت شدن -۲. فقدان عزت‌نفس و اعتماد به‌نفس - ۳. حساس و شکاک - ۴. نمايش و تکانه‌اى - ۵. پرخاش‌گر و ضد اجتماعى

 

گفتار دوم : بیماری آلزایمر (Alzheimer's disease)

‏ به اختصار آلزایمر خوانده می‌شود، یک نوع اختلال عملکرد مغزی است که بتدریج توانایی‌های ذهنی بیمار تحلیل می‌رود. بارزترین تظاهر زوال عقل اختلال حافظه‌است. اختلال حافظه معمولاً بتدریج ایجاد شده و پیشرفت می‌کند. در ابتدا اختلال حافظه به وقایع و آموخته‌های اخیر محدود می‌شود ولی بتدریج خاطرات قدیمی هم آسیب می‌بینند. بیمار پاسخ سئوالی را که چند لحظه قبل پرسیده‌است فراموش می‌کند و مجدداً همان سؤال را می‌پرسد. بیمار وسایلش را گم می‌کند و نمی‌داند کجا گذاشته‌است. در خرید و پرداخت پول دچار مشکل می‌شود و نمی‌تواند حساب دارائیش را نگه دارد. بتدریج در شناخت دوستان و آشنایان و نام بردن اسامی آنها نیز مشکل ایجاد می‌شود. کم کم مشکل مسیر یابی پیدا شده و اگر تنها از منزل بیرون برود ممکن است گم شود. در موارد شدیدتر حتی در تشخیص اتاق خواب، آشپزخانه، دستشویی و حمام در منزل خودش هم مشکل پیدا می‌کند. بروز اختلال در حافظه و روند تفکر سبب آسیب عملکردهای اجتماعی و شخصی بیمار شده و در نتیجه ممکن است سبب افسردگی، عصبانیت و پرخاشگری بیمار شود.

یکی از مشکلات زوال عقل بروز توهم و هذیان است. مثلاً بیمار فکر کند همسرش به وی خیانت کرده‌است و یا همسایگان و پرستارش قصد آسیب رساندن و توطئه علیه وی را دارند. بیمار ممکن است به فرزندانش بدبین شود. گاهی اوقات بیمار افرادی را که نیستند می‌بیند مثلاً والدین فوت شده یا اقوام دیگر.

در موارد شدید بیمار برای انجام کارهای اولیه شخصی نیاز به کمک پیدا می‌کند و ممکن است توانایی کنترل ادرار و مدفوع را هم از دست دهد. بیمار دچار زوال عقل ممکن است در تکلم و یافتن کلمات مناسب مشکل پیدا کند و در نتیجه کم حرف و گوشه گیر شود. در موارد پیشرفته تر بیمار آگاهیش را نسبت به بیماری از دست داده و نمی‌داند دچار ناتوانی در انجام برخی کارها است و ممکن است کارهای خطر ساز انجام دهد. بتدریج ممکن است توانایی حرکتی بیمار هم دستخوش آسیب شده و مکرراً تعادلش را از دست داده زمین بخورد.

آلزایمر رایج‌ترین شکل زوال عقل است. علائم این بیماری با از دست دادن قدرت حفظ اطلاعات بخصوص حافظهٔموقتدردورانپیریآغازشدهوبه‌تدریجباازدستدادنقدرتتشخیصزمان، افسردگی، از دست دادن قدرت تکلم، گوشه‌گیری و سرانجام مرگ در اثر ناراحتی‌های تنفسی به پایان می‌رسد. مرگ پس از پنج تا ده سال از بروز علائم اتفاق می‌افتد؛ اما بیماری حدود بیست سال قبل از ظهور علائم آغاز شده‌است. این بیماری با از دست رفتن سیناپسهای نورونها در برخی مناطق مغز، نکروزهشدن سلول‌های مغز در مناطق مختلف سیستم عصبی، ایجاد ساختارهای پروتئینی کروی شکلی به نام پلاک‌های پیری (SP) در خارج نورون‌های برخی مناطق مغز و ساختارهای پروتئینی رشته‌های به نام NFT در جسم سلولی نورون‌ها، مشخص می‌شود.

علایم  بالینی  بیماری  چیست ؟

 علیرغم  تفاوت های  فردی  در بین  مبتلایان ، عموماً علایمی  را برای  تشخیص  می توان  در نظر گرفت . این  علایم  اگر مکرّر دیده  شوند، می توانند شک  ما را به  وجود بیماری  برانگیزاند، اما اگر فردی  فقط  یک  بار به  طور اتفاقی  کفش  خود را در یخچال  گذاشت (!) دلیل  بر وجود آلزایمر نیست . اگر فردی  مرتب  اشیاء را در جای  معمول  خود نگذارد تازه  جای  شک  به  وجود می آید و باید از نظر آلزایمر بررسی  شود

علایم  بالینی  بیماری  چیست ؟

 علیرغم  تفاوت های  فردی  در بین  مبتلایان ، عموماً علایمی  را برای  تشخیص  می توان  در نظر گرفت . این  علایم  اگر مکرّر دیده  شوند، می توانند شک  ما را به  وجود بیماری  برانگیزاند، اما اگر فردی  فقط  یک  بار به  طور اتفاقی  کفش  خود را در یخچال  گذاشت (!) دلیل  بر وجود آلزایمر نیست . اگر فردی  مرتب  اشیاء را در جای  معمول  خود نگذارد تازه  جای  شک  به  وجود می آید و باید از نظر آلزایمر بررسی  شود.

 

 فراموشی

 اولین  اثر این  بیماری  فراموشی  است . البته  همیشه  فراموشی  در سن  بالا دلیل  بر آلزایمر نیست . فراموشی  از همان  مراحل  اولیه  آلزایمر قابل  توجه  بوده  و با پیشرفت  بیماری  شدیدتر می شود. بیمار مبتلا به  آلزایمر ممکن  است  اشیا را جابجا بگذارد، وعده  ملاقات  را فراموش  کند، داروهای  خود را مصرف  نکند، و یک  سوآل  را مرتباً تکرار نماید، حتی  اگر لحظاتی  قبل  سوآل  را مطرح  نموده  باشد.

        با پیشرفت  بیماری ، نارسایی های  حافظه  شدیدتر شده  به  حدی  که  بیمار به  طور مکرّر نام  اطرافیان ، فرزندان ، و مراقبان  خود را فراموش  می کند؛ اشیای  منزل  را به  یاد نمی آورد و مرتب  درباره  آنها سوآل  می کند؛ امور ساده  شخصی  مانند مسواک  زدن ، بستن  بند کفش  و پوشیدن  لباس  را فراموش  می کند. شدّت  و حدّت  این  فراموشی ها زنگ  خطری  برای  مراقبان  بیمار می باشد.

 مشکلات  تکلم  و بیان

 بتدریج  که  حافظه  کوتاه  مدت  ضعیف تر و کم  کم  محو می شود، بیمار توانایی  به  یاد آوردن  لغات  مناسب  برای  جمله بندی  را از دست  می دهد.

 مشکل  خواندن  و نوشتن

 به  موازات  کاهش  توانایی  تکلم  و بیان ، توانایی  خواندن  نیز کاهش  می یابد. دلیل  آن  روشن  است ، چون  قدرت  تمرکز فکر کاهش  یافته ، بیمار قادر به  نگهداری  اطلاعات  به  مدت  لازم  نیست  و چون  نمی تواند جمع بندی  کند، توانایی  استفاده  از اطلاعات  را از دست  می دهد. 

 اشکال  در محاسبه

 جمع  و تفریق  و کارکردن  با اعداد، احتیاج  به  حافظه  دارند. بیماران  مبتلا به  آلزایمر به  دلیل  نقص  حافظه  و فراموشی ، توانایی  تفکر انتزاعی  را از دست  می دهند و در نتیجه  دچار مشکل  در محاسبات  عددی  می شوند و نگهداری  حساب  بانکی ، زمان  ملاقات ها، تقویم  و ساعت  برایشان  مسأله ساز می شود.

 

 

 

 ضعف  تصمیم گیری

 از آنجا که  برای  تصمیم گیری  و قضاوت  درباره  مسائل  و درک  رابطه  تصمیم  با نتیجه  آن  باید از حافظه  کمک  گرفت ، بیماران  آلزایمری  در این  مسائل  نیز دچار مشکل  می شوند. 

 عدم  اشراف  به  زمان  و مکان

 بیماران  آلزایمری  دچار اشکال  در درک  زمان  و فضا هستند، زیرا حافظه  نقش  مهمی  در هماهنگی  با محیط  و آشنایی  با آن  ایفا می کند. این  بیماران  که  دچار نقصان  حافظه  هستند، گاه  حتی  در منزل  خود گم  می شوند یا برای  وارد شدن  به  ماشین  سر خود را خم  نمی کنند. 

 عدم  تشخیص  اطرافیان

 یکی  از علایم  بسیار آزاردهنده ، فراموش  کردن  اسامی  اطرافیان  یا بستگان  می باشد. این  آزار دوجانبه  است . 

 از دست  دادن  علاقه  و لذت

 بیماران  احساس  می کنند به  علت  افت  مهارتهای  فکری  و ناتوانی  و نقصان  حافظه  دیگر به  درد جامعه  نمی خورند و شوق  و علاقه  خود را به  زندگی  و هر چیز جالبی  از دست  می دهند. 

 افکار هذیانی

 در ابتدای  بیماری ، افکار بدبینانه  هذیانی  چندان  دیده  نمی شود ولی  بتدریج  که  با پیشرفت  بیماری ، فرد توانایی  ربط  دادن  نتایج  را به  رویدادها از دست  می دهد، افکار هذیانی  بر وی  مستولی  شده  و شکاک  و بدبین  می شود.. 

 مشکلات  جنسی

 مطالعات  علمی  هنوز نتوانسته اند علل  کاهش  یا افزایش  تمایلات  جنسی  را توضیح  دهند ولی  اکثر این  بیماران  دچار کاهش  میل  جنسی  می شوند.

 کاهش  هماهنگی  در حرکات  اندامها

 تبادل  اطلاعات  بین  سلولهای  عصبی  مغز، اعصاب  بدن  و عضلات ، حرکت  بدن  را امکانپذیر می کند. اگر این  مبادلات  در اثر معیوب  شدن  سلول های  مغز مختل  نشود، هماهنگی  حرکات  بدن  تحت  تأثیر قرار می گیرد. عدم  هماهنگی ، با پیشرفت  بیماری  تشدید می شود. 

 تغییرات  شخصیتی

 از آنجا که  آلزایمر عملکرد مغز را تغییر می دهد، شخصیت  فرد نیز ممکن  است  دستخوش  تغییر شود.

بیماری آلزایمر به مرور باعث زوال عقل  بیمار شده و شرایطی شبیه بیماران روانی پیدا کرده و قادر به تشخیص منفعت عقلایی خود نبوده و به نظر می رسد که دخالت چنین شخصی در امور مالی خود به ضرر بیمار می باشد در نتیجه لازم است حمایت قانونی از بیمار آلزایمری شبیه مجنون به عمل آید .

 

گفتار سوم : افسردگی

افسردگی یک بیماری روانی‌ست که باعث احساس غم و ناراحتی مداوم و از دست‌دادن علاقه می‌شود. اکثر افراد بعضی از مواقع احساس نارحتی، افسردگی و غم می‌نمایند، احساس افسرده و غمگین بودن واکنشی طبیعی بدن به مشکلات زندگی و از دست‌دادن چیزها و کسانی که به آنها علاقه داریم، می‌‌باشد. اما زمانیکه این احساس غم و اندوه شدید، بی‌امیدی، بی‌چارگی و بی‌ارزشی بیشتر از چند روز یا چند هفته طول بکشد، شما دچار بیماری افسردگی شده‌اید.

بیماری افسردگی بر طرز فکر، احساس و رفتار شما تاثیر می‌گذارد. افسردگی می‌تواند، باعث ابتلای به انواع بیماری‌های جسمی و روانی شود. افراد افسرده ممکن‌است در انجام وظایف روزانه ناتوان بوده و حتی احساس کنند، زندگی ارزش زندگی کردن ندارد. برخلاف تصور افراد افسردگی فقط یک ضعف و ناتوانی نیست و نمی‌توان آنرا به سادگی نادیده گرفت، بلکه یک بیماری مزمن مانند دیابت، فشارخون و …استکهبایدبرایدرمانآناقدامکرد. اکثرافراد مبتلا به بیماری افسردگی بعد از مصرف دارو، جلسات مشاوره و یا سایر اشکال درمان، بهبود می‌یابند.

علایم بیماری افسردگی

برطبق انستیتوی ملی سلامت روانی آمریکا، افرادیکه درچار اختلال افسردگی هستند، علایم و نشانه‌های یکسانی ندارند. بعضی از علایم معمول و متداول افسردگی شامل:

·         مشکل در تمرکز، یادآوری جزئیات و تصمیم‌گیری

·         خستگی و کاهش انرژی

·         احساس گناه، بی‌ارزشی و یا درماندگی

·         بدون امید به آینده و بدبینی

·         بیخوابی، بیدار شدن صبح زود و یا خواب زیاد

·         بیقراری و نا‌آرامی

·         ازدست دادن علاقه به فعالیت‌های لذت بخش، شامل رابطه جنسی و …

·         از دست دادن لذت به زندگی

·         پرخوری عصبی و یا کاهش اشتها

·         سردرد، گرفتگی عضلات و یا مشکلات گوارشی

·         کاهش میل جنسی

·         گریه کردن بدون هیچ دلیل خاصی

گفتار چهارم :مصرف مواد مخدر

مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن از خطرناک ترین پدیده های جوامع بشری به حساب می آید که در نهایت چیزی جز پشیمانی، بیماری، تباهی و مرگ به دنبال نخواهد داشت. متاسفانه مصرف مواد مخدر به عنوان انگیزه مثبت برای لذت، نشاط، تفریح و تکمیل اوقات فراغت رهایی از تنهایی و فرار از مشکلات، بین برخی جوانان رواج یافته و از همه تاسف بارتر اینکه، الگوی مصرف مواد مخدر به سرعت در حال تغییر بوده و از مواد سنتی به مواد صنعتی و قرص های اکستازی در حال تغییر است.مواد مخدر جدید مخلوطی از چند ماده اعتیاد آور با درجه خلوصی بالاترند که مصرف آنها وابستگی به چند ماده مخدر را به طور همزمان به دنبال دارد.به عنوان مثال کریستال در کشور ما همان هروئین با درجه خلوص بالاتر است و یا مثلا کراک در خارج از کشور مشتقی از کوکائین و در کشور ما ترکیب با درجه خلوص بالاتر هروئین و گاه کمی کوکائین می باشد.بزرگترین خطر کنونی جامعه، فروش هروئین به نام "کراک" و "کریستال" تحت عنوان مواد نشئه کننده ای که اعتیاد آور نیستند می باشد.

انواع مواد

مواد به چند گروه تقسیم می گردند:

1-                مخدرها Narcotics تریاک و مشتقات آن: کدئین، مرفین و هروئین که سبب القای بی حسی، کرختی، رخوت و خواب شدید می شوند. و مخدرهای صنعتی مثل پتیدین، به ویژه نورفین و ...

2-                محرک ها Stimulant
که موجب افزایش انرژی، هوشیاری، فعالیت جسمی، کاهش خستگی و اشتهاء، افزایش ضربان قلب و فشار خون می شود. مثل کوکائین و آمفتامین

3-                توهم زاHallocinogens
توهم زاها سبب تغییر و اختلال در خلق و خو، ادراک و حواس بینایی و شنوایی و همچنین القای حالت رویا در زمان بیداری می گردد. مثل ماری جوآنا ، ال- اس - دی ( LSD ) ، حشیش، سکالین، پسیلوسیلین، کراک ، کروکودیل

4-                خواب آورها
باربیتوراتها، داروهای ضد افسردگی و آرام بخش مثل مپروبامات و بنزودیازپین ها

علت روی آوردن به مواد مخدر

در حالت طبیعی وقتی شما کاری انجام می دهید که موجب رضایت شما می گردد از مغز موادی به نام دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود که اثر این مواد روی مغز منجر به احساس رضایت و لذت می گردد.مواد مخدر با تاثیر بر همین سیستم منجر به ایجاد اختلال در عملکرد این سیستم می گردد. و از این پس شخص مصرف کننده به خیلی از کارها که قبلا برایش لذت بخش بوده تمایل نشان نداده و برعکس با دیدن مصرف مواد توسط دیگران و حتی عکس های مصرف مواد مخدر احساس نیاز به مصرف مواد و لذت و رضایت می کند.

باورهای غلط زیر نیز در شیوع مصرف مواد مخدر موثر است.

1-برای تسکین دردهای حاد و مزمن: 
این مواد واکنش انسان را نسبت به حس درد کاهش می دهند و فقط اثر تسکینی دارند ولی عامل ایجاد درد را درمان نمی کنند و مشکل همچنان باقیست.پس از مدتی بدن به مواد عادت کرده و شخص مجبور به افزایش میزان و دفعات مصرف می شود که گاهی تا 30 برابر مقدار مصرف اولیه برای تسکین درد مصرف می نماید.

2-عقیده اشتباه دیگر، اثر مواد مخدر بر کاهش قند خون در بیماران دیابتی است که تاکنون توسط مراجع علمی به اثبات نرسیده است.

3-اعتقاد به اثر مواد مخدر در کاهش اضطراب و افسردگی و سایر بیماری های روانی است که متاسفانه چنین نبوده و در نهایت منجر به اعتیاد و مشکلات بعدی می‌شود.

اثر مخدرها در کوتاه مدت:

مخدرهای قوی در کوتاه مدت باعث ایجاد سرخوشی و رضایت شده، دردها را کاهش داده، تعداد تنفس، ضربان قلب حرکات روده ها را از طریق کاهش فعالیت سیستم عصبی کاهش می‌دهد. با مصرف بیشتر دارو خواب آلودگی ایجاد می شود که گاهی اوقات منجر به کما و حتی مرگ در اثر قطع تنفس می گردد.

مصرف طولانی مخدرها:

مصرف طولانی مدت مخدرها باعث پیوست، کاهش میل جنسی ، قطع عادت ماهانه، بی اشتهایی و عدم توجه به وضعیت تغذیه و ... می شود.

انواع محرک ها

الف - کوکائین Crack, cokd, Snow, Nose,Candy. Cocaine از برگ کوکا (Coca) که در آمریکای جنوبی و مکزیک رشد می کند به دست می آید و محرک قوی سیستم اعصاب مرکزی و بی حسی موضعی است.به جرات می توان گفت کوکائین و کراک، اعتیادآورترین مواد اعتیاد آور جهان هستند که وابستگی روانی و جسمی شدیدی ایجاد می کند.با توجه به اینکه این ماده یک محرک سیستم اعصاب مرکزی است، مقدار متوسط آن خستگی را برطرف کرده و باعث احساس نشاط، سرخوشی، نیرومندی و کاهش اشتها می گردد.فشار خون و ضربان قلب را بالا برده، مردمک ها گشاد شده، موجب تعریق، لرز و حتی اضطراب و توهم می شود که چنانچه توهمات ناخوش آیند باشد رفتار خشونت بار ایجاد می گردد و مصرف بیش از حد منجر به تشنج و در نهایت مرگ می شود که عوارض فوق در کراک که فرم قوی تر کوکائین است شدت یافته و مشکلات بیشتر و شدیدتری را برای بیمار به همراه دارد.

ب- آمفتامین ها: Speed, Blun, Whiz, Bennis, Uppers, Amphetamineازگروه محرک سیستم اعصاب مرکزی مصرف منظم آمفتامین یا مت آمفتامین (Ecstasy- MDMA) به سرعت ایجاد وابستگی و اعتیاد روانی می کند . معمولا به صورت قرص بوده و بلعیده می شود و گاهی اوقات از طریق بینی و یا حتی به صورت تزریقی مصرف می شود . شایان ذکر است که در سال های 1960 و 1950 آمفتامین ها را به عنوان کاهش دهنده اشتهاء تجویز می کردند که امروز کاملا منسوخ شده است.

تاثیر دارو

در کوتاه مدت باعث افزایش هوشیاری و انرژی و سرخوشی می شود، تعداد ضربان قلب و تعداد تنفس را افزایش داده و مردمک ها را گشاد می کند. اشتهاء کم شده و باعث خشکی دهان و افزایش تعریق، لرز، سردرد، اضطراب و ... می شود. و در طول مدت منجر به کاهش وزن، پیوست و مشکلات روحی روانی مثل افسردگی و ... می شود.

نشانه های سوء مصرف:

افراد مصرف کننده به طور غیر عادی شاد، فعال، پرحرف، بی قرار و بی اشتها هستند و در کل نوسانات زیادی در روحیه و رفتارشان بوجود می آید.

پ -توهم زاها: حشیش، ال - اس -دی (LSD) ، ماری جوانا Gran, Cannabis, Sdunk, Hash

حشیش که از گیاهی به اسم شاهدانه گرفته می شود، (حشیش از صمغ گیاه و ماری جوانا از ساقه و برگ آن گرفته می شود) دارای بوی تند و نافذ بوده، معمولا آن را دود کرده و یا می خورند.مصرف کوتاه مدت باعث ایجاد سرخوشی ، پرحرفی و ... و در طولانی مدت منجر به ضعف، لاغری ، رنگ پریدگی، و اختلالات روانی می گردد.چند دقیقه پس از کشیدن و یا حدودا یک ساعت پس از خوردن احساس سرخوشی و نشاط به وی دست می دهد کنترل رفتار از دست او خارج شده، پرحرفی، قهقهه و توهم تصورات واهی ایجاد می شود مثلا حوض خانه را دریا می پندارد و یا ...لازم به توضیح است که حشیش وابستگی جسمی ایجاد نکرده ولی وابستگی روانی شدید آن منجر به استفاده مجدد می شود.

ت :ال - اس - دی: (لیزرژیک اسید دی اتیل آمید)

یک ماده توهم زا بوده که از قارچی به نام ارگو استخراج می گردد و مصرف آن سبب ایجاد اختلال در خلق و خوی فرد، اختلال در تشخیص زمان و مکان، سرخوشی، خودستایی، هذیان و افسردگی که حتی منجر به خودکشی و آدم کشی می گردد.توهم های بینایی و شنوایی که در اثر مصرف ال - اس - دی رخ می دهد بسیار خطرناک می شوند.

 ح -شیشه :

يكي از انواع موادمخدر كه امروزه از مواد نسبتاً پر مصرف مي باشد ، آيس ، شيشه يا كريستال است. وجه تسميه اين ماده‌مخدر اين است كه اين ماده در بعضی حالات ، شكل ظاهري آن شبيه خرده شیشه است و يا تكه‌هاي كوچک يخ ، اما بیشتر به صورت دانه های ریز است . اين ماده در اروپا و آمريكا بيشتر به نام آيس شناخته مي‌شود. شابو كه در آسياي جنوب‌شرقي و خاوردور رواج دارد نيز شباهت‌هايي با اين ماده دارد.

تحقيقات نشان مي‌دهد كه مهمترين تركيب اين ماده‌مخدر آمفتامين است. سابقه توليد و مصرف آمفتامين به قبل از جنگ جهاني دوم مي‌رسد و در زمان جنگ جهاني دوم به عنوان يك داروي مؤثر در رفع افسردگي سربازاني كه مشغول جنگ بودند و يا نيروهايي كه قرار بود چندين شبانه‌روز را به صورت پيوسته به نبرد مشغول باشند و فرصت استراحت نداشتند براي بالا بردن سطح انرژي آنان استفاده مي‌شد..

مصرف اكستازي در پارتي‌ها وميهماني‌ها به عنوان يك ماده انرژي‌زا مصرف مي‌شود و مصرف‌كنندگان آن مي‌توانند ساعت‌ها بدون استراحت بيدار بمانند و از انرژي‌هاي نهفته يا ذخيره شده در جسم خود در حد بالايي بهره‌برداري نمايند كه پس از مدتي شديداً با كمبود انرژي مواجه‌ مي‌گردند كه از ظاهر آن‌ها كاملاً مشخص مي‌شود. متأسفانه يكي از تبليغات غلط در مورد اين ماده‌مخدر اين است كه حتي رسانه‌هاي جمعي از آن به عنوان قرص شادي یا انرژی زا ياد مي‌كنند درحاليكه اين ماده از خود هيچ‌گونه انرژي و شادي ندارد و انرژي‌هاي ذخيره شده جسم را به يكباره آزاد مي‌كند و انرژي كه بايستي در طول چندين شبانه‌روز مصرف شود ، يك‌شبه استفاده مي‌شود و بعد از تمام شدن اثر آن ، شخص مصرف‌كننده به شدت احساس ركود و خستگي مي‌كند و اين آغازي است براي مصرف دوباره و دوباره تا اعتياد كامل . خوشبختانه در حال حاضر مصرف اکستازی تا حد قابل ملاحظه ای کاهش یافته است تا جایی که اکستازی به عنوان یک ماده مخدر بیس و پایه در مصرف کنندگان مواد مخدر مشاهده نمی شود ، اما متاسفانه مصرف شیشه تا حد زیادی افزایش یافته و مصرف آن در حال ازدیاد نیز می باشد

عوارض مصرف شيشه به قدری وحشتناک است که حقیقتاً هرویین و یا قوی ترین مخدرهای سنتی در مقابل آن بسیار ضعیف هستند .مصرف‌كننده شيشه در حالت خماري ، دست به حركات جنون‌آميزي مي‌زند كه شايد از ديوانگان زنجيري هم سر نزدند. از مهمترين عوارض طولاني مدت مصرف شيشه كه معمولاً بعد از گذشت كمتر از 6 ماه مصرف خود را نشان مي‌دهد اختلال شديد در عملكرد دريچه پروستات است كه معمولاً ادرار و اسپرم با هم دفع مي‌شوند. آسيب‌هاي شديد كبدي و جوش‌هاي صورت ، ايجاد عفونت در دستگاه گوارش ، خصوصاً روده ها ، كوچك شدن بيضه‌ها به همراه درد شديد و تضعيف قواي جنسي از ديگر عوارض اين ماده‌مخدر خطرناك است.

توهمات شيشه به گونه ای است که بیان آن ها کار ساده ای نیست ، باورکردنی نیست . شیشه ای ها پس از گذشت مدتی از مصرف شیشه شدیداً بدبین می شوند ، همه مردم را دشمن خود می دانند ، فکر می کنند سیستم های امنیتی از کا ، گ ، ب گرفته تا سی آی ، ای همه دنبال آن ها هستند ، تصور می کند در همه جا مشغول پاییدن او هستند ، حتی در خانه اش ابزار مراقبت کار گذاشته اند ، به نزدیک نرین افراد خانواده خود شدیداً بدبین می شود ، بدبینی که قابل گفتن نیست ، اگر متاهل باشد به همسر خود بدبین می شود حتی فکر می کند که فرزندانش متعلق به او نیستند ، وقتی با او صحبت می کنند هرگز حاضر نیست حرف و صحبت دیگران را بپذیرد و تایید کند ، فکر می کند همه اشتباه می کنند ، همه دنیا اشتباه می کنند و فقط اوست که درست فکر می کند ، یکی از تفکرات جالب شیشه ای ها این است که فکر می کنند از زمانی که مصرف کننده شیشه شده اند بسیار پیشرفت کرده اند و تبدیل به انسان های دانایی شده اند و چیزهایی را می فهمند که دیگران نمی فهمند

گفتار پنجم : بیماری اعتیاد به الکل

سوءمصرف الکل افراط در استفاده از نوشیدنی‌های الکی است که می‌تواند زیان‌هایی را برای بدن به همراه داشته باشد.مصرف الکل به مقدار متوسط را اندازه‌نوشی می‌گویند و شخصی که بیش از معیارهای اندازه‌نوشی الکل مصرف می‌کند را زیاده‌نوش توصیف می‌کنند. مصرف زیاد الکل در دوره‌ای کوتاه، که حداقل چند مرتبه در سال اتفاق بیفتد زیاده‌نوشی دوره‌ای است و مصرف زیاد و دائمی الکل به اندازه‌ای که برای سلامتی فرد یا کارکردش در جامعه خطرناک و مضر باشد زیاده‌نوشی عادتی نام دارد.

بیماری کبدی مربوط به مصرف الکل بیشترین اختلال فیزیکی سوءمصرف الکل است. بیماری کبد چرب ناشی از مصرف بیش از اندازه الکل با پیشرفت به سوی سیروز همراه است. در ایالات متحده، بیش از۹۰۰٫۰۰۰ نفر سیروزدارند؛ درحدود ۳۳٪ از این موارد به مصرف بیش از حد الکل نسبت داده شده است. به طور معمول، پیشرفت سیروز، نیاز به مصرف حداقل ۸۰ گرم اتانول در روز به مدت ۱۰تا۲۰ سال داردعلاوه بر این، وجود هپاتیت C ویروسی در زمینه وابستگی به الکل همراه با افزایش میزان سیروز است. در زنان، افزایش میزان بروز بیماری سیروز کبدی با توجه به سطح بیشتری از مصرف الکل نسبت به مردان وجود دارد. در سطح جهانی، سرطان مری، سرطان سر وگردن، سرطان کبد از نگرانی‌های بزرگ، و با سوء استفاده از الکل و یا وابستگی به آن است. افراد مبتلا به بیماری روانی به سوءاستفاده ازالکل و وابستگی حساس هستندکه ممکن است به علت تلاش برای خود درمانی اضطراب، شیدایی یا افسردگی باشد. نوشیدن الکل در مقادیر زیاد تمایل به بدتر شدن بیماری زمینه‌ای روانی دارد. استفاده بیش از حداز الکل با یک شانس کم برای بهبودی ازاضطراب واختلالات افسردگی است. اختلالات دو قطبی وسایراختلالات کنترل تکانه‌ای درارتباط با میزان بالای وابستگی به الکل است. نوشیدن بیش از ۲۹ نوشیدنی در هفته می‌تواند خطر ابتلا به یک اختلال روانی را دو برابر کند. بیماری‌ها ی دمانس، مانند آلزایمر می‌تواند ناشی از الکل باشد یا در اثر نوشیدن الکل بدتر شود. سوء مصرف الکل و وابستگی به آن در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی شایع هستند و علائم بیماری را بدتر می‌کند.

اتانول یکی از داروهای اعتیادآور محسوب می شود که به دلیل خواص نشاط آور آن، به عنوان ماده آرام بخش مصرف می شود. افزایش مقدار مصرفی آن به منظور ایجاد اثر مطلوب، ممکن است موجب وابستگی بدنی (اعتیاد) گردد. مصرف کنندگان مزمن الکل یا افراد معتاد به آن ممکن است مقدار مشخصی الکل بنوشند، بدون این که مست شوند، در این صورت احتمال دارد که یک نوع وابستگی جسمی و روانی به الکل در آنان به وجود آمده است که قطع مصرف آن، نشانه های ترک را به صورت تحریک پذیری زیاد، تشنج، دلیریوم ترمنس، حالات بی قراری یا عصبانیت، بی خوابی، بداشتهایی، عرق کردن و استفراغ ظاهر می سازد.
افرادي كه به‌آنها به اصطلاح الكليسم يا معتاد به الكل مي‌گويند، در واقع‌ انرژي مورد نياز بدنشان را از الكل مي‌گيرند، يعني به جاي اين كه از مواد قندي ديگر يا از مواد پروتئيني و چربي استفاده كنند و از اين طريق انرژي مورد نياز بدنشان را تامين كنند، صرفا با استفاده از الكل انرژي بدنشان را تامين مي‌كنند. در نتيجه اغلب آنان از سوءتغذيه رنج مي‌برند.

مصرف مزمن و زياد مشروبات الكلي موجب اضطراب، عصبانيت و تند خويي، تحريك پذيري دليريوم، ترمنس و دپرسيون سيستم اعصاب مركزي مي گرد. از هم پاشيدگي زندگي خانوادگي، شغل و اجتماعي به طور كلي اعمال ضد اجتماعي و زوال ابعاد شخصيتي در نتيجه ادامه مصرف مشروبات الكلي پديدار مي گردد. .

گفتار ششم : جنون در قانون مدنی  

بر اساس قانون مدنی جنون از لحاظ مدت و استمرار به دو گروه تقسیم می شود :

الف- مجنون دائمی(اطباقی)

مجنون دائمی به کسی گویند که وضعیت جنون او همیشگی است و در تمام مدت عمر، از نعمت عقل بی‌بهره است. چنین شخصی اهلیت اعمال هیچ حقی از حقوق خود را ندارد و تمام معاملات او، اعم از معوض و غیر معوض و مالی و غیر مالی، باطل است. ماده 1213 قانون مدنی نیز، مقرر داشته که مجنون دائمی مطلقا نمی‌تواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود، ولو با اجازه ولی یا قیم خود، بنماید.

ب- مجنون ادواری

مجنون ادواری به کسی گویند که در قسمتی از سال مبتلا به جنون است، ولی در قسمتی دیگر در سلامت عقلی به سر می‌برد. چنین شخصی، در حالت جنون، فاقد اهلیت استیفا است و نمی‌تواند حقی از حقوق خود را استیفا نماید. ولی در حالت سلامت عقل، اگر از سایر جهات مانعی نباشد، دارای اهلیت است و معاملات او در این حالت نافذ است.[6] ماده 1213 قانون مدنی در این‌باره مقرر می‌دارد که مجنون ادواری در حال جنون نمی‌تواند تصرف در اموال خود بنماید.

اعمال حقوقي مجنون دائمي و ادواري در قانون مدني

با نگرش به ماده 1207 قانون مدني چنين استنباط مي شود كه جنون از موارد حجر و از تصرف در اموال و حقوق مالي خود به طور كلي ممنوع مي باشد در تفسير چنين ماده اي مي توان گفت اين ماده علي القاعده جنون را به طور كلي بيان نموده و قرينه اي هم در اين رابطه در مورد جنون به طور كلي ابراز نموده است پس با توجه به اصل صحت جنون به هر نوع و درجه اي كه مي خواهد باشد موجبات حجر را با توجه به ماده 1211 فراهم آورده است ولي ماده 1213 بدين صورت ذكر گرديده مجنون دائمي مطلقاً و مجنون ادواري در حال جنون نمي تواند هيچ تصرفي در اموال و حقوق مالي خود بنمايد ولو با اجازه ولي يا قيم خود لكن اعمال حقوقي كه مجنون ادواري در حال افاقه مي نمايد نافذ مي باشد مشروط به اينكه افاقه ولي مسلم باشد و در صورت اختلاف اثبات افاقه با مدعي وقوع معامله در آن حال است بويژه به صورتي كه حكم حصر صادر شده است.

اهليت

ماده 210 قانون مدني لزوم داشتن اهليت را در قانون تجويز كرده و چنين ابراز شده كه متعاملين براي معامله بايد اهليت داشته باشند عدم اهليت براي معامله كردن ممكن است عام باشد، مانند عدم اهليت ديوانه يا كودك و يا به صورت خاص باشد مانند عدم اهليت معامله قيم با صغير وي ماده 210 ناظر بر عدم اهليت عام است . ماده 211 چنين بيان مي كند كه براي اينكه متعاملين اهل مصوب شوند بايد بالغ و عاقل و رشيد باشند پس در اين مورد متعاملين بايد اهل مصوب شوند يكي از شرايط مندرج در آن براي اهل مصوب شدن داشتن عقل است . جنون زوال عقلي يا به صورت ادواري پس مجنون ادواري در حالت جنون در اعمال حقوقي اهل مصوب نمي گردد.

اثبات جنون در مقام اثبات دعوي ( جنون دائمي و ادواري )

جنون عارضه دماغي است كه مانع از درك اعمال شخصي مي گردد. از نظر حقوقي هيچ امتيازي بين درجه هاي جنون نيست و ماده 1211 « جنون » به هر درجه اي كه باشد موجب حجر است.معامله مجنون ادواري در دوره صحت و افاقه در صورتي كه افاقه وي از طرف مدعي ثابت شود صحيح است و در ماده 1213 قانونگذار بار اثبات دعوي را بر دوش كسي گذارده است كه افاقه مجنون را در آن حال ادعا مي كند.

جنون ادواري و اثرات آن در حقوق مالي

از نظر حقوقي به چيزي مال مي گويند كه داراي 2 شرط اساسي باشد
1-مفيد باشد و نيازي را برآورد خواه آن نياز مادي باشد يا معنوي.
2-قابل اختصاص يافتن به شخص يا ملت معين باشد.
در مورد ، مورد اول اعمال مجنون ادواري در حالت جنون نمي تواند جنبه عقلائي داشته باشد پس شخص در حالت جنون نمي تواند نياز مادي يا معنوي خودش را به صورت عقلي از آن مال اعمال كند مل زماني مي تواند نيازي را به صورت كامل برطرف سازد كه تفكر شخصي ناشي از قدرت سلامت بهتر تفكر كردن باشد در اينجا سوال اين است كه آيا شخص مجنون در حالت جنون كه به صورت دوره اي مي باشد در حاليكه عقل وي در آن حالت دچار اختلال است آيا مي تواند در مورد مال به طور كلي درست تصميم گيري كند يا خير؟
در اينجا جواب به اين صورت داده مي شود جنون به هر درجه اي كه باشد حصر را براي آن طرف به ارمغان مي آورد و موجب زوال قدرت تعقل عقلائي به جهت سيطره حالت در آن مال مي گردد پس حقوق مالي را مي توان چنين تعريف نمود كه حقوق مالي است كه به اشخاص امكان انتفاع از اشياء مادي را مي دهد مانند حق مالكيت و طلب از ديگران . بزودي خواهيم ديد كه تنها به اين معني است كه حقوق به اشياء مي پردازد.
اعمال مجنون ادواري در مال آينده

در مورد مالي كه به حكم عادت در آينده ايجاد مي گردد و زمينه اين وجود در ديد عرف ارزش دارد بايد آن را مال و يا در حكم مال دانست به همين جهت فروش ميوه آينده درخت و اجاره خانه درست است و آن را بايد به واگذاري استعداد عين در ايجاد مال تعبير كرد و تلف اينگونه اموال نيز موجب ضمان و مسووليت است ولي آيا شخص مجنون در حالت جنون مي تواند چنين قراردادي را امضاء كند در حقيقت اين نوع اعمال حقوقي مجنون ادواري را مي توان بر پايه نفوذ گذاشت چون مال معلق است و منافع مال هنوز با عين نظر نگرديده است پس افاقه در زمان اجازه انتفاع در آينده شرط صحت و نفوذ معامله و عقد مي گردد و براي طرف ديگر ايجاد حق اختيار فسخ يا اقاله را دارد.

گفتار هفتم :  نتیجه گیری

از آنچه در مورد انواع بیماریهایی که منجر به زوال عقل گفته شد و مقایسه آن با موارد مذکور در قانون مدنی در حجر کلی مجنون میتوان نتیجه گرفت که هرنوع بیماری که باعث از بین رفتن عقل انسان که بالطبع عدم تشخیص صرف و صلاح انسان شود و بر اساس قاعده التابع تابع ،شخص در حالت زوال عقل اهلیت قانونی مندرج در ماده 190 و سایر مواد مورد نظر قانونگذار را برای انجام معامله نداشته و باعث عدم نفوذ و یا ابطال عقد خواهد شد .

لذا با توجه به گسترش علوم خصوصا علم پزشکی و افزایش انواع مواد مخدر و مسکرات و سایر تحولات جامعه امروزی ، لزوم تجدید نظر و بروزآوری قانون مطابق نیازهای روز جامعه ضروری به نظر  می رسد . اما در حال حاضر و با قوانین موجود در صورت تقاضای ذینفع جهت ارجاع امر به کارشناس (پزشکی قانونی ) جهت اثبات اهلیت یا عدم اهلیت متعاملین در زمان انعقاد قرارداد میتواند ملاک عمل قضات قرار گیرد .

گردآوری :

علی اکبر نجاریان امیر خادمی سید مجتبی دانایی رضا فریدونی